والدین بیش از حد محافظ و کودکان مضطرب: آیا فرزند پروری بیش از حد محافظتی منجر به اضطراب در کودکان می شود؟ یک مطالعه تحقیقاتی جدید، ارتباطی بین این نوع سبک فرزند پروری و کودکان مضطرب، پیدا کرده است.
والدین بیش از حد محافظ و کودکان مضطرب والدین بیش از حد محافظ و کودکان مضطرب: نوجوانانی که والدین بیش از حد محافظت کننده را گزارش کردند، اختلالات عاطفی و اضطراب اجتماعی بیشتری را گزارش کردند. اجازه دادن به کودکان برای رویارویی با موقعیت های منفی به آنها کمک می کند تا مهارت های تنظیم […]
والدین بیش از حد محافظ و کودکان مضطرب
والدین بیش از حد محافظ و کودکان مضطرب: نوجوانانی که والدین بیش از حد محافظت کننده را گزارش کردند، اختلالات عاطفی و اضطراب اجتماعی بیشتری را گزارش کردند.
اجازه دادن به کودکان برای رویارویی با موقعیت های منفی به آنها کمک می کند تا مهارت های تنظیم عاطفی را ایجاد کنند.
حمایت از خودمختاری کودکان با سلامت روان و رفاه بهتر در نوجوانان و بزرگسالان مرتبط است.
آیا تا به حال نگران این بوده اید که به عنوان والدین بیش از حد محافظه کار باشید؟ مطالعهای که اخیراً در مجله روابط اجتماعی و شخصی منتشر شده است، چگونگی ارتباط والدین بیش از حد محافظهکارانه با تنظیم هیجانی و اضطراب در کودکان را بررسی کرده است. تحقیقات قبلی نشان داده بود که والدین بیش از حد محافظتی با اضطراب در کودکان مرتبط است، اما محققان هنوز به طور کامل دلیل وجود این رابطه را درک نکرده بودند. در این مطالعه اخیر، محققان بررسی کردند که آیا مهارت های تنظیم هیجان ممکن است رابطه بین والدین بیش از حد محافظ و اضطراب دوران کودکی را توضیح دهد.
برای این مطالعه، ۲۷۸ نوجوان سوئیسی، ۱۴ تا ۱۷ ساله، پرسشنامههایی را پر کردند که در مورد سطح محافظت بیش از حد والدین و همچنین علائم اضطراب اجتماعی و مهارتهای تنظیم هیجانی آنها گزارش میشد.
یافته های اصلی
این مطالعه نشان داد که محافظت بیش از حد در والدین با اضطراب اجتماعی بالاتر در کودکان مرتبط است (مانند تحقیقات قبلی). محافظت بیش از حد همچنین با بی نظمی عاطفی (مشکل در درک و تعدیل احساسات) در کودکان و بی نظمی هیجانی با اضطراب اجتماعی همراه بود. محققان از آمار استفاده کردند تا نشان دهند که بی نظمی عاطفی به توضیح برخی از رابطه بین فرزندپروری بیش از حد محافظ و اضطراب اجتماعی کمک می کند.
ترجمه: فرزندپروری بیش از حد محافظتی ممکن است کودکان را از نظر عاطفی بی نظم کند، که پس از آن اضطراب اجتماعی آنها را افزایش می دهد. این ممکن است به این دلیل باشد که والدین بیش از حد محافظت کننده از تجربه احساسات منفی فرزندان خود جلوگیری می کنند و بنابراین راهبردهای تنظیم هیجانی مختلف را برای مقابله با احساسات منفی امتحان می کنند.
محدودیت ها
این مطالعه چندین محدودیت مهم دارد. یکی این است که بر اساس گزارش کودک از محافظت بیش از حد والدینشان است که ممکن است جانبدارانه باشد. علاوه بر این، پرسشنامه در مورد سطح فعلی محافظت بیش از حد والدین پرسیده شد و محافظت بیش از حد در دوران کودکی را ارزیابی نکرد. از آنجایی که این تحقیق از نوع همبستگی است، نمیتوان نتیجه گرفت که والدین بیش از حد محافظ باعث اضطراب اجتماعی یا تنظیم عاطفی ضعیف میشوند. همچنین ممکن است والدین به عنوان پاسخی به اضطراب اجتماعی یا تنظیم عاطفی ضعیف درک شده فرزندشان بیش از حد محافظت بیش از حدی شوند که منجر به اضطراب و مسائل تنظیم هیجانی شود.
مهم است که هر والدینی که کودکان مضطرب دارند بدانند که این تحقیق به این معنی نیست که آنها در اضطراب فرزندشان مقصر هستند. عوامل زیادی در ایجاد اضطراب اجتماعی مؤثرند. با این حال، این تحقیق بر اهمیت دادن استقلال متناسب با سن کودکان تأکید می کند، زیرا می تواند به آنها در ایجاد مهارت های مهم مانند تنظیم هیجانی کمک کند.
ترجمه کلی
این مطالعه، همراه با تحقیقات قبلی، ارتباطی بین فرزندپروری بیش از حد حمایتکننده و اضطراب اجتماعی پیدا میکند و نشان میدهد که این رابطه ممکن است رخ دهد زیرا والدین بیش از حد محافظتکننده به کودکان این فرصت را نمیدهد تا مهارتهای تنظیم هیجانی خود را توسعه دهند، که پس از آن خطر رشد اجتماعی کودک را افزایش میدهد. اضطراب این مطالعه همچنین نشان میدهد که برای کمک به کودک مبتلا به اضطراب، هدف قرار دادن مهارتهای فرزندپروری و مهارتهای تنظیم هیجانی ممکن است مفید باشد. همچنین شواهد بیشتری ارائه می دهد که والدین باید عقب نشینی کنند و به فرزندانشان اجازه دهند احساسات منفی را تجربه کنند تا یاد بگیرند که چگونه به طور مستقل با این موقعیت ها کنار بیایند.
چگونه والدین می توانند از فرزندپروری بیش از حد محافظت کننده اجتناب کنند و به فرزندان خود کمک کنند تا مهارت های تنظیم عاطفی را توسعه دهند؟
اجازه دهید فرزندتان احساسات منفی را تجربه کند.
هدف ما به عنوان والدین نباید حذف هر گونه تجربه منفی از زندگی فرزندانمان باشد، بلکه باید به آنها کمک کنیم تا با این تجربیات منفی کنار بیایند. بگذارید ریسک های مناسب سن خود را بپذیرند و اشتباه کنند. مواجهه با موقعیت های دشوار به کودکان فرصتی برای تمرین مهارت های تنظیم هیجانی می دهد.
به کودک خود اجازه دهید تا هر زمان که امکان دارد تصمیم بگیرد.
وقتی فرزند شما تصمیمی را خودش میگیرد (حتی اگر این تصمیم اشتباه باشد)، یاد میگیرد که مسئولیت عواقب آن را بپذیرد و اغلب این پیامدها شامل تمرین تنظیم عاطفی است.
به کودک خود کمک کنید تا احساسات خود را بهتر درک کند.
هر زمان که ممکن است در مورد احساسات صحبت کنید و برچسب بزنید. به احساسات شخصیت های کتاب و فیلم و در زندگی واقعی اشاره کنید. اختلال در تنظیم عاطفی با مشکل در شناسایی و درک احساسات مشخص می شود. کمک به فرزندتان برای درک احساساتش اولین قدم در یادگیری نحوه پذیرش و تعدیل آن احساسات است.
به کودکان اجازه دهید راهبردهای تنظیم هیجانی خود را تمرین کنند.
همانطور که کودکان بزرگتر می شوند و یاد می گیرند که چگونه احساسات خود را تنظیم کنند، ما به عنوان پدر اجاره ها باید عقب نشینی کنند و به آنها اجازه دهند خودشان از پس آنها برآیند. ما میتوانیم از این فرآیند حمایت کنیم و ایدههایی را زمانی که گیر کردهاند ارائه کنیم، اما مهم است که به خاطر داشته باشیم که هدف این است که احساسات را بهطور مستقل تنظیم کنیم، نه اینکه همیشه به والدین برای ارائه همنظم تکیه کنیم.
مهارت های مقابله ای را برای فرزندتان مدل کنید.
با آنها در مورد نحوه برخورد با احساسات دشوار صحبت کنید و اجازه دهید آنها را ببینند و از شما تقلید کنند. برای آنها مثال هایی از نحوه برخورد با تعارضات و نحوه برقراری ارتباط با احساسات خود ارائه دهید.
نقش آفرینی در موقعیت های دشوار.
اگر فرزندتان در مورد موقعیتی مضطرب است یا به نظر نمیرسد که نمیداند چگونه با یک چالش کنار بیاید، با هم شرایط را حل کنید و درباره نحوه پاسخگویی و راهبردهای مقابله با آن صحبت کنید.
لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۸۰۱۵۹۷۸ تماس حاصل فرمایید.
نویسنده: