تربیت فرزند دختر ۱۲ ساله و در سن بلوغ

باسلام واحترام …مادر دختری ۱۲ ساله هستم که از نظر رفتاری و عقلی در حد همسالان خود نیست ورفتار مناسب ندارد و بیشتر همبازی بچه های کوچکتر ازخودش است .بسیار بینظم و بی خیال است .به درس ومدرسه علاقه ای ندارد .با برادر ۷ ساله اش مدام بحث و دعوا دارد حتی برسر مسائل بسیار بسیار ریز و پیش پا افتاده که از نظر ما در حد بچه ی ۴ یا ۵ ساله است و اصلا انگار بزرگ نمیشود و همچنان در سن ۴ ویا ۵ سالگی مانده است .باتوجه به اینکه در سن بلوغ است با این نوع رفتار بسیاری از مسائل را نمیتوانم با او در میان بگذارم لطفا راهنمایی بفرمایید .

وابستگی عاطفی پسر نوجوان

من یک پسر۱۲ ساله دارم .الان مدتی که همش می خواهد شبها کنار من بخوابد . و ازم می خواهد که دایما بغلش کنم و ببوسمش . می خواهم بدونم این رفتار طبیعی است ‌. اگر طبیعی نیست دلیلش چیه . مرسی از وقتی که میزارید .

اختلال رفتاری در نوجوان

سلام ،،خوب هستین؟من پسر ۱۲ ساله دارم که بلوغ زود رس دارن،مرتب در حال راه رفتن هست،ناخنش رو میجوه،خیلی باهوشه،مرتب در حال حرف زدنه ،اطلاعات بالایی در هر زمینه ای داره،ولی همه کاراش رو نصفه کاره ول میکنه،همش بی حوصله است و احساس مفید بودن نداره،خیلی لحبازه ،
چه باید بکنم
من فکر میکنم بیش فعال هست باز هم ممنون میشم راهنماییم بکنید

اختلال در خوردن دختر ۱۱ ساله

دختر۱۱ ساله من که به تازگی بلوغ شده و اندام نسبتا پری داشت به شدت وزن کم کرده به شدت درمقابل خوردن مقاومت میکنه و هر موقع غذایی میخوره سریع کالری شماری میکنه
آزمایش کلی داده اهن و زینک و کلسیم بدنش خیلی پایین بود
هر موقع ازش درخواست میکنیم چیزی بخور گریه میکنه میگه نمیتونم
خیلی افسرده و تنها شده و دائم ساکته و تو خودشه،لطفا راهنمایی بفرمایید

عدم تمرکزو ناتوانی در انجام تکالیف و افت تحصیلی شدید و حواس پرتی و فکر و خیال

من هفده ساله هستم و چند سالیه که نمیتونم درس بخونم و موقع درس حواسم پرت میشه و میرم توی فکر و خاطرات و هپلوت و فکر به وقایع گذشته و گاهی هم رویا پردازی آینده و دیگه نمیتونم روی درسم متمرکز بشم.به روانپزشک مراجعه کردم ومتیلفندات و بعد ریتالین و ریسپریدون و فلوکستین داد ولی پیشرفت درسی نکردم و به پزشک دیگه مراجعه کردم و بهم داروی وسواس و اضطراب داد یعنی آسنترا و اورپ و ولبان.با خوردن این قرصهای مختلف لرزش دست پیدا کردم. به نظرتون قرص بخورم یا قطع کنم.هنوز پیشرفت درسی پیدا نکردم.

چگونه میتونم از خانه فرار کنم؟

من دختری تک فرزند هستم و با این وجود که نک فرزندم باید توجه زیادی هم به من شود ولی این گونه نیست از نظر خانوادگی پدرم که از صبح تا شب به سر کار می‌رود و وقتی هم برمی گرده درجا بعد خوردن شامل میره رو تختش میخوابه و حتی شب بخیر هم نمی گه و و ازمان کودکی تا به الان که سن دارم یادم نیست بابام یه شب بیاد پیشم و ازم بپرسه دخترم امروز چطور بود خوب ، بد بود و این که اصلا هم از مسافرت خوشش نمی یاد و من تا به الان به غیر از تهران و رفتن به خونه خالم اونم به اصرار خودم جایی دیگه نرفتم و دوستان زیادی هم ندارم و فقط بدونه دوست صمیمی دارم که اونم چند وقته با هام سرد شده و اونم یه دوست بهتر و لایق تر از من پیدا کرده و این که مادرم خیلی با بابام فرق داره ولی همه چیز رو از من پنهان میکنن حتی بچه دار شدنشون ……
خلاصه مامدرم همش اصرار داره درسته بخون تا به یه جایی برسی و من به غیر از درس خوندن توی هیچ ورزش و هنری استعداد ندارم و چند وقته به طور ناگهانی و پشت سر هم تو رختخوابم گریه می‌کنم به حدی که شبا آرزو می‌کنم صبح نشن و با خانواده پردیمم هم اصلا ارتباط نداریم و با هم خوب نیستیم ممنون میشم من رو راهنمایی کنین و چند ماهه تصمیم گرفتم دیگه مثله قبل درس نخوندم و آشتی‌ام به درس خوندن به شدت کم شده است

چگونه می توان بر اضطراب غلبه کرد؟

سلام دختری ۱۲ ساله دارم که مدتی دچار سکوت اختیاری شدید بود که به تازگی کمی از شدت آن کم شده. مدت ۲ سال از داروی فلوکسامین استفاده می کرد. با نظر روانپزشک دارو قطع شد اما متاسفانه علایم سکوت و اضطراب بازگشت. مشکل کنونی من استرس، و گاهی پرخاشگری شدید اوست.آیا برای چیره شدن به استرس شدیدش به دارو نیاز دارد؟