فکرای مزاحمی که تو سرمه و به درسمو و تصمیم گیریم آسیب زده .دیگه هیچ کاری ازم بر نمیاد

سلام.ببخشید من صحبت هام یکم شبیه دیوانه ها به نظر میرسه.
دائم یه صدایی تو ذهنم میگه تو دیوانه شدی. تو حرفات منطقی نیست . تو نمیتونی راه درست رو انتخاب کنی.تو کم عقلی تو کم هوشی
پای درس که میشینم تا دو کلمه میخونم همین فکرا تو سرم میاد و نمیذاره من فکر کنم و درسو بفهمم. باید یه متنو ده بار بخونم تا تو فکرم بره اونم با یه سردرد شدید. این فکرا دست از سرم بر نمیداره. سردرد انقدر زیاد میشه که من دیگه درسو میذارم کنار. هر روز دارم گریه میکنم. آخه من قبلا اینجوری نبودم. اتفاقا همیشه معدلم بالا بود و با نیم ساعت خوندن نمرم ۲۰ میشد. اما الان دو سه تا درس افتادم .همه روم حساب کرده بودن که امسال میترکونی چون برنامه ریزی کرده بودم .اما فکرا اومده سراغم . راستی یه جریان دیگه. من شبهات دینی برام پیش اومده بود رفتم پیش شیخی . هرچی بهش میگفتم میگفت حرفت غیر منطقیه. انقدر بهم تلقین کرد که اخر این شد ملکه ذهنم که تو هیچ منطقی نداری تو نمیتونی درست و از غلط تشخیص بدی. یه مثال ساده میزنم تا بیشتر بفهمید .  میخواستم اتوبوس سوار شم بعد گفتم بزار از این در که نزدیک تره برم. همون لحظه تو ذهنم اومد که تو بی منطقی. تو نمیتونی درست رو از غلط تشخیص بدی و …
همون جا انقدر مکث کردم که اخر اتوبوس رفت. سردرد گرفتم. من فکر کنم دیوانه شدم. دیگه نمیتونم ریاضی رو ۱۰۰ بزنم یا درسای دیگه چون توانایی تحلیلم به فنا رفته.دارم مدام سر این قضیه سوتی میدم.درسو به کل گذاشتم کنار. میخوام الان برم پیش مشاور و روانپزشک.فکر کنم باید بستری شم. اصلا اعتماد به نفس ندارم.نمیتونم با اعتماد به نفسم این فکرارو بیرون کنم.کمکم کنید شاید یه جمله شما منو نجات بده چون من به شما اعتماد دارم.خواهشا کمکم کنید