ازدواج موقت دختر با مرد متاهل و صاحب فرزند

با سلام،آقای دکتر افروز لطفا بفرمائید اگر دختری با مرد متاهل به طور پنهانی از همسر ایشان ارتباط داشته باشد و خودشون صیغه عقد موقت بخوانن،خانواده اون دختر چیکار باید بکنن هر چه به او میگن داری زندگی یه خانم دیگه رو از بین میبری گوش نمیده و خواستگارایی هم که داشته رد کرده و این کار رو کرده،مادر اون دختر خیلی در فشار هست

مشکل روحی و درونی خودم

سلام من دختر ۲۴ ساله فن پیج خانم مجری هستم تقریبا شده دو سال . و ارتباط مجازیمون عالیه مثله هنرمندان دیگه نیستند ، فالو کردن من رو لایک می کنند ، کامنت می ذارن حتی پیج شخصیم رو هم فالو کردند و شماره بنده رو هم دارن و گاهی گاهی با هم تلفنی حرف می زنیم .
منتهی این مشکل رو از سمت خودم داشتم و برام عجیبه اینکه وقتی ببینم دوستاش ازش به شوخی خواستگاری کنند یا متوجه بشم با پسری دوسته خیلی ناراحت میشم ، ینی ممکنه گریه کنم ، خیلی بهم می ریزم . نه اینکه حسادت ها ، من واقعا حسود نیستم . اما ناخودآگاه ناراحت میشم . امیدوارم منظورم رو رسونده باشم

جویا شدن علت رفتار همسر

با سلام، بنده خانمی ۳۸ساله صاحب دوفرزند، به تازگی متوجه شدم که همسرم با وجود مشکلات مالی بسیار زیاد ودر ضمن صرفه جویی وقناعت اینجانب به یک فردی در فامیل خود کمک مالی می نماید، این فرد به نطر من اصلا محتاج ولایق کمک نمی‌باشد، چگونه میتوانم علت راجویا شده ومساله را به چه طریقی با او در میان بگذارم

سردرگمی و عدم توانایی در حل مسئله

با سلام.
من خانمی ۳۳ ساله و مجرد از شیراز هستم. کارشناسی ارشد زبان دارم و مترجم هستم.
مساله من این هست که دچار سردرگمی شدم. برخلاف تلاشی که می کنم, هیچ کدوم از برنامه هام به خوبی پیش نمی ره؛ نه در مورد ازدواج، نه در مورد کار، نه در مورد ادامه تحصیل. انگار کاملا متوقف شدم و پیشرفتی ندارم.
لطفاً راهنمایی کنید که چه طور باید این شرایط رو مدیریت کنم.
ممنون از لطف شما

اختلال روحی روانی

با سلام من چند وقت هست که خیال میکنم افراد مشهور عاشقم هستند در حالی که اونا ها منو اصلا ندیدن ولی خیال میکنم با خودم حرف میزنم و گریه میکنم و از وقتی اینگونه خیال پردازی میکنم نمیتوانم درست فکر کنم و خیلی پرحرف شدم و استرس دارم در حالی که قبلا اصلا این چنین نبودم ازتون درخواست راهنمایی داشتم اگه میشه کمکم کنید لطفا

با زندگیم چیکار کنم؟

سلام. امیدوارم حالتون خوب باشه. من ۲۳ سالمه، و لیسانس دارم. توی زندگیم کلا همیشه بیش از حد ساده و بی سیاستم و کیفیت روابط اجتماعیم افتضاح بوده تا اینجا. یه آدم تنهام که هیچکی دوسم نداره. الان چند ساله می‌خوام وارد یه رابطه بشم اما نهایتا سالی یه نفر پیدا میشه که بتونم باهاش آشنا بشم اونم شانسی، آخرشم اصلا وارد رابطه نمی‌شیم چون ازم خوشش نمیاد. کلا دیگه حس میکنم اصلا آدم دوس داشتنی نیستم امکان نداره یه روز یکی منو انتخاب کنه. قبلا فکر میکردم گزینه های کمی که برام پیدا میشه بخاطر اینه که زیاد خودمو توی اجتماع قرار ندادم ولی الان میبینم من حتی بیشتر از بقیه ارتباطات داشتم و همه جا فعال بودم و دیده شدم؛ من تحقیقات و فکر زیادی کردم به این نتیجه رسیدم که من تنهام و کسی دلش میخواد با من ارتباط داشته باشه یا باهام آشنا شه چون یه قدم کوتاهه، لاغرم، چهرم زشته و صدای خیلی مسخره ای هم دارم که بارها بخاطرش مسخره شدم. خیلی ویژگی‌های خوب دارم ولی تا وقتی قیافه آدم به دل نشینه همش کشکه. لاغرم، کوتاهم، فیسم زشته. صدامو همه مسخره میکنن. من درباره زبان بدن تحقیق کردم، زبان بدن فقط به حرکات دست و نحوه ایستادن نیست؛ حسی که آدم از شکل و جنس صدای یه آدم میگیره خودش بخش مهمی از زبان بدنه. بعضی آدما خشن به نظر میرسن بعضیا مهربون و … . من انقد خنگم که همش هرکاری حتی ساده ترین کارامم از نظر همه خنده داره و مسخره میشم. هرجا میرم بخاطر ظاهر زشتم نادیده گرفته میشم و بعد یه مدت کم توی اون جمع میشم اون آدم اضافه که هیچکی نمی‌خوادش، نه ارزشی داره براشون و نه نظرش مهمه و نه کسی سراغشو میگیره حتی. از نظر همه یه آدم کسل کننده بی مزه و آزار دهندم. الآنم فقط دوس دارم بمیرم و زندگیم تموم شه چون راه حلی برای این مشکل نیست. و نمی‌دونم چرا دارم به شما پیام میدم وقتی امیدی ندارم که بتونین بهم کمک کنین. از پذیرش و این چیزام باهام حرف نزنین که قبول نمیکنم. در ضمن من قبلا روان‌درمانی رو تجربه کردم و حدود شیش هفت ماه طرحواره درمانی شدم که هیچ اثری نداشت.

چگونه میتوانم اتانازی کنم؟

من بیمار هستم و مشکل روانی دارم و همیشه با پدر و مادرم دعوا دارم و cpخفیف هستم و نه کار دارم نه شغل و اصلا به گرافیک علاقه ای ندارم.پیش روانشناس نرفته ام.ولی به این نتیجه رسیدم که باید اتانازی کنم از صبح تا شب فقط پدر مادرم بهم گیر میدن.و دست بزن دارم.‌و میزنمشون بیشتر مادرم را حال از شما کمک میخواهم برای اتانازی.

احتمال وجود PTSD در همسرم

با سلام
همسر من حدود ۳ماه پیش پدر خودشون رو دقیقا ۴روز قبل از عقدمون بر اثر ایست قلبی از دست دادن از اون به بعد کم کم رفتارشون با من تغییر کرد تو جمع خیلی عادی هستن اما وقتی تنها هستیم تو خونه پرخاشگر کم حوصله در حد عصبانیت آنی، رنگ پریده، و تحریک پذیر شدن همیشه برای انجام هر کاری انقدر استرس دارن که حتی آرامش من هم به هم میریزه و مشکل اینجاست که اصلا نمی‌پذیرن که نیاز به مشاوره دارن خیلی نگران آینده هستم چون مشکلات زیاد دیگه ای هم هست مثل تاکید بر تمیزی بیش از حد، نگرانی از ابتلا به کرونا، تکرار بیش از حد یک موضوع، و موارد دیگه ایی که واقعا من رو از ازدواج با ایشون پشیمون کرده لطفا راهنمایی بفرمایید در صورت نیاز به قرار حضوری بفرمایید کجا خدمت برسم، متشکرم