اضطراب و استفاده از رسانه های اجتماعی: آیا اضطراب باعث استفاده بیش از حد از رسانه های اجتماعی (سوشال مدیا) می شود؟ از مضرات استفاده از سوشال مدیا بر روی سلامت روانی خود آگاه شوید.
اضطراب و استفاده از رسانه های اجتماعی اضطراب و استفاده از رسانه های اجتماعی: به هر شکلی، به نظر میرسد که اضطراب به طور جدایی ناپذیری با استفاده از رسانههای اجتماعی مرتبط است، و به نظر میرسد مجموعهای از مقالات اخیر نشان میدهد که این پیوند یکی از محرکهای اصلی استفاده دیجیتال است. این دادهها […]
اضطراب و استفاده از رسانه های اجتماعی
اضطراب و استفاده از رسانه های اجتماعی: به هر شکلی، به نظر میرسد که اضطراب به طور جدایی ناپذیری با استفاده از رسانههای اجتماعی مرتبط است، و به نظر میرسد مجموعهای از مقالات اخیر نشان میدهد که این پیوند یکی از محرکهای اصلی استفاده دیجیتال است. این دادهها نشان میدهد که در حالی که بسیاری از افرادی که از رسانههای اجتماعی استفاده زیادی میکنند مضطرب هستند، اما وقتی از رسانههای اجتماعی استفاده نمیکنند، برای کاهش این اضطراب «کنارهگیری» به رسانههای اجتماعی روی میآورند و در نهایت با شکل دیگری از اضطراب ناشی از درگیر شدن با آنها مواجه میشوند. پلتفرم های دیجیتال پیامدهای این «هوای اضطراب مضاعف» برای سلامت روان واضح است، و تحقیقات حتی نشان میدهد که برخی از افراد برای کاهش سطح استرس خود در حالی که در رسانههای اجتماعی پست میگذارند، به الکل روی میآورند!
یکی از این مطالعات اخیر نشان داده است که زمان بیشتری از صفحه نمایش با سطوح بالاتری از اضطراب و افسردگی مرتبط است. با این حال، آنچه در مورد این مطالعه جدید قابل توجه است این است که داده های طولی را ارائه می دهد که نشان می دهد، در طی یک دوره زمانی چهار ساله، نوجوانانی که از رسانه های اجتماعی زیاد استفاده می کنند، افزایش متناظری در سطح اضطراب و افسردگی خود نشان می دهند. تا این حد، این مطالعه ادبیات را توسعه میدهد، زیرا یک رابطه زمانی شواهد قویتری نسبت به یک رابطه همبستگی است که از دو اقدام همزمان با یکدیگر به دست میآید.
البته، همیشه اخطارهایی برای هر مطالعه وجود دارد – حتی نشان دادن تقدم زمانی واضح بین زمان نمایش صفحه و بعداً افزایش اضطراب، دلیلی بر این نیست که زمان صفحه نمایش باعث اضطراب می شود. ممکن است افراد مضطرب ابتدا از رسانه های اجتماعی برای کاهش اضطراب خود استفاده کنند و این استفاده آنها را بدتر می کند. علاوه بر این، بسیاری از عوامل دیگر میتوانند به افزایش اضطراب در نوجوانانی که زیاد از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند، کمک کند. همانطور که خواهیم دید، برای چنین کاربران سنگینی، حذف دسترسی به رسانه های اجتماعی باعث ایجاد اضطراب می شود. ما همچنین باید مراقب نوع فعالیتی باشیم که چنین زمانی روی صفحه نمایش نشان میدهد – همانطور که مطالعه اخیر دیگری نشان داده است، به نظر نمیرسد زمان آموزشی آموزشی به اندازه زمان استفاده از صفحه نمایش رسانههای اجتماعی مضر باشد. به نظر می رسد که دومی در مقایسه با خواندن مطالب چاپی سنتی، تأثیرات منفی بر یکپارچگی و اتصال ساختار مغز دارد.
این ایده که افراد مضطرب تمایل دارند به سمت رسانههای اجتماعی به عنوان نوعی فرار از نگرانیهایشان گرایش پیدا کنند، شواهدی برای حمایت از آن وجود دارد – قطعاً، اثرات کنارهگیری از رسانههای اجتماعی نشان میدهد که چنین عملکرد «آرامبخشی» را ایفا میکند. با این حال، تحقیقات اخیر نشان داده است که یک بار در رسانه های اجتماعی، هر استرسی که انگیزه ورود به دنیای دیجیتال جایگزین را ایجاد کرده است، ممکن است با استرس های دیگری جایگزین شود که به سادگی به اضطراب دامن می زند. به عنوان مثال، افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر تمایل به مقایسه های صعودی دارند – مقایسه نامطلوب خود با دیگران – این آنها را حتی بیشتر از قبل مضطرب می کند.
ماهیت رسانه های اجتماعی چنین مقایسه های اجتماعی را بسیار محتمل می کند. استفاده از «لایک» و «فالوور» (حتی «خواندن» – اگر شما یک پست دانشگاهی در Research Gate یا حتی Psychology Today هستید!)، برای ایجاد چنین مقایسههایی تنظیم شده است، با افزایش ساعت این اعداد به عنوان تقویت کننده قدرتمند. بنابراین، فرد مضطرب پلتفرم دیجیتالی خود را با اضطرابهای جدید ترک میکند، که ممکن است به سادگی آنها را مستعد تأثیرات منفی استرسهای زندگی در دوره بین دیجیتالی بعدی کند و در تلاشی بیهوده برای تسکین آنها به بستر رسانههای اجتماعی بازگردد. این اضطراب ها همراه با اثرات کناره گیری در کاربران بسیار سنگین، که همچنین تمایل به افزایش اضطراب را دارند، این همه به عنوان یک محرک قدرتمند برای استفاده بیشتر و بیشتر عمل می کند.
بسیار نگران کننده است، چنین افراد بسیار مضطرب، در بازگشت به رسانه های اجتماعی، ظاهراً تمایل بیشتری به مصرف الکل هنگام ارسال پست نشان می دهند. این مصرف الکل همچنین در طولانی مدت باعث افزایش اضطراب و افسردگی می شود. چنین رفتارهای ناسالمی در حال حاضر در کاربران سنگین اینترنت، علاوه بر سلامت روانی ضعیف، مشاهده شده است، و این باعث ارتقای سلامت جسمی ضعیف می شود که با استفاده زیاد از اینترنت همراه بوده است. این اثرات منفی بر روی فرد همچنین باعث اضطراب رانندگی بیشتر در استفاده از اینترنت می شود و نوشیدن الکل باعث ایجاد رفتارهای ناگوار و نامناسب آنلاین می شود.
همه موارد فوق تصویر بسیار ناامید کننده ای از رسانه های اجتماعی به عنوان یک پلت فرم محرک اضطراب و افسردگی نشان می دهد – در واقع، ممکن است پیشنهاد شود که رسانه های اجتماعی بستری هستند که به تولید اضطراب و افسردگی شکوفا می شوند (بستگی دارد؟). این اولین باری نیست که یک فعالیت، عمدتاً یا تا حدی، به پیامدهای منفی آن برای استفاده مداوم بستگی دارد – به سیگار (یا در واقع، هر ماده اعتیادآور، برای آن موضوع) فکر کنید.
یک فرآیند اضطراب-رانندگی دیگر وجود دارد که استفاده از رسانه های اجتماعی را برای معتاد دیجیتال تحریک می کند – که اغلب به آن “ترس از دست دادن” یا FOMO می گویند. به طور کلی، FOMO یک اضطراب در مورد بودن است از منابع دیجیتال مانند رسانه های اجتماعی متصل نیست. اگر در یک منطقه دورافتاده و بدون سیگنال باشید، یا در موارد شدید، زمانی که در یک موقعیت واقعی “رو در رو” گرفتار شده اید و نمی توانید دستگاه خود را برای چند دقیقه بیرون بیاورید، ممکن است این اتفاق بیفتد!
در مقالهای اخیر، نویسندگان حتی پیشنهاد میکنند که FOMO زمانی اتفاق میافتد که: «…..افراد چندین دستگاه و حسابهای رسانههای اجتماعی دارند و زمان یا تمایل کمی برای بررسی همه آنها دارند…. FOMO همچنین می تواند زمانی اتفاق بیفتد که مردم از عدم پاسخگویی دیگران ناامید شوند.». این ترس نیاز به اتصال مجدد دیجیتالی را ایجاد می کند و چرخه دوباره شروع می شود. مشخص نیست که آیا افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر FOMO را بیش از دیگران تجربه می کنند یا خیر – اما به نظر محتمل است.
همچنین معلوم میشود که FOMO ممکن است چندین زیرمجموعه داشته باشد که به کاربردهای خاصی که افراد به وسیله آنها بزرگترین فروشگاه خود را تنظیم میکنند، مرتبط هستند. این نوع FOMO عبارتند از: از دست دادن محبوبیت. از دست دادن اطلاعات؛ از دست دادن تعاملات گروهی اجتماعی؛ و از دست دادن فرصت جلوگیری از اظهارنظرهای منفی دیگران درباره خود. همه اینها باعث ایجاد اضطراب هایی می شود که ممکن است در دنیای واقعی نیز وجود داشته باشد، جدا از رسانه های اجتماعی. بنابراین، قطع ارتباط دیجیتالی، کاملا جدا از اثرات کناره گیری، و اثرات استرس های روزمره زندگی، FOMO را ایجاد می کند. هیچ یک از اینها تبلیغ خوبی برای استفاده از رسانه های اجتماعی به نظر نمی رسد.
توجه به این نکته مهم است که همه این اثرات را تجربه نمی کنند، و ممکن است برای افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی شایع تر باشد – اما این ممکن است حدود ۲۰٪ از جمعیت باشد. همچنین ممکن است برخی افراد از رسانه های اجتماعی استفاده کنند، نه به عنوان یک فرار تسکین دهنده از مشکلات روزمره، بلکه به عنوان وسیله ای برای ایجاد هیجان در یک زندگی کسل کننده. این افراد ممکن است همان اثرات ترک ایجاد کننده اضطراب را تجربه نکنند، اما ممکن است اضطراب های مرتبط با مقایسه اجتماعی و FOMO را تجربه کنند، به این معنی که از افزایش مشکلات مرتبط با اضطراب مصون نیستند.
به طور خلاصه، چندین مقاله اخیر نشان دادهاند که استفاده از رسانههای اجتماعی با اضطراب مرتبط است و این اضطراب به اشکال مختلفی ظاهر میشود – که همه آنها برای سلامتی فرد مشکلساز هستند. بیش از این ارتباط، به نظر میرسد که رسانههای اجتماعی، حداقل تا حدی، نگرانیهایی را که ایجاد میکنند تغذیه میکنند – گرایشهای اجتماعی و روانشناختی را که بیشتر ما داریم، برای دامن زدن به استفاده از آن برانداز میکنند. از آنجایی که تلاشهای بیشتر و بیشتری از سوی دولت ها برای دیجیتالی کردن جهان انجام میشود، در تلاش برای به حرکت درآوردن اقتصاد، ما باید این سؤال را بپرسیم که آیا ممکن است آسیبهای جانبی غیرقابل اجتنابی به سلامت روانی و جسمی ناشی از چنین حرکتی ایجاد شود یا خیر.
نویسنده:
سرکار خانم آزاده سعادتمند
لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۸۰۱۵۹۷۸ تماس حاصل فرمایید.