بازی های کودکانه پارت دوم

ایفای نقش به همراه بازی های کودکانه :

در پارت دوم مقاله بازی های کودکانه می خوانیم :

خب یک دسته بندی کلی هم از بازی ها بگوییم که البته روانشناسان مختلف الگوبندی متفاوتی دارند که بازی ها را به چند نوع بازی مختلف طبقه بندی می کند

بازی اولی که معرفی می کند بازی های فعال است که کودک در آن شروع به حرکت می کند درواقع کمک می کند رشد جسمانی و فیزیکی کودک بهتر شود

برای بالا و پایین پریدنش، نشستنش، راه رفتنش، گرفتن یک چیزی، لگد زدن به آن کمکش می کند هماهنگی اعضا را زیاد بکند پس از همان اوایل کودکی،

کودک برای اینکه بتواند یک سری کنترل حرکت هایش را بدست بگیرد از بازی های فعال استفاده می کنیم بعد از آن زمانی که حدود سه ماهگی کودک توانست انگشتانش را یک مقدار حرکت دهد

بازی ها مهارتی و اکتشافی را شروع می کند که شامل کشف کودک از محیطش و پی بردن به خواص اشیا است از طریق بینایی، شنوایی یا لامسه اش یا کاری که خیلی از کودکان می کنند

اشیا را در دهان یا گوش خود می کنند این نوع بازی ها به درک کودک از پایداری اشیا و دریافت و به کار بردن همزمان زمان و فضا کمک می کند

کم کم کودکان مثل طوطی می شوند و هرکاری که شما می کنید و هرچیزی که شما می گویید سعی می کند که ادای شما را بگیرد که

این خیلی کمک کننده است که کودک بداند دنیای اطرافش نیاز به چه کارهایی دارد آنها را یاد بگیرد و سعی کند با تقلید کردن آنها را انجام دهد درواقع سعی می کند خودش را همانند

شما به عنوان یک آدم مستقل به دنیا و جامعه نشان دهد از طریق همین بازی تقلید است که کودک کم کم کلام را یاد می گیرد،

بازی های سازنده در تقویت مهارت بازی های کودکانه :

صحبت کردن را یاد می گیرد پس زمانی که می خواهیم زبانی را به کودک یاد دهیم باید سعی کنیم الگوی خوبی باشیم و کودک شروع به تقلید کردن از ما بکند.

بازی های سازنده نوعی دیگر از بازی ها است که به کودک کمک می کند خلاقیت به خرج دهد از چیزهای ساده و به هم وصل کردن آنها یک چیز متفاوتی درست کند

شاید هیچوقت هم آن وسیله جدید کار نکند یا خیلی هم شبیه آن چیزی که انتظار داشته است نشود ولی ما باید تمام حواسمان به این باشد که خلاقیت کودک را نکشیم

زمانی که کودک یک عالم چیزهای مختلف را کنار یکدیگر می چسباند و به شما می گوید که این یک غول است شما هم سعی کنید که درک کنید که اره این یک غول در ذهن کودک است

و تشویقش کنید که به این کار ادامه دهد اینکار درواقع ذهن خلاق و سازنده کودک را فعال نگه می دارد زمانی که یک مقدار کودکان بزرگ تر می شوند شروع می کنند

نقش آدم های بزرگ تر جامعه را بازی کردن،‌ پزشک می شوند، معلم می شوند، یک زن خانه دار می شوند یا یک مدیر بداخلاق و جدی می شوند

در خیلی از فرهنگ ها برای کودکان مهد کودکی سعی می کنند شعل های مختلف را بیاورند و به کودکان نشان دهند یک روز آن آدم چه شکی است چه کارهایی انجام می دهد؟

و از این راه کمک کنند هم الگوی بهتری داشته باشند هم بهتر بتواند کم کم کشف و شهود بکنند،

مهارت اموزی به کودک :

امتحان بکنند،‌ مهارت اموزی بکنند و در مورد یک شغلی که ممکن است ایده ال زندگیشان باشد شروع به فکر کردن بکنند

و جستجو بکنند از سایرین سوال بپرسند پس همین موضوع کمک می کند آنها توی پیدا کردن شغل ایده ال خود موفق تر باشند کم کم بازی های کودکان به سمت بازی های ساختار مند می رود

قاعده و قانون می گذارند نظم پیدا می کنند و کم کم تعاملات اجتماعی در کودکان نقش پر رنگ تری می گیرد تا قبل از سنین چهار سالگی ممکن است کودک تنهایی بازی کند

اما از حدود چهار سالگی به بعد نه. درواقع برای همین است که می گوییم از سه سالگی و سه ساله و نیم به بعد کودک را مهد کودک بگذارید

برای اینکه در این سن کودک نیاز دارد با بقیه ی هم سن و سال هایش شروع به بازی کند ممکن است اوایل شروع این بازی ها به صورت موازی باشد

هرکسی کنار دیگری نشسته و دارد بازی می کند با اسباب بازی خودش ولی کم کم آنها تلفیق می شوند و شروع می کنند

باهم دیگر بازی کردن که نقش خیلی خیلی مهمی در یاد گرفتن مهارت های اجتماعی کودکان دارد. منا سمیعی- رواندرمانگر