اختلال وسواس فکری

اختلال وسواس فکری اختلال وسواس فکری-اجباری یا OCD، یک اختلال روانی جدی است که شامل افکار غیرقابل کنترل و تکرار شونده به نام وسواس، علاوه بر رفتارهای غیرعادی و تکراری معروف به اجبار می شود. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است در محل کار یا مدرسه مشکلاتی را تجربه کنند. آنها همچنین در انجام […]


اختلال وسواس فکری

اختلال وسواس فکری-اجباری یا OCD، یک اختلال روانی جدی است که شامل افکار غیرقابل کنترل و تکرار شونده به نام وسواس، علاوه بر رفتارهای غیرعادی و تکراری معروف به اجبار می شود. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است در محل کار یا مدرسه مشکلاتی را تجربه کنند. آنها همچنین در انجام کارهای روزمره به دلیل افکار وسواسی مداوم یا رفتارهای اجباری خود دچار مشکل می شوند. خوشبختانه، با درمان و رویکردهای مناسب، اختلالOCD  را می توان به طور موثر مدیریت کرد.

دریافت درمان حرفه ای

یک درمانگر واجد شرایط که در زمینه اختلال وسواس فکری تبحر دارد را در نظر بگیرید. برای درمان این اختلال، نیاز به درمان حرفه ای فشرده وجود دارد. اگر مشکوک به این نوع اختلال هستید، باید به دنبال درمانگری باشید که تجربه کار با بیماران OCD را داشته باشد. این شخص شما را ارزیابی می کند و سپس تأیید کند که شما واقعاً علائم اختلالOCD  را تجربه می کنید یا نه. او همچنین تعیین کننده این امر خواهد بود که آیا شما از یک بیماری روانی دیگری نیز رنج می برید یا خیر.

در مرحله بعد گزینه های درمانی خود را مورد بحث قرار دهید. پس از تشخیص قطعی اختلال وسواس فکری-اجباری، باید از درمانگر خود در مورد روش های درمانی مختلف سوال کنید. مانند بسیاری از اختلالات روانی، اختلال OCD با درمان، دارو یا ترکیبی از این دو رویکرد بهتر درمان می شود.

دریابید که کدام اشکال درمانی برای شما در دسترس است.

قبلا تصور می شدکه اختلال OCD به درمان مقاوم است. اخیراً رویکردهای درمانی مختلفی برای درمان این اختلال ایجاد شده است. با درمانگر خود صحبت کنید که کدام گزینه برای شما مناسب است. گزینه‌های درمانی که مؤثرترین کار را دارند عبارتند از درمان‌های شناختی/رفتاری (CBT) و نوعی از CBT به نام درمان‌های پیشگیری از مواجهه/پاسخ (ERP). این درمان ها برای کمک به فرد مبتلا به اختلال OCD در مدیریت افکار وسواسی و همچنین قرار دادن او در موقعیت های ناراحت کننده، طراحی شده اند.

از درمانگر خود بپرسید که آیا مصرف داروها در بهبود علائم به شما کمک می کنند.

اگر درمانگر شما دارو را توصیه می کند، باید یک وقت ملاقات با روانپزشک نیز تعیین کنید تا در مورد اینکه کدام نسخه برای شما مناسب است، صحبت کنید. مهارکننده‌های بازجذب سروتونین (SRIs) و مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)  معمولاً برای بیماران مبتلا به اختلال OCD تجویز می‌شوند. به خاطر داشته باشید که اثر داروها ممکن است ۸ تا ۱۲ هفته طول بکشد تا هر گونه بهبودی را نشان دهند. بنابراین اگر برای شما دارو تجویز شده است، مصرف آنها را خیلی زود قطع نکنید چرا که اثر بخشی این داروها به زمان نیاز دارد. همیشه قبل از ایجاد هر گونه تغییر در رژیم دارویی خود با روانپزشک‌تان صحبت کنید.

به یک گروه پشتیبانی بپیوندید.

گروه های حمایتی اغلب توسط درمانگرانی که برای درمان اختلال OCD آموزش دیده اند یا افرادی که علائم اختلال OCD را غلبه کرده اند هدایت می شوند. شرکت در یک قالب گروهی می تواند به شما کمک کند کمتر در رابطه با این اختلال احساس تنهایی کنید و حتی نکات مفیدی در مورد نحوه مدیریت علائم که دیگران تجربه کرده اند، به شما آموزش می دهد.

در جریان مدیریت وسواس و اجبار، افکار خود را بپذیرید. با مقاومت شما در برابر افکار وسواسی و همچنین واکنش های عاطفی منفی، این اختلال بیشتر در شما رشد می کند. اگر وسواس دارید، سعی نکنید آن را استدلال کنید زیرا این فقط باعث تشدید علائم این اختلال در شما می شود. مقاومت در برابر این اختلال مملو از افکار مزاحم و غیرمنطقی است و شما نمی توانید راه خود را به سمت آرامش هدایت کنید. سعی کنید از پذیرش آگاهانه برای مقابله با این مسائل بهره بگیرید. احساسات ناخوشایند خود را بپذیرید و بدون قضاوت یا واکنش آنها را ارزیابی کنید.

سپس، بر روی لحظه حال و تمام احساسات خود تمرکز داشته باشید. با تمرکز بر زمان حال، وقتی برای نگرانی در مورد آینده نخواهید داشت. پذیرش و موافقت با افکار وسواسی می تواند مفید باشد. احتمال تحقق ترس تان را در نظر بگیرید و سعی کنید با این احتمال سازش کنید. به عنوان مثال، اگر فکر وسواس گونه ای در مورد مواردی مانند: مرگ بر اثر ذات الریه در اثر لمس سبد خرید، پایان یافتن جهان در آینده ای نزدیک، یا سقوط شهاب سنگی بر روی شما و خانواده تان دارید، می توانید به خود بگویید: “خب، این سناریوها همه ممکن است به وقوع بپیوندد، اما همه این موارد فقط یک احتمال هستند و شاید هرگز اتفاق نیفتند. همه این موقعیت‌هایی که به آن فکر می کنید، بسیار نادرند. باید به خود بگویید مهم نیست که چه چیزی باشد، آنچه را که نمی‌توانم کنترل کنم باید رها ‌کنم، نگران این احتمالات نباشم و از هر زمانی که برایم باقی مانده لذت می‌برم.

به این ترتیب، اگر هر یک از این چیزها اتفاق بیفتد، حداقل من اوقات خوبی را سپری کرده ام و آخرین لحظات زندگی ام را به خوبی گذرانده ام. اکنون این افکار و نیازم به اطمینان مطلق را رها خواهم کرد و توجهم را به خرید خود در لحظه حال جلب خواهم کرد.” ممکن است کمی مضحک به نظر برسد، اما این تکنیک اغلب در درمان استفاده می شود و جواب می دهد. به سادگی این افکار را بررسی کنید و بدترین سناریویی را که ذهنتان ساخته است را بپذیرید و ادامه دهید.

یک دوره مشخص برای نگرانی خود در نظر بگیرید.

اگر به نظر می رسد که افکار وسواسی شما تمام شبانه روز ذهنتان را درگیر می کند، در یک زمان مشخص به آنها رسیدگی کنید. بسته به تعداد نگرانی هایی که در طول روز دارید، یک یا دو وقفه کوتاه ۱۰ دقیقه ای را برای رسیدگی به افکار وسواسی خود انتخاب کنید. این تاکتیک به شما کمک می‌کند تا وسواس‌های فکری را بدون تلاش برای سرکوب آنها بشناسید. این زمان نگرانی را با فاصله از زمان خوابتان در نظر بگیرید. در طول روز، چند یادداشت در مورد نگرانی هایی که به ذهنتان می رسد یادداشت کنید. به خود بگویید که در طول دوره و زمان در نظر گرفته شده برای افکار نگران کننده بیشتر به آنها فکر خواهید کرد. وقتی زمان دوره نگرانی شما فرا می رسد، روی تمام تمایلات و افکاری که در آن روز به ذهن شما هجوم آورده اند تمرکز کنید. به خود اجازه دهید در بازه زمانی معین در مورد آنها وسواس داشته باشید. پس از به اتمام رسیدن این زمان، نفس عمیق و آرامی بکشید و نگرانی ها را کنار بگذارید.

فهرستی از عواملی که باعث حواس پرتی می شوند تهیه کنید.

مانند سایر اشکال اضطراب، می توانید علائم OCD خود را با تغییر توجه خود مدیریت کنید. هنگامی که به نظر می رسد وسواس ها و رفتارهای بی وقفه به نتیجه می رسد، با تمرکز مجدد توجه خود را منحرف کنید. ایجاد فهرستی از فعالیت های مفیدی که ممکن است به عنوان حواس پرتی عمل کنند، بسیار موثر است. به عنوان مثال، ممکن است تماس با یک دوست، پیاده روی، شنا کردن، گوش دادن به موسیقی یا هر تفریح دیگری که از آن لذت می برید را در این زمینه تجربه کنید. برای درگیر شدن در این فعالیت ها که باعث حواس پرتی شما نسبت به افکارتان می شود، حداقل ۱۵ دقیقه ادامه دهید. در پایان دوره زمانی، افکار و تمایلات خود را بررسی کنید. اگر همچنان قوی هستند، فعالیت را ادامه دهید تا بتوانید وسواس ها و اجبارها را تا حد امکان به تعویق بیندازید.

خود را به آرامی و به تدریج در معرض ترس های خود قرار دهید.

اجبار اغلب برای محافظت از شما در برابر برخی ترس ها انجام می شود. پیش از این، ممکن است برای جلوگیری از رفتارهای اجباری سعی کرده باشید از هر یک از ترس های خود دوری کنید. متأسفانه، وقتی از ترس‌های خود اجتناب می‌کنید، دامنه آن‌ها بیشتر می‌شود. خود را در معرض یکی از محرک ها قرار دهید. فرض کنید روی مبل نشسته اید و تلویزیون تماشا می کنید و ناگهان می پرسید که آیا در را قفل کرده اید یا خیر. با احساس اضطراب بدون تسلیم شدن بر روی مبل بنشینید. تا جایی که می توانید مقاومت کنید. وقتی تسلیم شدید، سعی کنید تکرارهای بازرسی درب را محدود کنید. با گذشت زمان، هنگام مواجهه با آن محرک، باید کمتر و کمتر احساس اضطراب کنید. مانند آموزش مواجهه و پیشگیری از پاسخ که ممکن است با درمانگر خود آن را انجام دهید، همچنین می توانید به طور سیستماتیک خودتان را در معرض موقعیت های ناراحت کننده قرار دهید. مطمئن شوید که این کار را فقط زمانی انجام می دهید که با یک درمانگر درمان خود را شروع کرده اید و راهبردهای مقابله ای را مشخص کرده باشید که اگر اضطراب بیش از حد شد، آن را تکمیل کنید.

 

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.