مشکل زندگی با مرد عصبی وپرخاشگر

با سلام
دختر من سه سال پیش در سن ۲۷ سالگی با پسری که ۳۰ سال داشت ازدواج کرد . پس از شش ماه از شروع زندگی متوجه شدیم که پسر عصبی هست و دست به زن داره و روابط جنسیشون هم مشکلاتی داره ، دختر من قهر کرد و پسر پس از یک ماه پس از کلی عذر خواهی و قول دادن به اینکه با مشاوره خانواده مشکلاتشونو حل کنند ، سر زندگیشون رفتند ، اما الان متوجه شدیم که دو سال پس از ان ماجرا باز هم تحقیرو عصبانیت و مشکلات روابط جنسی ، سوال من این هست با توجه به اینکه خوشبختانه هنوز فرزندی ندارند ایا بهترین زمان برای طلاق نیست ؟
در ضمن اگر می خواهید به مشاور خانواده ارجاع دهید ، با توجه به اینکه مرکز شما مشاوره حضوری نمیدهد ، لطفا یک دکتر مشاور خوب ، یک مرکز مشاوره خوب به ما معرفی کنید ، چون انتخاب مشاور خوب هم خودش معضلی هست

فوت خانم من بر اثر کرونا

بعد از فوت او احساس میکنم، مونس ندارم، تنها هستم، وقتی با کسی هم صحبت میشوم احساس راحتی میکنم آیا صلاح است فردی مونث را برای همدم بودن انتخاب کنم. متولد۱۳۳۲ هستم،دوره عشق وعاشقی از من گذشته فقط به فکر همدم هستم که اگر در نیمه های شب اتفاقی برام افتاد،همدمی کنار منمن باشه

عدم تمایل به داشتن فرزند

با سلام
۳ سال است ازدواج کرده ام و در جلسه خواستگاری ام به علت اینکه همسرم رو دوست داشتم اینکه بچه دوست ندارم رو مطرح نکردم الان ایشون بچه میخوان ولی من اصلا دوست ندارم و گریزانم و نمیدونم چیکار کنم

مشکل با همسر کینه ای

سلام ، من با همسرم قبل از عقد آشنایی داشتیم و ایشون متوجه ارتباط من با برخی از اقایون شدن که در حد گفت و گو بود . همیشه سر این موضوع ناراحت میشد و از من بدش میومد تا اینکه باهم ازدواج کردیم چون خیلی دوستم داشت با کینه ای که داشتیم پاپیش گذاشت . اما بعد ازدواج این مشکل شدیدتر شد و وقتی عصبانی میشه میگه اشتباه کردم . محلم نمیذاره ، جواب من رو سر بالا میده ، بهم زنگ نمیزنه و خیلی سرد صحبت میکنه من باید گریه کنم اصرار کنم و خودمو به اب و اتیش بزنم تا دلش خنک بشه خودش هم این قصیه رو تاکید کرده که اینطوری اروم میشه البته وقتی پشیمون میشه ازم عذرخواهی میکنه و میگه که خیلی دوستم داره اما من حس میکنم دوستم نداره . چون بازهم تکرار میکنه رفتارش رو . وقتی اینجوری رفتار میکنه حالم از خودم بهم میخوره و بفکر خودکشی میوفتم . خسته ام واقعا . اونم خسته است . اون خیلی خسته است . چیکار کنم ؟

احساس گناه و پشیمانی

با سلام و احترام
من در رابطه ای بودم که خودم باعث از بین رفتنش شدم و الان شدیدا احساس گناه و حسرت دارم که اگر اون کار رو نمیکردم رابطم از بین نمیرفت میخوام بدونم چطور میتونم با این افکار و احساسم کنار بیام و خودمو آروم کنم

تحمل این همه سختی که همسرم رو دوشم انداخته برام غیر قابله تحمله

تحمل این همه سختی که همسرم رو دوشم انداخته برام غیر قابله تحمله از این همه تلاش بی فایده خسته شدم دلم یه زندگی اروم میخواد یه همسری که درکم کنه دخترم که ازم نازاحت نباشه

حریم خصوصی فضای مجازی برای زوجین

سلام. خانومم مدتی هست که خیلی درگیر اینستا شده و البته من یکبار بصورت اتفاقی و برای اولین بار در طول مدت ۱۳ ساله ازدواجمون وارد حریم خصوصی خانمم شدم که متوجه پیامش برای یکی از پیجهای فان شدم که ظاهرن این پیج از فالورهاش درخواست کرده تا برای ایجاد موضوعات پیجش بهش موضوع بدن و کمک کنن. همسرم چند تا جک که همشون موضوعات سکسی داشتن و در مورد آلت مردان و … بود رو براشون فرستاده بود . این قضیه منو نگران کرد ، میخواستم راهنماییم کنید تا بدونم تا چه اندازه میتونم دخالت کنم و تذکر بدم به همسرم .و اینکه ماتا کجا میتونیم حریم خصوصی همو تو فضای مجازی رعایت کنیم و کجاها مجاز به مداخله هستیم .

نبود حرف مشترک در رابطه

سلام
من مدتی هست که با آقا پسری در ارتباطم که خب اینطور به نظر میرسه که همدیگه رو دوست داریم
از دید خودم ما آدم های موفقی هستیم و خب تقریبا در حد سن و تجربه ی خودمون توی جامعه حرفی برای گفتن داریم
من ۲۰ سال دارم و تا الان تجربه ی رابطه ی عاطفی نداشتم و این به عنوان اولین رابطم هست و خب من خیلی چیز ها رو نمیدونم و دارم برای اولین بار تجربه میکنم و در بعضی موقعیت ها نمیدونم در لحظه باید چه تصمیمی بگیرم و چیکار کنم
ولی خب میدونم که اون آقا قبل از من چندین رابطه داشته و خب بلاخره تجربه هایی رو پشت سر گذاشته
ما هر بار که با هم میریم بیرون تمام مدتی که با همیم با سکوت سپری میشه و هیچ حرفی نداریم که به هم بزنیم
یعنی من حرف دارم هااا ولی ترجیح میدم سکوت کنم اونم همینطور به نظر میرسه بارها و بارها این اتفاق افتاد و ما حتی یکبار با هم چتی صحبت کردیم و تصمیم گرفتیم چون توقعاتمون با هم فرق داره دیگه تموم و با هم در ارتباط نباشیم اما بعد از تقریبا دو ماه همو دیدیم و بع از اون آقا دوباره پیشنهاد ارتباط دوستانه ی مجدد داد و گفت قرار هست به خانوادش در این رابطه بگه چون من ازش خواسته بودم در کل اونروز خوب بود همه چی و بعد از اون هم گفت تصمیم داشته که رابطمون قطع بشه ولی نتونسته احساساتش رو سرکوب کنه خلاصه بعد از اون قرار ما دوبار دیگه همو دیدیم ولی اون اشتیاق نبود و ما تمام مدت توی ماشین ساکت بودیم و کلمه ای رد و بدل نمیشد میدونم که خیلی اذیت میشه منم همینطور ولی با وجود اینکه من خیلی حرف برای
گفتن باهاش دارم ما نمیتونیم باهم حرف بزنیم و این خیلی اذیت کنندس و احساس در رابطه بودن نمیکنه منم همینطور و بعد از آخرین قرارمون من انقدر حال بدی گرفتم که تا چند روز توی خودم بودم آخه فضای ماشین رو با آهنگ های دپ و افسرده ای که گذاشته بود خیلی سنگین کرده بود و بعد از اون قرار هیچ کلمه ای بین ما رد و بدل نشد تا دو سه روز پیش که حدود ده روز بو د با هم صحبت نکرده بودیم من رفتم حالش رو پرسیدم و ابراز دلتنگی کردم
گفت چطور و از این حرفا
سعی داشت که دوری کنه
و بعد که باااش صحبت کردم
گفت وضعیت عجیبیه و و به این اشاره کرد که از اینکه حرفی برای گفتن با هم نداریم خستس
من گفتم با هم مشکلمون رو حل کنیم و دنبال راه حل بگردیم
البته اگر برات اهمیتی داره
اونم اوکی داد و
و الان من نمیدونم باید چیکار کنیم
من میخوام راه حل ارائه بدم
یک راه حل عاقلانه
که یا با هم به نتیجه برسیم یا من از بلاتکلیفی در بیام
میشه راهنمایی کنید

نحوه برخورد با فرد دارای فتیش پا

سلام خسته نباشید من مدت کوتاهیه که متوجه شدم فتیش پا دارم یعنی قبلا هم این حسو داشتم که روی پاهای بعضیا حساس میشدم و میخواستم اونو نگاه کنم اما الان بعد از یه مدت که با یک دختری آشنا شدم این حس چند برابر شده و من شب ها از فکر زیاد به پاهای اون نمیتونم بخوابم اون دخترو تاحالا از نزدیک ندیدم و حتی رابطه جنسی یا دوست دخترمم نیست اما نمیدونم چجوری باید این مشکلو درمان کنم و چجوری باید وقتی این حس میاد سراغم خودمو کنترل کنم لطفا منو راهنمایی کنید