کنترل خشم در افراد پارت دوم

در تکنیک های کنترل خشم در افراد باید بدانیم : پایه ی خشم نیاز استانکار میل یا فرافکنی میل در عصبانیت به این معناست که فرد برای برداشتن

تکنیک هایی جهت کنترل خشم در افراد :

در تکنیک های کنترل خشم در افراد باید بدانیم :

پایه ی  خشم نیاز است

انکار میل یا فرافکنی میل در عصبانیت به این معناست که فرد برای برداشتن بار مسئولیت از روی شانه ی خود علت عصبانیت رابه گردن اطرافیان وجامعه می اندازد .

مثلا همسرش را عامل عصبانیت خود میداند .

دلیل و محرک اصلی خشم   ظلم ، بی عدالتی یا هر عامل دیگری شبیه به اینها فقط ظاهرا ایجاد خشم میکنند،

انچه که در واقع دلیل اصلیست انتظاریست که بر اورده نشده است.

عموما خشم در افرادی بیشتر دیده میشود که معمولا افراد ترسو خشمگین ترند.

همه ی دیکتاتورها از جمله این افراد هستند که ترسشان به شکل خشم نمود پیدا میکند. فردی که در روابطش همیشه خشمگین است ترسوتر است

چون احساس میکند نیازهایش در حال تهدید شدن است .

برون ریزی هیجانی نداشتن، دلیل قدرت نیست  .

چنین فردی خشمگین میشود ولی رفتار خود را کنترل میکندو درواقع درون ریزی میکندکه این مساله به مرور زمان برایش اسیب زننده است.

البته کسی که خشم را مهار میکند یا اصلا خشم در او بالا نمیاید چنین اسیبی نمیبیند.کسی که استانه خود را در تحمل خشم بالا میبرد.

این فرد نیازهای خود را دستکاری میکند که به شکل انتظارات بروز پیدا میکند .

فرد ممکن است از کودکی در شرایطی بزرگ شود که یاد بگیرد از هیچ کس جز خودش نباید انتظاری داشته باشد .

این افراد خشم را فقط از خود تجربه میکنند نه از دیگران.خشم احساسی طبیعی وسالم است مساله ی مهم در نوع بروز ان است.

محرک های خشم :

در ارتباط با کنترل خشم باید بدانیم ، عموما محرکهای خشم  روی نیازها وانتظارات ما سوارند

چیزی که باعث میشود به اینها بی توجه باشیم این است که یا انها را نمیبینیم یا تعریف دیگری برایشان داریم.

همه ی ما وقتی عصبانی میشویم انچیزی که ما به ان نیاز میگوییم تعریفش را عوض میکند وتبدیل به وظیفه عرف و اخلاقیات میشود.

مثلا خیانت در رابطه مارا عصبانی میکند، ایا به این دلیل است که ضد ارزش یا ضد اخلاقیست ؟

مسلما خیر،

ما از خیانت عصبانی میشویم چون امنیت مارابه خطر می اندازدوبه رسمیت شناخته شدن و هویت وارزشمندی مارا زیر سوال میبرد و به این دلیل مارا عصبانی میکند.

*ایا میتوانیم فکر کنیم که طرف مقابل مسئول براورده کردن نیازهای ماست؟

اگر به این سوال با بله پاسخ بدهیم:

این طرز فکر از کودکی ما نشات پیدا میکند.اگر ما طرف مقابل را مسئول براورده شدن نیازهایمان بدانیم ملزم به پرداخت هزینه ای هستیم که

شاید قادر به پرداختش نباشیم یعنی طرف مقابل نیازهای مارا برطرف کند وما هم به نیازهای او پاسخ دهیم .

کنترل خشم در افراد
ادامه مطلب :

اگر به این سوال با خیر جواب دهیم:

این هم از کودکی فرد نشات میگیرد.کسی که در کودکی هیچکدام از نیازهایش براورده نشده یاد میگیرد که توقعی از کسی نداشته باشد ،

کسی را مسئول نیازهای خود نمیداند واز طرفی خود را هم در برابر نیاز دیگران مسئول نمیداند ‌.

چنین کسی در رابطه به طرف مقابل ازادی عمل بسیار میدهد وخود نیز از هر مسئولیتی شانه خالی میکند،

در هر حال پاسخ ما هرچه که باشد کسی جز خودمان باقی نمیماند تا نیازهایمان را برطرف کند.

ما تا زمانی که بار برطرف کردن نیازهایمان را بردوش دیگران قرار میدهیم خشمگینیم.

فاطمه حیدری

 کارشناس ارشد روانشناسی

 دپارتمان درمان

مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا

One thought on

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *