چرا نقش منجی را بازی میکنم؟

اصولا افراد سلطه گر در رابطه نقش منجی دارند، الزاما همه ی منجی ها سلطه گر نیستند ولی سلطه گرها عموما منجی اند.

رابطه افراد سلطه گر با نقش منجی :

اصولا افراد سلطه گر در رابطه نقش منجی دارند، الزاما همه ی منجی ها سلطه گر نیستند ولی سلطه گرها عموما منجی اند.

یک فرد میتواند هم منجی و هم قربانی باشد.

فرد میتواند بین این دو  موقعیت  در رفت و امد باشد .

حتی در تعامل با یک فرد میتواند گاهی منجی وگاهی قربانی باشد‌.

فرد بسته به فشار محیطی و احساس امنیتی که دارد بین نقش منجی وقربانی شیفت میکند.

حتی گاهی فرد ذاتا منجیست اما فشار رویش از حد ظرفیت خارج شده و فرد در قالب قربانی قرار میگیرد.

منجی بودن یک طیف است و دارای مولفه هاییست که هرچه فرد تعداد بیشتری از انرا داشته باشد این نقش در او پر رنگ تر است.

این المانها عبارتند از:

۱.راه حلهایی که فرد منجی پیشنهاد میدهد بزرگ و سخت است.مثلا وقتی در مورد موضوعی با او صحبت میکنیم میگوید باید روی خود و خانواده ات کار کنی! این معطوف به هدف است ولی خیلی بزرگ واغراق امیز است وانجامش نیاز به قهرمان دارد.

۲.فرد منجی به شما این پیغام را میدهد که مشکلت را خودت نمیتوانی حل کنی .بی کفایتی را در شما انعکاس میدهد و میگوید که از پس این کار بر نمیایی و عزت نفس را از شما میگیرد.

۳.در مقابل فرد منجی، احساس حقارت به ما دست میدهد .

۴.فرد منجی احساس مدیون بودن به طرف مقابل میدهد.اینکه تو همیشه بدهکاری .حتی اگر درواقع اینطور نباشد اما چنین حسی از فرد منجی به طرف مقابل بازخورد داده میشود.

۵.منجی ها خودشان را وسط هر کاری می اندازند.در جمع تا مشکلی به وجود بیاید اینها خود را وسط انداخته وبا ادبیات خاص وتحقیر امیز میخواهند مشکل را حل کنند.این حالت در والدین هم دیده میشود.

ادامه مطلب بالا :

۶٫نقشی را به این عنوان تعریف میکنند که تو بدون من نمیتوانی! این حس را به طرف مقابل میدهند که انگار وابسته به او هست وبه نوعی به او اویزان شده است.

۷.رفتار منجی ها شکل بازجویی دارد.اگر سوالی میپرسند ، این سوال بیشتر شبیه بررسی و چک کردن دارد و به فرد احساس بازجویی شدن دست میدهد.

۸.منجی ها در رابطه عاطفی شبیه معلم هستند تا شریک عاطفی.همیشه در حال اموزش و نصیحت کردن اند.حتی ابراز احساس طرف مقابل را هم میخواهند به او اموزش بدهند.

۹.این افراد همه ی طرف مقابل را مشکلی میبینند که باید حل شود.

۱۰.معمولا منجی ها خسته واز پا در امده هستند.این افراد برای کمک به همه رفته اند وچون ظرفیتشان پر شده مجبورند در رابطه با نزدیک ترین ارتباط عاطفی شان کم بگذارند چون دم دست تر و کم هزینه تر است.

۱۱.افراد منجی به خاطر سرویس دادن بدون حد ومرز، متقابلا توقعات زیادی هم دارند و انتظاراتشان به شکل تصاعدی بالا میرود حتی در مورد موضوعات جزئی و کوچک.

۱۲.منجی ها در رابطه همه ی برنامه ریزی ها در زمینه های مختلف مالی، استراتژیک سفر و… را به عهده میگیرند

معمولا در خانواده هایی که پدرو مادر هر دونقش قربانی داشته باشند  فرزند منجی خواهد شد این یک واکنش جبرانیست.

نقش منجی را بازی کردن

نقش منجی در مرد ها :

در رابطه کسی که بیمارتر  واسیب دیده تر است معمولا پیروز است.

عموما مردها چون به لحاظ روانی و تکاملی در همه ی جوامع اسیب بیشتری دیده اند ودر روند رشد یک سیکل اضافه تر گذرانده اند معمولا پیروزند.

در هر لول و هر زمانی حتی نظام قدرت هم در دست اسیب دیده تر هاست.

خوی درندگی و وحشی گری وتلاش برای جبران اسیبها در اینها بیشتر دیده میشود.

برای همین در رابطه خانم ها بیشتر اسیب میبینند چون سالم ترند.

مردها با تعارضات بیشتر وارد رابطه میشوند ولی زنها شفاف ترند برای همین احتمال خیانت در زنها کمتر از مردان است.

احساس منجی گری درفرد در زمانهای مختلف به یک اندازه است؟

منجی گری در افراد مختلف اندازه های مختلف دارد بسته به اراده ای که در طرف مقابل وجود دارد تا اورا به سمت منجی گری سوق دهد .

احساس امنیت باعث میشود فرد دست از مکانیزمهای روانی بردارد.

منجی بودن یک واکنش افراطی از سمت ذهن در پاسخ به نا امنی بیرون است .

اگر نا امنی از ذهن خارج شود در تعامل با یک فرد در یک زمان، ممکن است میزان منجی گری در فرد تغییر کند.

اغلب اوقات قدرت در دست قربانیست و این قربانیست که منجی را در مشت میگیرد.چون منجی و قربانی بودن بیشتر نقش است تا واقعیت.

پدر به عنوان مرجع قدرت خانواده :

پدر به عنوان مرجع قدرت در خانواده، اگر قدرت نداشته باشد ، پسر ودختر در خانواده اسیب میبینند

به این صورت که معمولا دختر ها با این پدر به مشکل خورده و جایگاه قدرت خالی میماند.

این افراد معمولا گول مردهایی را میخورند که نقش منجی دارند.

پسرها در این خانواده فاقد عزت نفس  ترسو ضعیف ، اسیب دیده بار می ایند .

اینها ویترین قدرتمندی دارند اما توخالی هستند در اصل قربانی های با ظاهر منجی هستند

مادر در خانواده منبع عشق  است

مرجع حمایتی فرزندان است وپدر نماد استواری وقدرت و توانمندیست .

اگر این نقشها جا به جا شوند همانند سازی در فرزندان درست شکل نمیگیرد وبرایشان اسیب زاست.

فاطمه حیدری

 کارشناس ارشد روانشناسی

 دپارتمان درمان مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا

3 thoughts on

  • mohamad

    سلام وقت بخیر واقعا کامل و جامع بود خیلی وقت بود دنبال سوالم بودم الان پیداش کردم در سایت شما.
    پدر مادر من شخصیت ضعیفی دارند
    و من احساس منجی بودن رو دارم و تایپ شخصیتی
    infj دارم .البته شخصیت اروم کننده دارم و بقیه بهم میکن تو میتونی با یه کم صحبت روح مارو اروم کنی
    و اینا باعث میشه حس منجی بودن درون من تشدید بشه
    و حس قهرمانی یا منحصر به فرد بودن یا حتی برگزیده شدن داشته باشم
    و برعکس زمانی که نتونم منجی باشم احساس بیچارگی و ناکارامدی و ناکافی بودن و ضعیف بودن دارم برای همین دنبال ادم های هستم که کمک میخان و یه مدت دنبال مشکلات بقیه بودم تا حل کنم براشون
    خودم هم میدونم اینا نقش ها ساختگی هستن ولی یه جور هویت فردی بهم میده

    میخاستم بپرسم این یه مشکل یا اختلال و بیشتر در موردش بفهمم چون دوست دارم خودمو اصلاح کنم

    ممنون میشم راهنمایی کنید یا چیزی رو معرفی کنین در این راستا تا بیشتر با این موضوع آشنا بشم

    Reply
    • sanaz rezaei

      سلام و ارادت دوست عزیز و سپاس بابت لطف شما. در صورت تمایل جهت رزرو نوبت مشاوره با شماره ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ تماس حاصل فرمایید.

      Reply

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *