دوستیابی/اختلالات روانی

من هفده سالمه و با یه پسر هجده ساله دوماهه دوست شدم که خیلی اعتماد بنفس بالایی داره گاهی زیاد میشه واقن. کوچکترین چیزی میگم برمیخوره بهش یا همش میگه نمیدونم هرکس بخواد تورو بگیره ازم زندگیشو اتش میزنم و این حرفا یا مثلن میگه من تنهاکسبم که لیاقت تورو دارم و تو تنها کسی که لیافت منو. یا مثلن چیزی بشه ادمام رو میفرستم سروقت فلانی واینا بعضی وقتا میترسم بلایی یهو سرکسی بیاره. چیکار کنم باهاش؟ اابته بامن هیلی مهربونه و ادعای عاشقی داره. خیلی هم فهمیده و اهل مطالعس.

آیا مرکز یا اُرگان حمایتی برای کسانی که بعلت بیماریهای روحی روانی نمیتوانند کار کنند وجود دارد؟

سلام!
مردی هستم ۴٩ ساله، نزدیک به سی و چندساله که دچار افسردگی هستم، و الان افسردگیم دیگه مزمن شده، و بالطبع درطول زندگیم بخاطر این بیماری مدام دچار شکستهای مختلف شده‌ام، حدود سه سال هست که وضعیت روحی و جسمیم واقعاً خرابه، و تقریباً سه ساله که بیکارم، همسر و یک فرزند دختر دو و نیم ساله دارم، وضعیت روحیم و زندگیم واقعاً آشفته است، ازنظر مالی هم واقعاً درشرایط بدی هستیم، میخواستم از حضورتون این سؤال رو بپرسم که آیا مرکزی هست که بیماری من رو تأیید کرده و ازلحاظ مالی کمکم کنند؟ باتشکر.

شماره مطب دکتر یا کلنیک دانشکده روانشناسی رو میخوام

با سلام. من درخواست مشاوره رایگان ندارم. لطفا منو راهنمایی کنین یا شماره مطب دکترو در اختیارم بذارین تا از ایشون وقت مشاوره بگیرم.
به من گفته بودن که میتونم به کلنیک دانشکده روانشناسی مراجعه کنم اما فک میکنم به خاطر کرونا تعطیل باشه.
متاسفانه وقتم کمه و میخوام در اسرع وقت با اقای دکتر مشاوره داشته باشم.

مشاوره سوگ تلفنی جهت پدر مادر سالمند داغدار فرزند درگذشته بر اثر کرونا

سلام!
پدر و مادر سالمند من به تازگی فرزند خود (حدود ۴۷ ساله) را بر اثر کرونا به صورت بسیار ناگهانی و تراژیک از دست داده اند. داغ بزرگ و شرایط بسیار سخت این روزهای قرنطینه باعث تنهایی بسیار آزار دهنده شده. برگزارنشدن مراسم دفن و ختم و عدم دیدن دوستان و آشنایان و مضاف بر این فرزندان دیگر این زوج سالمند ایران زندگی نمیکنند شرایط را بسیار سخت کرده. من ساکن ایران نیستم و بسیار نگران شرایط روحی پدر و مادرم هستم و مشتاقم که از برنامه های مشاوره تلفنی مرکز شما در این زمینه مطلع بشم.

فوت پدر و جدایی از شریک عاطفی

سلام من حدود ۴۰ روزه پدرم رو بخاطر بیماری خیلییی ناگهانی از دست دادم بدون هیچ پیش زمینه ای برای پذیرش مرگ پدرم..از طرفی برای کنکور میخوندم که الان روحی گارد گرفتم و از درس دور شدم..مشکل سوم من اینه که چند روز بعد از مرگ پدرم پسری که قرار بود باهاش ازدواج کنم و خیلی دوستش داشتم رو بخاطر اهمیت ندادنش و نیومدنش ب مراسم پدرم از خودم دور کردم و باهاش دعوا کردم فاصله گرفتم که البته اونم در برابر پرخاش من کاری نکرد جز سکوت و فاصله گرفتن..۳تا بحران همزمان انرژی زیادی ازم گرفته و نمیدونم چطور ب زندگی برگردم

مشکل تنوع طلبی همسر و نارضایتی جنسی

با سلام
من همسر مشکلی که داره اینه که با دخترا صحبت میکنه اسمس میده بیرون میره
به من دروغ میگه و انگار میکنه چندین بار مچشو گرفتم دعوا کردیم و بحث کردیم و ولی درست نشده حتی فیلم های پورن میبینه
من مشکل زود ارضایی داره که من اذیت میشم و مشکل اصلی اینه که اصلا معاشقه ی درست بلد نیست و منو اذیت میکنه
مشکل سوم وابستگی بیش از حد و اندازه به مادرشون هست که باعث شده ما بعد از حدود ۲ سال از عقد هنوز نتونیم بریم سر خونه و زندگیمون
تورو خدا کمکم کنید

جنجال و نا آرامی خانه

سلام ، ما یک خانواده ۷ نفره بودیم که چندسالی است پدرم فوت کردن، خواهر بزرگ و برادر بزرگ ازدواج کردن، من و مادرم و دو خواهر بزرگرم با هم زندگی می کنیم ، یک خواهرم متاسفانه شدیدا با فامیل و ماها مشکل دارد . اصلا در حضور او نمیتوانیم با کسی تماس بگیریم چه رسد به دید و بازدید! ایشان بسیار خلق بدی دارد و سر هیچ جنجال به راه می اندازد . خیلی جو بدی داریم، بارها با هم دعوایمان شده و حتی متاسفانه دستمان روی هم بلند شده! هر لحظه یک رفتاری دارد! یه لحظه با بقیه می خندد اما ممکن است یک ساعت بعد دعوا به راه بیاندازد! اصلا آرمش نداریم! لطفا راهنمایی بفرمایید . ممنون

سرد شدن رابطه زناشویی

با عرض سلام
چندی پیش متوجه شدم که همسرم روابط غیر متعارفی با دو نفر از همکاران خانم در محیط کار دارد (البته با فاصله زمانی). در مورد خانم اول سعی کردم با صحبت با محبت و توجه بیشتر موضوع را فیصله دهم که بعد از ۲ ماه متوجه مورد دیگری شدم. که همسرم هر دو مورد را الان هم منکر است . اما من دلایل کافی دارم . در مورد دومی به محل کارش مراجعه کردم و از خانم جویا شدم که خانم تمام تقصیر را به عهده گرفت و عذر خواهی کرد . در فاصله یک ماه همسرم روزی به خانه آمد و عنوان کرد که حضور آن روز تو باعث بی ابرویی و اخراج من شد و رفتار بسیار سردی با من دارد . و حتی به من گفت که به من هیچ علاقه ای ندارد و از من خواست که برای طلاق اقدام کنم. ما ۱۴ ساله که زندگی مشترک داریم و یک پسر ۱۰ ساله . تا بحال مشکل خاصی نداشته ایم به غیر از اینکه همسرم اهل رفت و آمد با فامیل نیست و تقریبا من تنها به همه مراسم می روم . به نظر شما مشکل کار ما از کجا می تواند باشد . آیا امیدی به اصلاح روابط و شادی در خانه ما هست ؟ من در این شرایط چه باید کنم ؟ از سال گذشته که به این محل کار رفت ، کم کم بین ما فاصله افتاد ،که احتمالا به همان قضایای عشق و عاشقی مخفیانه بر می گردد . از همان موقع برای روابط خاص زناشویی هم علاقه ای نشان نمی دهد و حتی اظهار بی علاقگی می کند .

دوست پسرم ولم نمیکنه

سلام من با پسری که ۵ سال از خودم کوچکتره ۵ ساله دوست هستم و باهم همکار هستیم البته شغل بالاتری از من داره.من از اول دوستی بهش برای ازدواج گفتم ولی قبول نمیکرد تا بالاخره بعد از تهدید و قهرهای زیاد من خانواده اش رو که مخالف بودن مثلا خاستگاری اورد و هم اونا بخاطر سن قبول نکردن هم خانواده من بخاطر رفتار اونها مخالف شدن ولی این اقا ول کن نیست و میگه من عاشقتم و به هیچ وجه ولت نمیکنم،تو نباشی من خودمو میکشم .البته توی این ۵ سال هم واقعا هیچوقت با وجود هزار بار قهر من اون ول کن نبود و فکر میکنم واقعا دوستم داره ولی نمیدونم باهاش چیکار کنم.در ضمن بخاطر نیازهای جنسیش هم منو کشته از اون اصرار از من انکار.و واقعا اهل رفتن با انواع و اقسام دخترها هم نیست.کمک کنین لطفا.