سبب شناسی خیانت در روابط (چرا خیانت در روابط رخ میدهد؟)

سبب شناسی خیانت در روابط (چرا خیانت در روابط رخ میدهد؟) : هر انسانی دو نوع رابطه دارد، رابطه با خود و رابطه با دیگران که شاید اولی به نوعی مهمتر و اساسیتر از دومی باشد. در واقع اگر اولی به درستی شکل نگرفته باشد دومی هم نمیتواند شکل درستی بگیرد. رابطهی با خود اساس […]


سبب شناسی خیانت در روابط (چرا خیانت در روابط رخ میدهد؟) : هر انسانی دو نوع رابطه دارد، رابطه با خود و رابطه با دیگران که شاید اولی به نوعی مهمتر و اساسیتر از دومی باشد. در واقع اگر اولی به درستی شکل نگرفته باشد دومی هم نمیتواند شکل درستی بگیرد.

رابطهی با خود اساس هویت انسان را شکل میدهد. در چنین رابطهای است که انسان انواع حسها و هیجانها را تجربه میکند و این رابطه نشان میدهد که به چه میزان یک فرد میتواند احساسات و هیجاناتش را تاب بیاورد.

سلامت فیزیکی و روانی، شادکامی، آرامش و … در رابطهی با خود ظهور و بروز مییابد و اگر انسان به درک درستی از این رابطه با خویشتن رسیده باشد میتواند در رابطه با اطرافیان نیز آنها را تجربه کند.

اما رابطهی نادرست با خود برای انسان رنج میآفریند. مادامیکه این رنج به خودی خود باشد و معنای آن برای فرد غیرقابل درک باشد، موجب بروز اضطراب، ترس و فرار از خود میشود. در واقع چنین افرادی از تنها بودن با خود میترسند و مواجهه با خود برایشان ترسناک است چون با خودشان راحت نیستند و خود واقعیشان را نمیپذیرند. به تَبع آن نمیتوانند با دیگران هم رابطهی خوبی برقرار کنند.

برقراری رابطه ی عمیق و سالم با دیگری نیازمند پذیرفتن خود به همان گونهای که هستیم میباشد. ترس از خود و به دنبال آن ترس از دیگران و دنیای بیرونی یکی از وحشتناکترین تجاربی است که یک فرد میتواند داشته باشد. این تجربه میتواند موجب بیماریهای روانی شود که از بارزترین آنها جداسازی انسان از عواطفش میباشد.
در واقع چنین افرادی عواطف و احساسات خود را متعلق به خود نمیدانند بلکه آن را چیزی بیرون از خود میپندارند. به همین خاطر تصور میکنند یک عامل ترسناک بیرونی است که میتوانند از آن فاصله بگیرند و به نوعی منبع ترس را از خود دور کنند. برای همین است که میتوانند وارد روابط متعددی شوند بی آنکه به عواقب آن فکر بیاندیشند.
در بدترین حالت آن، این افراد به هیچ وجه حاضر نیستند با ترس خود مواجه شوند و به همین علت دست به روابط پی در پی میزنند.

آنها از خیانت و روابط فرازناشویی احساس شرم و گناه دارند اما ترس از مقابله و رویارویی با خود به مراتب زیادتر از آن است که فرصتی برای فکر کردن به این احساس گناه داشته باشند. همینطور داشتن روابط متعدد و خارج از چارچوب به این دلیل که این روابط هیچگاه عمیق و پایدار نیستند باعث میشود خود واقعی فرد برای اطرافیان آشکار نشود چون تنها در روابط صمیمانه است که احساسات و افکار و رفتارهای اصیل و واقعی بروز مییابند. اما داشتن روابط متعدد میتواند فرد را از احساس خلا درونیاش دور نگه دارد.

در اینجا تاکید مجدد این نکته خالی از لطف نیست اگر بگوییم فردی میتواند روابط عمیق و سالم و پایدار با دیگری داشته باشد که در وهلهی اول از ارتباط با خود گریزان نباشد.

در واقع داشتن روابط متعدد برای بعضی افراد به منزلهی داشتن هویت و فرار از رنجهای درون است که دیگر فرصتی برای اندیشدن به خویشتن فراهم نباشد.
یکی دیگر از دلایل روی آوردن به روابط متعدد هم تنفر از خود و شیفتهی توصیفی که دیگران از ما دارند، شدن است. وقتی فرد در باور خود دوست داشت داشتنی نباشد، به میزانی که این باور قوت داشته باشد و از طرفی دیگرانی باشند که تعریف و تمجید فرد را گویند، فرد شیفتهی این تمجید میشود هرچند بداند ممکن است واقعی نباشد.

اگر فردی دارای چنین باوری باشد و اگر این باور موجب ترس او شود، برای فرار از چنین باوری و در واقع فرار از ترس خود که خارج از تحمل او میباشد به روابط متعدد پناه میبرد.

بنابراین نارضایتی از خود و نداشتن احساس ارزشمندی و مهم بودن، میتواند فرد را به سمت روابط خارج از چارچوب سوق دهد.
در متون روانشناسی خیانت، روابط متعدد، روابط فرا زناشویی، بی بند و باریهای جنسی و … رفتارهای خودتخریب گرایانه و دیگر تخریب گرایانه نامیده میشوند که از بارزترین پیامدهای آن، آسیب پذیر شدن نسبت به بیماریهای جسمی و روانی میباشد.

در واقع وقتی خیانت رخ میدهد همهی کسانیکه در ارتباط با این پدیده هستند نسبت به انواع مختلف آسیبها، آسیبپذیر میشوند.

 

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.