آیا پیامی پنهان در افسردگی شما وجود دارد؟

  غم و اندوه و افسردگی اغلب هدفی را دنبال می کنند. به جای درمان افسردگی مانند طاعون، آن را بپذیرید و در مورد پیامی که ممکن است سعی در انتقال آن داشته باشد فکر کنید. غم و اندوه رد شده ریشه علائم روان تنی و نیروی محرکه بسیاری از رفتارهای مخرب است. رویدادهای طبیعی […]


 

غم و اندوه و افسردگی اغلب هدفی را دنبال می کنند.

به جای درمان افسردگی مانند طاعون، آن را بپذیرید و در مورد پیامی که ممکن است سعی در انتقال آن داشته باشد فکر کنید.

غم و اندوه رد شده ریشه علائم روان تنی و نیروی محرکه بسیاری از رفتارهای مخرب است.

رویدادهای طبیعی زندگی که باعث افسردگی می شوند عبارتند از: غم، آسیب و ضربه.

مواقعی در زندگی وجود دارد که افسردگی در خانه شما را می زند. گاهی اوقات، یک ماشه واضح دارد. در مواقع دیگر، آن را از آبی می رسد. مانند یک مهمان ناخواسته در خانه شما می آید، به خود اجازه می دهد داخل شود و زمزمه می کند: “هی، دوست قدیمی، بیا کمی با هم بگذرانیم.”

وقتی جوان‌تر بودم، احساس می‌کردم حملات افسردگی مشکل‌ساز است و نشانه‌های هشداردهنده‌ای بود که زندگی من به هم ریخته است. پدرم را دیدم که تمام عمرش با افسردگی دست و پنجه نرم می کرد. احساس غمگینی یا افسردگی غیرقابل قبول بود. بهترین کاری که می‌توانستیم انجام دهیم این بود که مشغول بمانیم و غم را با در حرکت ماندن از بین ببریم.

همانطور که بزرگتر شدم، یاد گرفتم که قدردان بلوز باشم. به هر حال، بسیاری از آهنگ ها، شعرها، فیلم ها و ادبیات زیبا جشن غم و اندوه هستند. بدون غم و اندوه، آن خلاقیت ها ممکن نبود.

در مواقعی، وقتی تصمیم می‌گیرم تا غم خود را «رفع» کنم، اغلب هیچ دلیل محتملی را کشف نمی‌کنم. در خارج، من زندگی شادی دارم – یک شریک دوست داشتنی، یک خانواده حامی، و یک شغل پر رونق. و با این حال، افسردگی همچنان کاهش می یابد و هر از گاهی ادامه می یابد.

به جای درمان افسردگی مانند طاعون، پیشنهاد می کنم آن را بپذیریم و در مورد پیامی که ممکن است سعی در انتقال آن داشته باشد فکر کنیم. (به «کلیدهای درک افسردگی با عملکرد بالا» مراجعه کنید)

دوری از غم و افسردگی

روز دیگر، من در دفترم یک گروه درمانی بزرگسالان جوان را رهبری می کردم که موضوع غم و اندوه مطرح شد. همه به اتفاق آرا گزارش دادند که احساس غم و اندوه یا افسردگی باعث حملات شرمساری و شکست تلخ می شود. به عبارت دیگر، افسردگی برای بازندگان است. البته، این می تواند ناشی از رسانه های اجتماعی فریبنده، کمال گرایی، انزوای بیماری همه گیر یا افزایش فرهنگ افراد مشهور باشد. گفتنش سخته

اما به جای نشستن با غم و غم و اندوه و کاوش آن، معمولاً بلافاصله دست به یک دستگاه الکترونیکی زدند تا بی حس شوند و از آن فرار کنند. آن‌ها بازی‌های ویدیویی انجام می‌دهند، رسانه‌های اجتماعی را مرور می‌کنند، یا وبگردی می‌کنند تا زمانی که افسردگی‌شان کاملاً رد شود. معامله یک لحظه آرامش با درد دلتنگی

برای آنها، افسردگی باید انکار شود، از هوشیاری بیرون رانده شود.

با این حال افسردگی اغلب مملو از معنی است. تا زمانی که یاد گرفتم با اندوهم بنشینم و افسردگی خود را کشف کنم دیگر تحت کنترل آن نبودم. حفاری و پردازش این «احساسات ممنوعه» به من انگیزه داد تا انتخاب‌های جدیدی داشته باشم، و مرا به ریسک کردن سوق دهد. این جرقه گرسنگی برای تغییر و آرزوی روابط عمیق تر و معنادارتر را برانگیخت.

زمان طبیعی برای غمگینی یا افسردگی

غم و اندوه انکار شده ریشه علائم روان تنی به ظاهر بی پایان و نیروی محرکه رفتارهای مخرب مانند انزوای خودخواسته، آسیب رساندن به خود، سوء مصرف مواد و اعتیاد است.

برای کسانی که از افسردگی فلج کننده رنج می برند، داروها و مداخلات بیش از هر زمان دیگری در تاریخ وجود دارد. دلیلی برای زندگی با افسردگی مداوم وجود ندارد. اما افسردگی یا غم را نمی توان و نباید از بین برد.

بیایید برخی از رویدادهای طبیعی زندگی که ممکن است باعث غم و اندوه و افسردگی شود را بررسی کنیم:

  1. ۱٫ اندوه

از دست دادن یکی از عزیزان، سوگواری گذشته، ناامیدی از یک خیانت؛ لیست ادامه دارد و ادامه دارد. طبیعی است که از هر نوع از دست دادنی غصه بخوریم. به عنوان مثال، یک دوست بیمار، یک معلم رقص، اخیراً غم و اندوهی را که به خاطر از دست دادن تحرک احساس می کند، با من در میان گذاشت. دوستان دیگر از دست دادن یک شریک یا والدین غمگین هستند. زندگی همراه با غم و اندوه است. یادگیری احترام به غم و اندوه می تواند دریچه ای برای آزادی عاطفی و قدردانی بیشتر باشد.

  1. ۲٫ سن و آسیب

با تغییر بدن، محدودیت های طبیعی وارد عمل می شوند. گاهی اوقات، یک بیماری یا آسیب می تواند زندگی شما را از مسیر خارج کند و باعث افسردگی یا امواج غم و اندوه شود. سن و آسیب ما را نسبت به آسیب پذیری و شکنندگی زندگی بیدار می کند که در غیر این صورت نادیده می گرفتیم.

  1. ۳٫ تروما

غیر منتظره در نهایت در هر زندگی ظاهر می شود. مهم نیست که چگونه ممکن است بخواهیم تمام جنبه های زندگی را کنترل کنیم، به سادگی نمی توانیم. به یاد می‌آورم تصادف وحشتناکی که چندین سال پیش در یک روز زیبای تابستانی رخ داد. هیچوقت ندیدم که بیاد درسی که یاد گرفتم؟ نسبت به هیچ چیز بیتفاوت نباشید. حتی محتاط ترین و ماهرترین کاپیتان هم تضمینی برای دریانوردی نرم نیست.

پردازش غم و اندوه و افسردگی

اولین چیزی که در مورد افسردگی یا غم و اندوه متوجه می شوم این است که هم سرعتم را کم می کند و هم مجبورم می کند وارد یک فضای بازتابنده شوم. در انتخاب های زندگیم فکر می کنم. من به عزیزان از دست رفته یا اشتباهاتی که مرتکب شده ام فکر می کنم. فهرست سطل خود را مرور می کنم و به مرگم فکر می کنم. همه اینها می تواند، خوب، افسرده کننده به نظر برسد. اما اغلب، من از چنین قسمت هایی با وضوح و سپاسگزاری بیشتری بیرون می آیم. این یک یادآوری است که چیزها را بدیهی نگیرید و با قدردانی بیشتری به زندگی نزدیک شوید. (به “راههای درمان افسردگی خود” مراجعه کنید)

کمپین مبارزه با افسردگی و غم

خوشبختی به یک تجارت بزرگ تبدیل شده است. اگر احساس غمگینی یا افسردگی می کنید، مشخص است که مشکلی در شما وجود دارد. می‌خواهم به شما پیشنهاد کنم که اگر گهگاه احساس غمگینی یا افسردگی نمی‌کنید، احتمالاً مشکلی برای شما وجود دارد. به هر حال، مواقع زیادی در زندگی وجود دارد که احساس غمگینی یا افسردگی مناسب، ضروری و محرک رشد است. (به «آیا افسردگی یا خستگی ناشی از سبک زندگی دارید؟» را ببینید.)

بنابراین دفعه بعد که از خواب بیدار شدید و غم را در خانه خود کشف کردید، آن را به داخل دعوت کنید. آن را بشناسید یک کتاب شعر بردارید، در دفتر خود بنویسید، به موسیقی گوش دهید یا کنار آب قدم بزنید. ممکن است با آرامش و وضوحی که آرزوی آن را داشتید، از قسمت افسردگی خود خارج شوید.