تکنیک های بهبود روابط والد – کودک/قسمت ششم

گوش دادن با شنیدن متفاوت است. در روابط والد – کودک هنگامی که شما همزمان با دیدن فیلم،‌ خواندن روزنامه، تمیز و مرتب کردن خانه یا آشپزی می خواهید به حرف های کودک گوش کنید خیلی طبیعی است

گوش دادن با شنیدن متفاوت است ( روابط والد – کودک)

هنگامی که شما همزمان با دیدن فیلم،‌ خواندن روزنامه، تمیز و مرتب کردن خانه یا آشپزی می خواهید به حرف های کودک گوش کنید خیلی طبیعی است که نتوانید تماماً تمرکزتان را به حرف های کودک ببخشید و بخشی از سخنان کودک را فراموش می­کنید .

شاید خیلی غیرعمدی  باشد ولی برخی از حرف هایش را نمی شنوید. در این حالت ممکن است والدین از کودک سوالی بپرسند که کودک دقیقاً‌ در حال توضیح همان نکته بوده­است.

اینجاست که کودک مچ شما را می گیرد. اگر شما والدین آسان گیر یا سهل گیری باشید ،کودک دعوا راه میاندازد و شروع می کند سرتان داد و بیداد کردن که چرا به من گوش نمیدادی.

اگر والدین مستبدی باشید کودک با ناراحتی محیط را ترک می کند و در ذهن خودش شما را محاکمه می کند یا نسبت به خودش احساس بدی پیدا می­کند که موجود ارزش مندی نیست

کسی دوستش ندارد یا حرف هایش مهم نیستند و نهایتاً اگر والدین مقتدری باشید کودک به شما میگوید از دستتان ناراحت است شما به حرف هایش گوش نمی­دادید و او این مسئله را دریافته است، قطعاً‌ رفتار شما بر اساس سبکی که دارید در این شرایط متفاوت است.

روش گوش دادن فعال :

حالا قصد داریم روش گوش دادن فعال را یاد بگیریم که کمک می کند روابط خیلی بهتری با کودکتان داشته باشید. مهم ترین نکته این است برای کودک زمانی را مشخص کنید.

به طور مثال اگر در حال مکالمه با تلفن هستید و کودک می خواهد با شما حرف بزند به او بگویید الآن زمان مناسبی نیست، اگر پنج دقیقه صبر کند تماس تان تمام میشود و  بعد با هم حرف می­زنید یا اگر خیلی سرتان شلوغ است  و کودک می خواهد با شما حرف بزند باید به او توضیح بدهید که “خیلی دلم می خواد باهات حرف بزنم امّا فردا جلسه­ی مهمی دارم و باید سخنرانی­ام را آماده کنم .

پنج دقیقه با هم حرف بزنیم بعد من به کارهام برسم قبول؟” وقتی کودک حرف میزند شما باید به چشم هایش نگاه کنید با حرکت های سر و صورتتان به وی بفهمانید که کاملاً در حال گوش دادن هستید. مدام به ساعتتان، گوشیتان، کامپیوتر یا تلویزیون نگاه نکنید.

کودک متوجه میشود حوصله­تان سر رفته است و همین رفتار را هنگامی که شما با او حرف می زنید با شما می­کند و نهایتاً بگذارید کودک تا پایان حرفش را بزند و مدام میان حرف کودک نپرید. این کار اعتماد به نفس کودک را بسیار پایین میاورد و رشته­ی حرف هایش را گم می کند.

نصیحت های نا درست :

بسیاری از ما از دهان مادر بزرگ و بابا بزرگ هایمان شنیدیم “به کودک نباید بگی دوسش داری کودک باید از تو بترسد و حساب ببرد” اگه شما چنین پدر مادری داشتید خیلی راحت می توانید به کودکی تان فکر کنید و دریابید مضطرب می­شوید یا خوشحال.

ترس از والدین فقط باعث می­شود کودک به خاطر تنبیه نشدن کارهایی که به او می­گویند را  انجام دهد یا کارهایی که منع شده را انجام ندهد امّا در واقع آموزش و یادگیری صورت نمیگیرد در واقع به محض غیبت پدر و مادر کودک رفتارهای خودش را از سر می گیرد.

حالا این رفتارها ممکن است خوب باشند یا خطرناک یا بر اساس الگوی خودش رفتار کند امَّا این بدترین قسمت این ماجرا نیست. کودک علاقه­ای که به پدر و مادر باید داشته باشد را ندارد همین زمینه ساز بد رفتاری های بیشتر کودک میشود.

دنیای درون روانی کودک :

کودک دلسوزی و همدلی پدر و مادر در زمانی که با یک مشکل  روبه­رو شده را ندارد ، درکشان نمی کند و اهمیتی نمیدهد، در سنین نوجوانی هم که کودک کمی مستقل تر میشود این چالش ها  بیشتر پیش می­آید. کودک برای اینکه انتقامی از والدینش بگیرد، دوست هایی انتخاب می کند که والدینش او را رد می کنند.

هرکاری می کند والدینش حرص بخورند چرا؟ چون در کودکی از دست آن ها خیلی حرص میخورد است. امّا اکنون اگر کودک شما متوجه بشود شما او را واقعاً‌ دوست دارید دقیقاً‌ ماجرا برعکس میشود.

حس امنیتی که دوست داشته شدن به کودک میدهد باعث میشود حرف پدر و مادر را قبول کند، به آنها اطمینان کند، وقتی به او توضیح میدهند که این کار خطرناک است یا اینکار مفید است کودک لجبازی نمیکند.

در واقع والدینی که مقتدر هستند برای کودک علت هر خواسته و قانون را بیان می کنند کودک هم که میداند والدین دوستش دارند و به طبع او هم پدر و مادر را دوست دارد سعی میکند به حرف هایشان گوش بدهد.

هرجا سوال داشته باشد یا مخالف باشد یا ناراضی باشد چون از پدر و مادر نمیترسد با آنها حرف میزند. پدر و مادر مقتدر هم به حرف هایش گوش میدهند و بیشتر برایش توضیح میدهند و نهایتاً‌ در انتهای این گفتگو کودک متوجه منظور والدین میشود. اینجاست که شما یک کودک باهوش و حرف شنو دارید که دوستتان دارد.

کودک باید بفهمد ما دوستش داریم

کودک باید بفهمد ما دوستش داریم. امّا اگر همیشه فقط به او محبت کنیم،‌ چیزی به او نگوییم، لوس خواهدشد آن وقت دیگر نمی توانیم کنترلش کنیم. اگر بیش از حد به هرکسی محبت شود و هیچ مخالفت و قانونی برایش نداشته باشیم قطعاً لوس میشود حتی اگه آن آدم ۳۰ سالش شده باشد.

  قبل تر گفته شد والدین مقتدر برای کودکان قانون میگذارند. قانون ها را برای کودکان کاملاً‌ شفاف و به زبان کودکانه که کودک کامل متوجه­اش شود توضیح میدهند. یعنی کودک هم میداند قانون چیست ، هم علت اینکه این قانون را گذاشته­اند میداند و هم عواقب شکستن قانون را.

در ادامه این بحث تکنینک هایی که پدر و مادر مقتدر به کودک می­فهمانند دوستش دارند را بررسی میکنیم. برای کودک به اقتضای سن و توانایی هایش یک سری قوانین وضع می کنند حالا اگر کودک قانون را شکست این والدین مقتدر ابتدا به او قانون را یادآوری می کنند که عزیز دلم ما با هم صحبت کردیم که وقتی پدر  با تلفن با همکارش حرف میزند

” ما نباید بلند داد بزنیم چون بابا لازم با تلفن کارهای مهمی رو با همکارش هماهنگ کند و توی شغلش موفق تر باشه وگرنه شما اجازه نداری ده دقیقه با اسباب بازی محبوبت بازی کنی” پس ترتیب اینطوری شد که اول قانون را می گوییم چون اینجا دلیل قانون را می گویم وگرنه اینجا عواقب اجرا نکردن قانون و دوباره برای کودک تکرار می کنیم.

جمله طلایی :

بعد هم از کودک میخواهیم که قانون را اجرا کند و اگر کودک گوش نداد عواقب آن را بدون دعوای فیزیکی، سرکوفت یا هر موردی که کودک را بیشتر از آن حدی که ما برایش تنبیه را تعریف کردیم آزار بدهد، انجام می دهیم.

یعنی اگر قرار شد پنج دقیقه عروسک محبوبش را از او بگیریم فقط پنج دقیقه عروسک محبوبش را از او می گیریم، و دیگر با کتک و دعوا با او صحبت نمی کنید. یک جمله­ی طلایی هم هست، به کودکان به جای اینکه بگویید “اگر اینکارو بکنی دیگه دوستت ندارم که خیلی از ما می­گوییم بگویید :

من شما را خیلی دوست دارم امّا این کارت را اصلاً‌ دوست ندارم وقتی این کارا می کنی من خیلی ناراحت میشم “کودکی که شما را دوست دارد و حس امنیت هم دارد کم کم این رفتار را تغییر میدهد. امّا به یاد داشته باشید تغییر رفتار کودکان بسیار آرام است. پس باید صبور باشید.

ابراز علاقه به شیوه های گوناگون :

این که چه گونه به کودکمان محبت و علاقه­مان را نشان دهیم خیلی به شخصیت خودمان و کودکمان  برمیگردد .این یک قانون کلی نیست. گاهی کودکان به بغل شدن حساسن، گاهی از بوسیده شدن بدشان می­آید.

بعضی کودکان از ابراز علاقه­ی کلامی لذت می برند، دوست دارند ابراز کنیم دوستشان داریم. پس قدم اول این است بدانیم کودکمان از چه چیزی­ بدش می­آید که آن ها را اصلاً‌ انجام ندهیم .

بعد با تمرین رفتارهای محبت آمیز می­توانیم بفهمیم که کودک از کدام رفتار بیشتر و از کدام رفتار کمتر خوشش می­آید.دقت کنیم نباید برای کودکان این ابراز عواطف را کلیشه­ای کنیم، اندکی خلاقیت داشته باشیم، این رفتارها را به شکل های گوناگون بروز بدهیم.

در واقع از تکنیک های مختلفی استفاده کنیم. که روابط والد – کودک بهبود یابد، تکنیک اول برای اینکه کودک بفهمد ما دوستش داریم این است بفهمیم کودک چه چیزهایی را دوست دارد.

فکر کنید همسرتان دقیقاً‌ می داند شما چه رنگی دوست دارید و چه هدیه­ای بگیرید بیشتر می پسندید حالا وقتی هدیه­ای به شما میدهد که دقیقاً رنگ مورد علاقتان است، نه تنها خوشحال میشوید که به فکر شما بود است، به شما اهمیت میدهد بلکه از اینکه انقدر خوب شما را میشناسد حسابی خوشحال میشوید.

احساس ارزشمندی به کودک :

قطعاً به این نتیجه میرسید که خیلی دوستتان دارد. کودک ها هم همین گونه­اند. وقتی می فهمند والدینشان می دانند کارتون محبوبشان، حیوانی که دوست دارند، بازی مورد علاقه شان چیست، ناخودآگاه حس می کنند برای والدینشان بسیار عزیزهستند. در مورد چیزهایی که مورد علاقه­ی کودکانتان هست باهاش حرف بزنید.

بعضی وقت ها لازم است خیلی مستقیم از او بپرسید که ” آیا این را دوست داری؟ دلت می خواد بریم فوتبال بازی؟ کدوم بازی را بیشتر از همه دوست داری؟”  ولی میتوانیم از اینکه کودکمان با کودکان فامیل یا دوستانش بیشتر از چه بازی لذت میبرد یا در مورد چه حرف میزند حیطه ­ی علاقه­ی کودکمان را کشف بکنیم.

نویسنده: فاطمه حیدری کارشناس ارشد روانشناسی

One thought on

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *