با حس حسادت کودکم چه کنم؟
حسودیِ مقطعی، موضوعی طبیعی است و حتی ممکن است سبب افزایش انگیزه ما برای ادامه مسیر به سمت اهدافمان شود. اما اگر شما با دیدن تصاویر لباسها، کارها و یا ماشینها در اینستاگرام احساس ناراحتی میکنید، یا اگر صرفاً حسودی سبب ایجاد کلنجارهای درونی و مشکلاتی با شریک زندگیتان شده، احتمالاً باید این مسئله را جدی بگیرید. مهار کردن این احساس ممکن است سخت باشند، اما نکته مهم این است که به حرکت روبه جلو ادامه داده و احساس امنیت و اعتماد به نفس خود را حفظ کنیم.
ابتدا حسادتتان را شناخته و سپس موضوعی دیگری برای تمرکز پیدا کرده و شخصیتتان را بهبود ببخشید.
کنترل حسادت در کوتاه مدت:
- وقتی احساس حسادت کردید، چند نفس عمیق بکشید.
ممکن است نامزدتان را ببینید که با یک دختر دیگر صحبت میکند، یا متوجه شوید که دوستتان دقیقاً همان ماشینی که شما قصد خریدش را داشتید خریده است. به جای از دست دادن کنترل خود، سعی کنید به مدت پنج ثانیه عمل دم را از بینیتان انجام داده و سپس به آرامی از راه دهان هوا را خارج نمایید. اینکار را تا زمان کسب آرامش کامل انجام دهید.
اگر میخواهید دلیل ناراحتیتان و مشکل را بیان کنید، اینکار را هنگامی که آرام هستید انجام دهید. برای مثال اگر دوست پسرتان را دیدید که با دختری صحبت میکند، ابتدا آرامش خود را حفظ کرده و سپس به هردوی آنها سلام کنید. شاید او فقط یک دوست معمولی و یا همکلاسی باشد.
پس یادمان باشد، وقتی احساس حسادت کردیم، سعی کنیم آرامش خود را دوباره هرچه زودتر کسب کنیم.
- از شبکههای اجتماعی دوری کنید.
پستها و عکسهای این شبکهها معمولاً پر از آدمهایی است که بخشهایی از زندگیشان را به نمایش میگذارند که باعث حسودی شما میشود. اما ممکن است شما ندانید آن دختری که همیشه از گلهایی که دوست پسرش برایش میخرد عکس میگذارد؛ واقعاً در رابطهاش خوشحال است یا نه؟! معمولاً افراد فقط آن بخش «روشن و خوشحال» از زندگیشان را به نمایش میگذارند؛ پس طی زمانی که با حسادتتان دست و پنجه نرم میکنید، از شبکههای اجتماعی دوری کنید.
اگر به هر دلیلِ کاری، ارتباط با دوستان و غیره نمیتوانید به کلی از شبکههای اجتماعی دوری کنید؛ حداقل آن افرادی را که به آنها حسودی میکنید Unfollow و یا Unfriend کنید. با اینکار یکی از منابع تغذیه حسادتتان را از بین میبرید.
- از عیبجویی و «تیکه انداختن» پرهیز کنید.
وقتی احساس حسادت میکنید، ممکن است روی افراد «اسم و لقب» گذاشته و یا دستاوردهای آنان را دست بیندازید. هرچند، اینکار فقط عدم احساس امنیت شما را نشان میدهد و باعث میشود اطرافیان شما نیز احساس بدی داشته باشند. به جای «منفی بودن»، اینگونه حرفها را در درلتان نگه دارید و حتی گاهاً به تمجید آنها بپردازید.
برای مثال وقتی دوست دخترتان راجع به همکار جدیدش با شما صحبت میکند، به جای آنکه بگویید «اوه، پس پسر خیلی باهوشیه! حالا میخوای باهاش بری بیرون؟!» به شریک زندگیتان این احساس را بدهید که میتواند بدون ترس از بیادبی و یا «تیکه» حرفهایش را به شما بزند.
- اگر فردی که به او حسودی میکنید به شما نزدیک است، احساستان را به او بگویید.
اگر به خواهر یا برادر، دوست صمیمی و یا «شریک زندگی» تان (که چندسالی است باهم هستید!) حسودی میکنید، این موضوع را به آنها بگویید. برداشتن این بار سنگین از دوشتان میتواند به شما کمک کند که از احساسات منفی دور شده و افکارتان را «پاکیزه» نمایید.
برای مثال، میتوانید بگویید: «آجی! میدونم که چندوقته باهات بد رفتار کردم. اما وقتی تو تونستی دانشگاه تهران قبول شی و من نتوستم، اذیت شدم. من بهت حسودی میکنم چون به نظرم تو داری رؤیای منو زندگی میکنی. میدونم تقصیر تو نیست؛ ولی کاش این احساس رو نداشتم.»
- بر چیزهای مشترکی که با فردی که به او حسودی میکنید دارید تمرکز کنید.
حسادتتان را با دیدن شباهتهایتان کمتر کنید. هرچقدر بیشتر نقاط مشترک پیدا کنید، دلیل کمتری برای حسادت میبینید.
مثلاً، ممکن است به همسایهتان، چون ماشین خوبی دارد، حسودی کنید. اما به یاد داشته باشید که هردوی شما در یک محله زندگی میکنید و احتمالاً خانههای مشابهی هم دارید. حتی ممکن است به مدرسه مشترکی رفته باشید و یا دوستان مشترک زیادی داشته باشید.
توجهتان را دور کنید.
- منبع حسادتتان را بیابید.
فهمیدن دلیل اینکه «چرا حسودی میکنید» میتواند به شما برای کنارآمدن و حل کردن این حس کمک کند. آیا به خاطر اعتماد به نفس کم و یا احساس عدم امنیت است؟ آیا قبلاً تجربه خیانت را داشتهاید؟ یا اینکه استانداردهای غیرمنطقی را برای رابطه خود درنظر میگیرید؟ وقتی منبع این احساس را پیدا کردید، بر یافتن راههای حل کردن و یا ارتقا و بهبود مشکلتان تمرکز کنید.
نوشتن «روزنوشت» و داشتن دفتر خاطرات میتواند به شما برای یافتن سرچشمه حسادتتان کمک کند. کمک گرفتن از درمانگر نیز میتواند برای یافتن منبع و حل آن مفید باشد.
- کسانی که عملکرد خوبی دارند را ستایش کنید.
تنفر از کسی به خاطر موفقیتهایش، شما را به اهدافتان نزدیکتر نمیکند. وقتی میبینید کسانی کارهایی که شما دوست دارید انجام بدهید را انجام میدهند، به آنها تبریک بگویید و موفقیتشان را گرامی بدارید. این نشان از احترام و انسانیت شماست.
برای مثال، اگر دوستتان شغل خوبی دارد به او بگویید: «مجید! به نظر میاد کارت خیلی خوبه. و انگار همیشه ترفیع و اضافه حقوق میگیری. تو واقعاً داری خوب پیش میری! نکته یا رمز موفقیتی داری بگی؟»
یا شاید در این اواخر دوست پسرتان سعی دارد رفتار مهربانانهتری داشته باشد، او و تلاشش را گرامی بدارید و به او بگویید که چقدر اینکار برایتان اهمیت دارد.
- بر تواناییهای خود تمرکز کنید.
به جای آنکه به دنبال این باشید که دیگران چه میکنند، بر خودتان تمرکز کنید! زمانی را برای لیست کردن و یا فکر کردن درباره حداقل سه چیزی که در آن خوب هستید، کنار بگذارید. اینها میتوانند طیفی از برنامه ریزی خوب تا آشپزی و تا شنونده خوب بودن و سخت کوش بودن را شامل شود.
امروز یک کار را که مربوط به یکی از تواناییهایتان است انجام دهید؛ برای مثال غذایی خوشمزه درست کنید.
- لیستی از چیزهایی که شکرگزار وجودشان هستید تهیه کنید.
هرروزی که از خواب بلند میشوید، خودش یک نعمت و فرصت بزرگ است. به یاد داشته باشید، که در هرروز راجع به یکی از چیزهایی که شکرگزارشان هستید فکرکنید. اینکار باعث کاهش احساس حسادت میشود، چراکه نسبت به چیزهایی که دارید آگاهتر شده و ممنون آنها خواهید بود.
شاید مادر شما بسیار دوست داشتنی و حمایت کننده است، یا شاید در مدرسه یا دانشگاهی خوب قبول شدهاید که تا چندوقت دیگر شروع میشود. شکرگزار وجود چنین نعمتهایی باشید.
- به طور روزانه مدیتیشن کنید.
مدیتیشن ذهن شما را خالی و پاک میکند و به شما کمک میکند بر آنچه که اهمیت دارد تمرکز کنید. افکار حسادتتان ممکن است به طور روزانه فضای ذهنی شمارا اشغال کنند، اما سعی کنید هرروز برای ده دقیقه در یک محل، بدون مزاحمت و با آرامش بنشینید تا از شر این افکار خلاص شوید. در طی این مدت بر نحوه تنفس و احساس بدنتان تمرکز کنید.
اگر با مدیتیشن آشنایی ندارید، میتوانید از مطالب موجود در اینترنت و یا اپلیکیشنهای Simple Habit یا Calm کمک بگیرید.
- به جیب خود نگاه کنید!
ممکن است دوست ثروتمندی داشته باشید که همیشه از شما میخواهد به رستورانهای «باکلاس» و سفرهای گران قیمت بروید. این جریان ممکن است باعث ایجاد احساس حسادت در شما شود. به جای آنکه اجازه دهید این حس شما را کنترل کند، زمام امور را به دست بگیرید. رستورانها را شما انتخاب کنید و اگر از پس هزینههای سفری برنمیآیید، از رفتن صرف نظر کنید. به جای آن، برنامه تفریحی در نزدیکی محل زندگی خودتان ترتیب بدهید.
میتوانید بگویید: «امین من از غذا خوردن تو رستورانهای پنج ستاره با تو لذت میبرم، اما راستش رو بخوای، یکم از عهده جیبم خارجه! اگه هنوزم میخوای هفتهای یه بار باهم بریم رستوران، من پایهام؛ اما باید اجازه بدی بیشتر وقتا من انتخاب کنم کجا بریم. امیدوارم متوجه باشی.»
- روزانه زمانی را شاد باشید و به فعالیتهای شاد بپردازید تا حواستان پرت شود.
اگر درحال خوش گذراندن باشید، دیگر نمیتوانید به حسادتتان فکر کنید. هرروز برنامهای شاد و مفرح برای انجام دادن درنظر بگیرید؛ مثل دیدن برنامه تلویزیونی مورد علاقهتان، خوردن بستنی، و یا خرید. زندگی کوتاه است، پس از هرروز آن بیشترین استفاده را ببرید.
بهبود شرایط زندگی خود
- اهداف کوتاه و بلند مدت.
از حسادتتان به عنوان محرکی برای تبدیل شدن به بهترینِ خودتان استفاده کنید. براساس آن چیزهایی که در زندگی میخواهید، کارهایی را برای رسیدن به هدف به صورت پله پله برای خود تعریف کنید. اهدافی دست یافتنی را برای پنج روز آینده و همچنین چیزهایی را برای تمرکز برای پنج سال آینده درنظر بگیرید.
مثلاً، ممکن است شما در زندگیتان کاری پردرآمد بخواهید. به عنوان هدف کوتاه مدت، میتوانید گرفتن نمره کامل را در تمام درسها درنظر بگیرید. هدف بلند مدت میتواند گرفتن بورسیه تحصیلی باشد.
- برای خود برنامههای مفرح ترتیب دهید.
شاید دلیل احساس حسادت شما این است که انگار «دیگران فقط شاد هستند». برای خودتان کمی شادی ایجاد کنید. آخرهفتهای شاد برای خود و همسرتان در نظر بگیرید؛ به پارک بروید، و یا به قدم زدن بپردازید. هرکاری که باعث شادی شما میشود را انجام دهید.
- به سلامتی خود اهمیت دهید.
اگر بر سلامتی خود تمرکز کنید، زمان کمتری را برای اهمیت دادن به کارهای دیگران خواهید داشت. اعتماد به نفس خود را با حداقل هفتهای سه بار ورزش افزایش دهید. با خوردن سبزیجات، میوه و گوشت سفید تغذیهای سالم داشته باشید. سعی کنید هر شب هشت ساعت بخوابید. مقدار زیادی آب هم بنوشید.
- اطرافتان را پر از انسانهای مثبت کنید.
شاید احساس حسادت شما به خاطر گذراندن وقت با دوستانی است که از قصد میخواهند حسادت شما را برانگیزند. این موضوع، مطمئناً جالب نیست. به جای آنکه کنار آنهمه احساس منفی باشید، زمان بیشتری را با دوستان مهربان، صادق و «خاکی» خود بگذرانید.
فردی مثبت نگر همواره حامی، صادق، مهربان و یاری دهنده خواهد بود؛ از طرف دیگر یک شخصیت منفی همیشه توهین و انتقاد کرده و انرژی شما را میگیرد.
- برای بهبود وضعیت حسادتتان، ملاقات با مشاور را درنظر داشته باشید.
اگر احساس حسادتتان به قدری شدید است که دیگر نمیتوانید از زندگی لذت ببرید، شاید زمان آن رسیده باشد که از یک متخصص کمک بخواهید. متخصصان و درمانگران زیادی هستند که برای کمک به افرادی تربیت شدهاند که درگیر احساساتی همچون حسادت و «ناکافی بودن» هستند. به یاد داشته باشید، هیچ اشکالی در کمک خواستن وکمک گرفتن وجود ندارد! زجر کشیدن در سکوت خیلی بدتر از کمک گرفتن از دیگران است.
دپارتمان پژوهش مرکز مشاوره و خدمات روانشناسی احیا
ترجمه از : امیر رضا اشرفی