پژوهش در روانکاوی
پژوهش در روانکاوی : روانکاوي سرشناس، در مصاحبهاي شغلي در يکي از بيمارستانهاي آموزشي مشهور، در پاسخ به وارسيِ حرفهايِ نتايجِ پژوهشهاياش گفته بود، «اما هروقت بيمار جديدي را ميپذيرم، پروژة پژوهشي تازهاي آغاز ميشود». اين گفتة تند که از آنِ فرويد است از سنت معمولِ روانکاوي حكايت دارد (و البته او هم آن شغل […]
پژوهش در روانکاوی : روانکاوي سرشناس، در مصاحبهاي شغلي در يکي از بيمارستانهاي آموزشي مشهور، در پاسخ به وارسيِ حرفهايِ نتايجِ پژوهشهاياش گفته بود، «اما هروقت بيمار جديدي را ميپذيرم، پروژة پژوهشي تازهاي آغاز ميشود».
اين گفتة تند که از آنِ فرويد است از سنت معمولِ روانکاوي حكايت دارد (و البته او هم آن شغل را به دست آورد)، اما اين گفتگو نمودي است از برخورد و رويارويي رويکردهاي مختلف و نمادي از رابطة آشوبزدة روانکاوي و علوم معاصر.
مطالعة عميق و بيطرفانة پديدهها
تصور فروید از پژوهش به قرن نوزدهم تعلق داشت: روانکاوان پيشگام نيز، بر وفق همين رويکرد، به پيشرفتهاي نظري و عملي بر پاية ايدههاي بديع فرويد ادامه دادند.
اما تحولِ فناوري و فلسفة علم سبب شده اصطلاح «پژوهش» امروزه معنايي تخصصي بيابد، و بر اندازهگيري، کنترل دقيق، محاسبة آماري دادهها، و تکرارپذيري تأکيد شود.
اگر بهتر باشد روانکاوي را نوعي مهارت و هنر بهشمار آوريم تا علم، آنگاه يافتههاي آن، گرچه از منظر باليني ارزشمند اند، بر پاية معيارهاي يادشده نميتوانند مجموعهاي از معرفت علمي را پديد آورند.
پژوهش های علمي امروزه
امروزه پژوهش علمي شامل سه مجموعة عملياتي است: دادههاي معتبر، که در دسترس جامعة علمي است.
روشهاي دستکاري تجربيِ (آزمايشيِ) اين دادهها؛ و مفروضات ابطالپذير براي فهم پديدهها .
روانکاوي بهسبب تکيهاش بر شرحال بيماران بهمنزلة مبنايي براي نظريهپردازي، در انطباق با اين پارادايم با دشواري بسياري روبهرو است.
بهگفتة فوناگي تأکيد صرف بردادههاي بالينيِ حکايتگونه سبب شده روانکاوي و رواندرمانگري به پارادايم معرفتي منسوخي متکي شوند.
يعني به استقراگرايي جزئي[ تعميمدهي بر اساس نمونههاي معدود]، استقراگرايي عددي، و يافتن نمونههاي سازگار با يک باور، حداکثر نوعي ابزار آموزشي است نه روش بررسي علمي…
بهکارگيري همگاني اين ابزار معرفتي در نوشتههاي روانکاوان وضعيتي را ايجاد کرده که اکنون روانکاوي براي کنارگذاردن ايدههاي پيشنهادي بهظاهر معقول هيچ روشي در اختيار ندارد.
افزونبراين، بر سر ماهيت دادههاي خام روانکاوي نيز هيچ توافقي درکار نيست.
بنابراين، روانکاوي از جهات بسيار با معيارهاي معمول جامعة علمي فاصلة بسيار دارد.
يکي از پاسخهاي روانکاوان به اين شکاف برطرفناشدني شايد اين باشد که بايد قلمرو علم را يکسره رها کرد، و (همچون رفتارگرايي!) مدعي شد که دنياي درون تنها با دروننگري در دسترس است، و از اينرو، همچون هنر، ذاتاً تحقيقناپذير است.
برخي همين موضع را در قالب شرحوبسطي پيچيده درآوردند و مدعي شدند که روانکاوي معرفتي «هرمنوتيک» است.
بنابراين تلاش براي تأييد عيني مدعيات آن محکوم به شکست است، و بهجاي آن براي فراهمآوردن مبنايي براي حلوفصل مناقشات نظري بايد درپي معيارهاي انسجام دروني و باورپذيريِ روايي بود.
اما، از نخستين روزهاي پيدايش روانکاوي، بودهاند کساني که در تلاشي کمابيش توفيقآميز بر اين انتقادات عملي و فلسفي چيره شدند
از «مطالعات ميداني» طبيعيگرايانه (تجربي) آغاز نمودند و رفتهرفته بهسوي جايگاه علمي استوارتر حرکت کردند.
باور ما اين است که متخصصان باليني بايد به چنددليل از اين رويکرد آگاه باشند.
نخست به اين دليل که اين رويکرد روانکاوي را به جامعة علمي گستردهتر پيوند ميدهد و کمک ميکند تا از پوستة رازآميز و بستهاي که ممکن است گرفتار آن شود به درآيد.
دوم آنکه، چنانکه گفتيم، متخصصان باليني با تکيه بر پژوهش ميتوانند مطمئن شوند تلاششان در درمان اختلالات رواني اثربخش و مفيد بوده است.
سوم آنکه از طريق پژوهش ميتوان واقعيت را از اسطوره جدا کرد و از اينرو کمک ميکند تا بهمنظور کنارنهادن عناصر منسوخ يا ناکارآمد و گسترش ارزشمندترين ويژگيها، روانکاوي را وارسی کنيم.
چهارم آنکه اگر روانکاوي بخواهد بهمنزلة نوعي روش درماني از حمايت عمومي و دولتي بهرهمند شود، چارهاي ندارد جز آنکه شأن علمياش را ثابت کند.
سرانجام اينكه پژوهش، با محکمکردن پاي روانکاوي در واقعيت، پادزهري است دربرابر خطر مهارگسيختگي و آشفتگي يا رکود و انجماد.
لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.