ابراز احساست پیش از ازدواج

سلام.من ۲۱ ساله هستم خدا روشکر در رشته خوب و دانشگاه خوب درس میخونم.چند ماهی میشه که از نظر روحی به فردی نیاز دارم که من رو از نظر عشق و احساس تکمیل کنه.یعنی ی عشق و احساس دوطرفه. فکر میکنم این احساسی که در من بجود اومده تو خانواده برطف نمیشه.من به عشق و احساسات مقدس به شدت نیاز دارم.
چند وقتی هست که با ی آقایی آشنا شد که از من چهار سال بزرگتر به شدت ذهنم درگیر ایشون شده.این آقا برادر داماد عموم هستند و من تو مراسم نامزدی دختر عموم ایشون رو دیدم.دوست دارم از احساساتم بگم بهشون از اینکه از ایشون خوشم ومده.چون اصلا از ارتباطات گذرا خوشم نمیاد،دوستم دارم با ایشون درباره ی موضوع ازدواج صحبت کن و بگم از شما خوشم اومده.میتونم تو تلگرام بهشون پیا بدم؟
کار درستی هست؟
خواستم چندبار به دختر عموم بگم ولی گفتم خیلی باهم صمیمی نیستم ممکن به مادر یا خواهرش بگه و آبروریزی بشه تو فامیل…
واقعا این آقا ذهن منو درگیر کرده…
کار درست چیه؟چطور مطرح کنم؟خواستمو به کی بگم؟به عموم بگم؟

راهنمایی درست برای رسیدن به عشقم

سلام من متی که بد جور عاشق یه دختری شدم و اونم همینقدر عاشق منه و تناه مشکلمون پدر و مادرش هستند که قبول نمیکنن چون وضع مالیم خیلی خوب نیس قبول نمیکنن اونا فک میکنن پول واسه دخترشون خوش بختی میاره و من نمیدونم چیکار کنم من سخت در حال کار کردنم پول جمع کردنم که یه خونه خوب و عالی بسازم و پولدار شم انگیزشم دارم و متشکر میشم اگه راهنمیاییم کنین

چگونه میتوان نشخوارفکردرموردرابطه راازبین برد وچطورمیتوان باتمرینات مایلدفولنس،افکارمزاحم رابطه راازبین بردوازبرگشت مجدداون فردبه زندگی جلوگیری کرد،هربارخودم بیرون رفتم امابابرگشتنش واحساس دلسوزی بازبرگشتم،درضمن خیلی راحت ازطریق سرکوب من میتونه منوآزرده کنه چطورمیشه خلاص شدلطفاکمکم کنید

چندسال پیش ازسردلسوزی واردرابطه ای شدم که حیثیت ابرووافکارواحساساتموازبین برد،الان تقریبایک ساله که خواستم کناربکشم همه کاری کردم امابازبرگشت ومن دلم سوخت به خاطرمشکلاتش وخودم هم چون هیستریک هستم نتونستم کناربکشم،الان تمام بدنم دردمیکنه داروی اعصاب میخورم افسردگی اساسی وهیستریک هستم تیروییدم مشکل پیداکرده وهربارگریه میکنم واحساس عذاب وجدان وترس برگشتش عدابم میده،ماه یک بارتردش میکنمواون برمیگرده کمک میخوام

چگونه می توانم ازدواج کنم؟

سلام بنده دختر ۳۴ ساله ای هستم که دارای مدرک کارشناسی در رشته مهندسی شیمی و کارشناسی ارشد در رشته آموزش زبان انگلیسی می باشم. تا کنون یک تجربه ناموفق نامزدی داشته ام که متاسفانه منجر به جدایی شده است. در حال حاضربه شغل دبیری مشغول هستم و با توجه به اینکه تمامی امکانات برای ازدواج بنده مهیا هست، در انتظار یک زندگی سالم و فرد متناسب با خودم برای ازدواج هستم. ولی دلیل اینکه چرا فردی رو نمی تونم متناسب با خودم پیدا کنم رو نمی دونم. می خواستم از شما سوال کنم آیا امکان داره شخصی متناسب با بنده رو به من معرفی بفرمایین؟

آشنایی با یه دختر

سلام من ۲۹ سالمه که بایه دختر خانومی که از من چهار سال چهار ماه بزرگتر بود اشناشدم . که به مدت یک سال چهارماه باهم دوست بودیم اوایل آشنای مون یه دوستی ساده بود اماهر چه میگذشت از دوستی مون من عاشق این دخترخانوم میشدم . و از طرفی که سن دختر خانوم از من بزرگتر بود به خانواده گفتم که اونا مخالفت میکردن به خاطر سن دختر خانوم که من با اون ازدواج کنم و بلخره با کمک خاله هام موافقت کردن . و من واقعا خوشحال بودم که دارم به عشقم میرسم اما یه‌دفعه قضیه به کل تغییر کرد که من فهمیدم دختره واقعا ایراد دارد و دختری که من دوست داشتم و عاشقت بودم یه دختره هرزه و با چند نفر رابطه جنسی داشته . که من این رابطه رو قطع کردم اما بعد چند ماه دختره بهم پیام دادکه من واقعا توبه کردم و منم عاشق شما هستم حالا من نمیتونم فراموش تون کنم و این طرف خانواده من یه چیزایی فهمیدن و من دیگه نمیتونم با اون شخص ازدواج کنم چکار کنم بتونم فراموش کنم

کمال گرایی پیش از ازدواج

سلام، من پسری ۲۵ ساله ام، درسم تمام شده و شغل و درآمد کافی دارم الحمدلله.
عقاید مذهبی قوی و حس استقلال و حس نیاز به تشکیل خانواده در من باعث شد تا جاهای مختلفی خواستگاری برویم.
دوماه قبل موردی معرفی شد که خیلی مناسب هستن از هر جهت، ولی طی این دوماه که رفت و آمد کردیم و دقیق شدم، متوجه شده ام که چهره ایشان ذهنیات بنده را تامین نمیکنند ، البته این را در جلسات سوم چهارم فهمیده بودم ولی خیلی ویژگی های خوب دیگرشان مانع از بهم زدن شده تا الآن، چهره شان هم خوب است و بنده نسبتا راضی هستم ولی آن حس تامین ذهنی که انتظار داشتم همیشه در من ایجاد نمیشود و انگار از اشتیاقم نسبت به ایشان کاسته است‌.
الآن درگیرم که این کمالگرایی بیهوده است یا چیزی است که باید به آن توجه کرد و احتمالا این رابطه را به هم زد.
امیدوارم واقعا بتونید کمکم کنید چون حس گناه دارم نسبت به ایشان و دوست دارم اگر قرار است بهم بخورد زودتر این قضیه تمام شود و اگر قرار است ادامه پیدا کند پرقدرت ادامه دهم.
با تشکر

تناسب خلقیات در زدواج

سلام
بنده در بررسی مواردی که معرفی می‌شود برای ازدواج، سعی میکنم روی خودم نیز تمرکز کنم. متأسفانه آستانه تحمل من پایین است که منجر به تند مزاجی و زودعصبانی شدن میشود.
۱- چگونه باید در رفع این نقص عمل کرد. خیلی سعی میکنم اما موفق نمیشم
۲- گاهی اوقات طرف مقابل هم میگوید همین طور است. آیا این کار را سخت نمیکند؟ صاحبان چه خلقیاتی برای کنار آمدن با این نقیصه موفق تر هستند؟
آیا افرادی که دیر عصبانی می‌شوند ولی سنگین، مناسبترند یا افرادی که مثل خودم مکرر ولی سطحی ؟

ازدواج با دختر بزرگتر از پسر

با سلام.
من دانشجوی دکتری الهیات هستم. و ۲۵ سال دارم و با خانمی اشنا شدم ۳۲ ساله و بزرگتر بنده. ایشان هم دانشجوی دکتری الهیات در هم دانشگاه محل تحصیل بنده هستن.
ایشان نسبت به تفاوت سنی برای ازدواج دغدغه دارن.
بنده هم همینطور.
ولی از لحاظ مالی فرهنگی، خانوادگی و حتی تحصیلی کفویت داریم یعنی از ۱۲ مؤلفه کفویت حدود ۷۰ درصد شباهت وجود داره. تنها نکته ای که وجود داره بحث اختلاف سنی است و ایشان میگویند این اختلاف بعدا مشکل ساز میشه.
با این توصیف و وجود اشتراکات فکری و فرهنگی فراوان و اختلاف سنی، ازدواج صحیح است؟ لطفا توضیح دهید.
با تشکر

در انتخابم سردرگمم نمیدونم چکار کنم

سلام
من یک دختر ۱۷ ساله هستم که ۵ سال پیش ی حسی به پسر داییم داشتم که یک سال و دوماه از من بزرگتره و بهش گفتم اون هم دوسم داشت و به هم پیام میدادیم که خانواده هامون فهمیدن مانع شدن ولی مخفیانه پیام میدادیم که یکسال پیش پسرداییم امد به مامانم گفت که قصدس ازدواج هست مامانم اولش مخالفت کرد بعد راضی شد از اون روز به بعد ما همو میدیدیم پیام میدادیم زنگ میزدیم که پدرم فهمید و گفت مخالفه این ازدواج است و داییم و زن دایی هم مخالف بودن اما پسر داییم گفت که راضیشون میکنه که حدود دو ماه پیش سر اینکه من به پسر عمم پیام دادم دعوامون شد و برای اولین بار منو زد که بعدش معذرت خواهی کرد هم اون عاشق منه هم من عاشق اون
بعد داییم امد گفت فراموش کنم و مخالف این ازدواج و نمیزاره که باهم ازدواج کنیم ولی من واقعا عاشقشم وابستش شدم نمیتونم فراموش کنم
تازگیا رفتارش باهام عوض شده بداخلاق شدع بهم توهین میکنه
چند بار خواستم خودکشی کنم اما منصرف شدم
لطفا بگید چکار کنم