سلام، من مشکلات خستگی مفرط مخصوصا انرژی بسیار کم درپا، کم حوصلگی بسیار بالا وعدم توجه و تمرکز و خلق پایین داشتم ۳۰جلسه نرو رفتم حالم خوب شد بعد از ۵۰ روز دوباره به حال اول برگشتم مجددا ۲۰جلسه نرو رفتم حالم به شک حیرت انگیزی خوب شد. بعد از۴۰ روز دوباره حالم به وضعیت سابق برگشته لطف کنید توضیح بدید دلیلش چیه وچه کا ر باید بکنم
من ۳۳ سالمه و بعد کارشناسی ازدواج کردم و ۵ سال زندگی مشترک داشتم و بخاطر خیانت همسرم توافقی ازش جدا شدم و همه مهریه ام را بخاطر همین بخشیدم.از طرفی با پدرم همیشه مشکل داشتم و یکی از دلایل ازدواجم فرار از خونه بود از طرفی هم همسرمو دوست
داشتم و زندگی عاشقانه همراه با سختی ها و فشارهای مالی داشتم.ولی با و جود مخالفت خانواده جدا شدم و ارشد قبول شدم و هیچ حمایتی از طرف خانوادم ندارم و چند ماه پیش بخاطر بحث با پدرم از خونه پدریم بیرون زدم و چند وقتی با برادرم زندگی کردم.و الان فشار دفاع پایان نامه دارم تو خوابگاه زندگی میکنم.هم نگران پیدا کردن کار و تامین هزینه هامو دارم و همه جوره تنهام و تحت فشارم.خیلی نگران میشم و بهم میریزم.شما چه راهکاری میدین تا زندگیم یه مقدار به آرامش برسه.چجوری میشه یه زندگی رو از منفی شروع کرد؟تقریبا جز خدا هیشکی رو ندارم.
سردرد وعصبی وزودپرخاش میکنم به بچه ..زودرنجم اگه کسی به من حرفی بزنه خود خوری میکنم نمیتونم بخوابم دچار سردرمیگرنی میشم…احساس گناه میکنم درجمع دیگران بی احترامی بهخودم نمیپذیرم ..بادیگران رودرواسی دارم
با سلام من ۵۸ ساله کارمند شاغل هستم سه فرزند دارم یک دختر ۳۰ ساله ازدواج کرده و دوتا پسر مجرد که اولی ۳۴ ساله و دمی ۲۲ ساله هست مدتی است که فرزند خانم که ۳۴ ساله هست به بهانه مهاجرت ترک کار نموده و مجددا به خانه رجوع کرده است از نظر اخلاقی خیلی لجباز و عصبی و پرخاشگر هست و اصلا در خانواده سازگاری ندارد و الان برای ما شده ب اگه این مشکل اصلا تو خونه بیام نمیان و معاشرت با افراد خیلی ضعیف و حتی نسبت به همه بدبین میباشد . تا الان خواستم که مشاوره برود ولی قبول نمیکند و بیشتر با پدر و و من کنتاکت داره بالاخره من مشکلات زیادی پشت سر گذاشتم و هر طور که من باهاش رفتار میکنم باز طوری بحًث ادامه میدهد که به دعوا منجر بشه و با توهین کردن به من که مادرش هستم خاتمه پیدا میکند . از شما خواهش میکنم من باید چگونه با این فرد رفتار کنم ممنون میشم اگر راهنمایی بفرمائید. مهو دوپسر
سلام من کنکور دارم پارسال کنکور ندادم همش فک میکنم نمیشه من دانشگاه علوم پزشکی تهران میخوام ولی چن روزه حالم خیلی بده طوری که حس ،یکنم داره مغزم منفجر میشه با هیچ کس نمیتونم حرف بزنم تا اروم شم تو رو خدا کمکم کنین
با سلام خانمی ۳۳ ساله هستم که از سن ۱۵ سالگی تاکنون مشکل بی خوابی دارم.هرگونه دارویی از جمله افسردگی و خواب آور را با تجویز پزشک مصرف نموده ام.اما هر دارو فقط ۳ تا ۴ روز تاثیر دارد وبعد بدون اثر میشود .لطفا راهنمایی بفرمائید.
با عرض سلام و آروزی قبولی طاعات
دخترم شش سال پیش و در سن پنج سالگی به دلیل سانحه اتومبیل دچار ضربه مغزی شده و مدتی در کما بود
پس از خروج از کما، دچار معضلات زیاد جسمی حرکتی و گفتاری شدند
به مدد الهی و مراقبیتهای درمانی (کاردرمانی و گفتار درمانی) الان تا حدودی بهتر هستند اما عدم تمرکز مناسب، بی خیالی و بی حالی باعث شده مدتهاست پیشرفتی نداشته باشه
بسیار ممنون میشم که بنده را راهنمایی فرمائید
در ضمن بنده افتخار شاگردی کوتاه مدت شما را در دوره تربیت مشاور دفتر نهاد رهبری در سال ۹۱ داشته ام و بر خود می بالم به همین جهت
پیشاپیش از حسن توجه حضرتعالی سپاسگزارم
کودک ۷ ساله دختر دارم مدام سوالهای منفی مانند اگه شب ادار داشته باشم و مامان بیدار نشه ، با وجود خالی کرن ادار دوباره حس ادار دارم ، دوست ندارم مادرم پیر باشه . دستهاشو زیاد میشوره . میل زیادی به انجام تکالیف مدرسه نداره . حتی کلاس نقاشی فرستادم حاضر به تمرین در خانه نیست .ممنون و سپاسگزارم
سلام ! من نمی دونم چه شکلی به پدرم و مادرم بگم افسردم میترسم این حرفم رو رد کنن یا بگن خیلی مسخره یا بهم بخندن نمی دونم چرا
یا میترسم ناراحت بشن
میشه کمک کنید
