چیکار کنم وابستگی من کم بشه؟

من نوجوانی پسر و ۱۴ ساله هستم و مشکل میشه گفت بزرگی دارم. در خانواده ام اول مادرم بعد بزرگترین خواهرم و بعد خواهر کوچکترین خواهرم و بعد پدرم و در اخر برادرم رو به ترتیب دوست دارم. من کوچکترین عضو خانواده ام. در اصل من خواهرم رو خیلی دوست دارم ولی از کلاس چهارم همون خواهرم ازدواج کرد و من نمی تونستم تحمل کنم و مدام هر وقت که از خونه می رفت من گریه می کردم و تازه می فهمیدم که وابستگی زیادی بهش دارم. الان راحت ترم ولی هنوز احساسش رو در دلم دارم و واقعا مثلا ۱ روز به ما سر میزنه مشکلی نیست ولی مثلا یک هفته می موند و می رفت خیلی گریه می کنم و اصلا نمی تونم نبودش رو تحمل کنم.
گاهی اوقات انقد از دامادمون احساس تنفر دارم که انگار دوست دارم بکشمش ولی خب چاره ای نیست باید سر کرد.
یعنی یه جورایی وابستگی من در خانواده و عشق محبت نسبت به من یکی نیست و این تساوی حفظ نشده بنابراین فقط کافیست یکی از مهم ترین انها نباشد تا این اتفاق برای من بیفتد پدر من اصلا روابط پدر و پسر رو بلد نیست و برادرم اصلا بلد نیست چجور محبت کنه و واقعا زندگی با جفتشون خصوصا برادرم به شدت سخته.
من دیگه خسته شدم اصلا حوصله ندارم نمی دونم دیگه چیکار کنم منو راهنمایی کنید.

حد استفاده از موبایل

من برای تکالیف پسر ۱۵ ساله ام اینترنت تهیه کرده و با تلگرام که فیلتر شکن هم دارد روی گوشی او نصب کردهام و نمی توانم مستقیم بگویم که در چه سایتهایی وارد می شوی و به این خاطر خیلی نگران هستم لطفا ً مرا کمک کنید

پر خاشگری نوجوان

باسلام پسری ۱۲ ساله دارم که پدرش یه خاطر حاضر جوابی با او حرف نمی زنه .هرچی بهش می گم باید باهاش حرف زد گوش نمی ده می گه باید ادب بشه آیا کارش درسته .بهش می گم اگر براش توضیح ندیم اون محبت رو در بیرو ن تجربه می کنه

نحوه برخورد با نوجوان ۱۲ ساله

باسلام همسرم در قبال حاضر جوابی پسرم سکوت کرده وبا او حرف نمی زنه با این وجود او دوبار عذر خواهی کرده .ولی همسرم مسر به ادامه کارش هست من هرچی می گم باید با هاش حرف زد ولی گوش نمی ده می گه باید ادب بشه .میگم اگه تو توضیح ندی اون محبت رو بیرون جستجو می کنه واز تو فاصله می گیره .می گه نه .اگه من ببخشم اون عادت می کنه

در مورد نوجوان که ۱۳سالش ولی رفتارش درحد پسر ۵ ساله هست

برادر زاده ام ۱۳ سالش وامسال شاهد طلاق پدر و مادرش بود مادرش خواهرش برای یکسال حضانت گرفته و متین هم پیش باباش
هیچ جور بزرگ نمیشه به خاطر اخلاقش مامانش قبول نمیکنه قبل از طلاق پدر و مادرش هم اصلن قابل کنترل نبود همه چیز زود دلشو میزنه از همه طلبکار اصلن شرایط درک نمیکنه نه برای الان کلی درس نمیخونه همکاری نمیکنه …….

روش درمان پانیک در نوجوانان

باسلام و احترام
پسر ۱۱ ساله ام در آموزش شنا حالش بد می شود به طوری که در شناخت پدرش دچار تردید می شود و به پدرش می گوید بابا توهستی ؟ و اصرار به ترک استخر می کند از آن به بعد حالتهایی مثل تاری دید و اختلال در شنوایی و بی حالی به او دست می دهد . و افسرده و ترسو شده است . و بی میل به غذا شده و بابت مسائل ناراحت کننده گریه می کند و دلتنگ است خواهشمندم جهت درمان راهنمایی نمایید.

رفتارهای غیر عادی کودکمان به چه دلیل است

سلام دختر خاله ی من چهار ساله هست یه خواهر ۱۶_۱۵ساله داره با پدر و مادرش تهران زندگی میکنن و مرتبا میان کرمان به خونه ی مادری خالم دختر خالم به ناگهان تقریبا دو ماه است که رفتارهای عجیب و غریبی رو‌ از خودش نشون میده عصبانی میشه غر میزنه و گریه می‌کنه داد میزنه و پرخاشگری می‌کنه میزنه بقیه رو…یکی از رفتار های عجیبش یک شرایطی مثل وسواس پیدا کرده مدام به مامانش یا خواهرش و بقیه میگه این حرفو نزن اینو نگو اینی که من میگم بگو اگه یه کلمه از حرفش کم بشه یا بهش اضافه بشه جیغ میزنه گریه می‌کنه و مدام میگه اینو بگو اونو نگو ، اگه مثلا در رو ببندیم با جیغ و گریه میگه من می‌بندم تو نبند و باید از اول در رو باز کنی تا ببنده یا اون باید سفره رو بندازه اون جمع کنه اون کار کنه اون زنگ بزنه اگه کس دیگه ای انجام بده جیغ و گریه و باید برگردونیم به حالت اول دوباره اون انجام بده میگه بهم دست نزنید به وسایلش دست نزنیم نمیزاره مامانش بغلش کنه و ببوستش و به مامانشم خیلی وابسته است همه جا دنبالشه بی دلیل غر میزنه گریه می‌کنه جیغ میزنه عصبی شده انگاری تو همه چی یه وسواسی گرفته چند دفعه هی تکرار می‌کنه با اذیت و ناراحتی یه حرفی رو انگار خودشم خیلی داره اذیت میشه از این شرایطش لطفا بهمون کمک کنید واقعا دیگه نمیدونیم باید چیکار کنیم خیلی سخت شده شرایط برامون مادرش یکم باهاش راه میاد یکم دعواش می‌کنه آرومی نداره راهنمایی کنید ممنونم

در مورد فرزندم ورابطه با جنس مخالف فقط در فضای مجازی

خانواده ای ساده هستیم ومعتقد به شعون اسلامی سال گذشته دختر۱۵ساله ام به مدت چند روز به خانه پدر بزرگ وعمویش رفت دختر عمویش که ۳سال از اوکوچکتر است با پسری دوست ورابط، ه دارداز پارسال تا حالا هیچ طوری نمیتونم کنترلش کنم وفقط توی فضای مجازی با برنامه های مختلف با پسرا دوست میشه وچون خیلی پیگیر رفتاراشم میفهمم لطفا راهنمایی کنید