سندروم پیتر پن
زمانی که بزرگسالان از بزرگ شدن اجتناب میکنند
صبا روزبهان. کارشناس ارشد روانشناسی
برگرفته از شماره ۳۲ ماهنامه روانبنه
در داستان پیتر پن سرزمینی افسانهای به اسم ناکجاآباد وجود دارد که در آنجا بچهها بزرگ نمیشوند. در سندروم پیتر پن، افراد ازنظر سنی بزرگ میشوند ولی سرسختانه از قبول مسئولیتهای بزرگسالی اجتناب میکنند.
این سندروم یک تشخیص بالینی بهحساب نمیآید ولی میتواند به خیلی از افراد نسبت داده شود. از زنی ۴۰ ساله که کار نمیکند و با مادرش زندگی میکند تا مردی ۳۰ ساله که دارای فرزند است ولی به آنها هیچ توجهی ندارد.
درمان به افرادی که با بزرگ شدن مشکل دارند کمک میکند تا ریشههای این مشکل را دریابند و بتوانند با تلاش به این مشکل غلبه کنند و به بزرگسالانی خوشحال تبدیل شوند.
سندروم پیتر پن چیست؟
دن کیلی، روانشناس معاصر،در کتاب خود با نام سندروم پیتر پن: مردانی که هیچگاه بزرگ نمیشوند! در سال ۱۹۸۳ اولین بار این موضوع را شرح داد. او با پسران نوجوانی کار میکرد که با پذیرش بزرگسالی خود مشکل داشتند.
برخی مشخصات این سندروم عبارتاند از:
بیکاری دائمی یا اخراج شدن مداوم: این افراد بااینکه توانمندی کار کردن را دارند برای شغل جستجو نمیکنند و یا دائماً از محل کارشان به دلیل غیبتهای مکرر و یا رفتار نامناسب اخراج میشوند.
مسئولیت نپذیرفتن در منزل: این افراد ممکن است ازدواجکرده باشند و یا بچه داشته باشند ولی در منزل بهجای اینکه به شریکشان در بچهداری و کارهای منزل کمک کنند، مشغول بازیهای ویدئویی هستند.
حساب کردن روی دیگران برای مشکلات مالی: این افراد برای ساپورت مالی روی افراد دیگر حساب میکنند و به ازای آن هیچ مسئولیت اضافهای گردن نمیگیرند.
ناتوانی برای ورود به اجتماع: این افراد بهجای ورود به اجتماع، پیدا کردن کار و استقلال مالی، در خانه و پیش والدینشان میمانند.
کیلی بیان کرد که این سندروم، یک سندروم مردانه است. او عقیده داشت زنانی که تمایلات مادرانه دارند، حس دوری گزینی شرکای مردشان را تشدید میکنند. هرچند این سندروم هم در مردان و هم در زنان مشاهدهشده ولی تحقیقات عمدتاً روی مردان تمرکز دارد.
چه مواردی باعث ایجاد سندروم پیتر پن میشوند؟
سندروم پیتر پن هنوز بهعنوان یک اختلال روانشناختی تعریفنشده است و تنها بهتازگی بهعنوان یک سندروم مطرحشده است بنابراین تحقیقات کمی روی این مسئله انجامشده است. برخی عواملی که ممکن است روی شکلگیری این سندروم تأثیرگذار باشند عبارتاند از:
نقشهای جنسیتی: عموماً در اکثر جوامع،خانمها یاد میگیرند مسئولیتهای خانه را به عهده بگیرند، حمایت عاطفی فراهم کنند و از بچهها مراقبت کنند. این موضوع شرایط را برای بیمسئولیتی شرکای مرد آنها فراهم کرده و به آنها اجازه میدهد وظایفشان را رها کرده و بزرگسالی را تجربه نکنند.
اضطراب: بزرگ شدن چالشبرانگیز است. طبیعی است که برای به دست آوردن شغل، زندگی، کسب درآمد و یا حتی موفقیت، احساس اضطراب کنیم. زمانی که راهی برای گریز از مسئولیتها فراهم است (شریک مسئولیتپذیر و یا والدین حمایتکنندهای که مسئولیتهای روزانه فرد را به عهده میگیرند) برخی افراد از بزرگ شدن اجتناب میکنند.
تنهایی: هامبلینا رابلز-روانشناس- بیان میکند افرادی که ترس از تنهایی و رهاشدگی دارند، به سندروم پیتر پن دچار میشوند. این افراد دائماً در جستجوی مراقبت از افراد دیگر (خصوصاً شرکای عاطفیشان) هستند.
ترس از تعهد: این افراد الگوهای ارتباطات بیثبات را دارند؛ بنابراین با افرادی وارد رابطه میشوند که به نظر میرسد قصد جدی برای ادامه ارتباط نداشته و برنامهای برای آینده ندارند.
والدین هلیکوپتری: رابلز بیان میکند والدینی که بیشازاندازه مراقب فرزندانشان هستند آنها را وابسته تربیت میکنند. این بچهها به این دلیل که تواناییهای اولیه بزرگسالی را کسب نکردهاند به سندروم پیترپن دچار میشوند.
مشکلات سلامت روان: برخی از تحقیقات نشان میدهند افرادی که سندروم پیترپن دارند از مشکلات روانشناختی رنج میبرند. برای مثال در یک پژوهش نشان داده شد افراد با سندروم پیتر پن در سیستم خانوادگی پیچیدهای هستند که مرد اختلال شخصیت خودشیفته و زن افسردگی دارد.
علایق کودکانه مثل کتابهای کامیک و یا عروسک باعث سندروم پیتر پن نمیشوند. این سندروم باعث میشود فرد از مسئولیتپذیری اجتناب کند.
درمان سندروم پیتر پن
در بیشتر موارد، شکست افراد در بزرگ شدن باعث آسیب به اطرافیان میشود. پارتنر فرد به خاطر مسئولیتهای بیشازاندازه دچار خستگی میشود. والدین فرد نیز از فراهم کردن حمایت مالی ناتوان میشوند.
افرادی که سندروم پیتر پن دارند آن را مشکل نمیبینند. اکثر آنها زمانی به دنبال کمک حرفهای میگردند که حمایت اطرافیان را از دست میدهند. افرادی که با مبتلایان در ارتباطاند باید بدانند قرار دادن حدومرز و محدوده برای آنها، به مراجعه برای درمان تشویقشان میکند.
خانوادهدرمانی و زوجدرمانی بهکل خانواده کمک میکند تا وضعیت فعلی خود را بشناسند و علاوه بر آن در مسیر داشتن ارتباط سالم و متعادلتر قدم بردارند.
در مشاوره فردی، درمانگر به فرد کمک میکند تا متوجه تلاش خود برای بزرگ نشدن شود، فاکتورهای زیر بنایی به وجود آمدن این سندروم مثل تروماها را بشناسد و برای انتقال به دوره بزرگسالی برنامهریزی کند. به دست آوردن شغل، تشکیل دادن یک ارتباط و مستقل شدن وظایف سختی است. برای این کار درمانگر باید هرکدام از این وظایف بزرگ را به موارد در دسترس تر و کوچکتر خرد کند و به فرد کمک کند تا بهآرامی شرایط زندگی خود را بهبود بخشد.
References:
- Arnett, J. J., & Galambos, N. L. (2003). Culture and conceptions of adulthood. New Directions for Child and Adolescent Development,100, 91-98. Retrieved from https://pdfs.semanticscholar.org/1dd8/8dfff10bb9d61fdfa5aef2997a6c7fabbbe8.pdf
- Carnevale, A. P., Hanson, A. R., & Gulish, A. (2013).Failure to launch: Structural shift and the new lost generation. Retrieved from https://eric.ed.gov/?id=ED558185