بازی درمانی شناختی رفتاری با کودکان طلاق

مطالعات حاکی از این هستند که واکنش های کودکان به طلاق با تصورات والدین آن ها در این باره تفاوت دارد و دیدگاه والدین ممکن است تحت تاثیر سطح خودشان باشد ( برای مثال والنرشتاین و کلی ۱۹۸۰) به عبارت دیگر تکیه کردن به والدین به عنوان منبع اطلاعات درباره شناخت و عاطفه کودکان شان […]


مطالعات حاکی از این هستند که واکنش های کودکان به طلاق با تصورات والدین آن ها در این باره تفاوت دارد و دیدگاه والدین ممکن است تحت تاثیر سطح خودشان باشد ( برای مثال والنرشتاین و کلی ۱۹۸۰) به عبارت دیگر تکیه کردن به والدین به عنوان منبع اطلاعات درباره شناخت و عاطفه کودکان شان در ارتباط با طلاق ممکن است کار درستی نباشد (کاردک و برگ ۱۹۸۷) به علاوه برنامه ریزی پدر و مادر برای کودکان خردسال پس از طلاق با وضعیت روانی افکار و احساسات والدین پس از طلاق مرتبط است و مشکلات بسیاری را ایجاد می کند کودکان در موقعیت های بعد از طلاق اغلب باورهایی درباره طلاق و نقش علی خودشان در این مورد دارند این باورها شامل ترس از رها شدن توسط والد سرپرست انتظار طرد هم سالان تصور این که رفتار مناسب باعث آشتی والدین خواهد شد و خود سرزنشی غیر واقع بینانه برای طلاق می باشند اگر این باورها در درمان مطرح نشوند ممکن است در توانایی کودک برای  کسب مجدد تعادل پس از طلاق مداخله کنند

هدف اصلی بازی درمانی شناختی – رفتاری سی بی تی با کودکان طلاق کمک به آن ها برای فهم مشکلات شان آزمودن احساسات شان و تعدیل باورهای شان می  باشد یک هدف دیگر به طور گسترده برای کودکان طلاق به کار می رود و کتاب درمانی به طور گسترده برای کودکان طلاق به کار می رود و کتاب های بسیاری در این زمینه وجود دارند که نه تنها احساسات پس از طلاق را شناسایی می نمایند بلکه راهبردهای مقابله ای رانیز الگودهی می کنند چنین کتاب هایی ممکن است به عنوان پیش گیری یا بخشی از درمان برای کودکانی که مشکلاتی در ارتباط با طلاق دارند به کار روند علاوه بر کتاب هایی که برای کودکان نوشته شده است چند کتاب نیز در این زمینه برای والدین وجود دارد که به مخاطبان خود کمک می کنند تا با احساسات شان در رابطه با طلاق کنار بیایند و به تسهیل سازگاری کودک خود کمک کنند

مثال موردی:

کنی یک پسر قفقازی تقریبا ۶ ساله بود که به دلیل مشکلاتش در مدرسه متعاقب طلاق والدینش ارجاع داده شد او تنها فرزند خانواده بود به گزارش مادر پس از رفتن پدرش تغییرات زیادی در کنی به وجود آمده بود از جمله خشونت و رفتار پرخاش گرانه در مدرسه او ۴ ماه پس از طلاق برای درمان ارجاع داده شد والدین حداقل یک سال قبل از طلاق جدا از هم زندگی می کردنند هردو والد تعارضات گسترده ای را در روابطشان گزارش کردند آن ها اشاره کردند که (( هرگز نمی توانستند در مورد چیزی به توافق برسند)) و هر دو اذعان داشتند که فرزندشان در این میان گیر کرده بود پدر یک بار کنی را نیمه شب از خواب بیدار کرد و او را از تختش بیرون برد تا به او توضیح دهد که بین والدین چه می گذرد اگر چه پدر برای گرفتن حضانت کودک مبارزه کرد اما این حق به مادر داده شد  کنی ملاقات های منظمی با پدرش داشت که به نظر می رسید به خاطر عدم توافق  والدین درباره اغلب چیزهایی که در طول این ملاقات ها اتفاق می افتاد ( مثلا زمان خواب کنی) منبع مداوم تعارض است.

کنی تازه مدرسه را شروع کرده بود و توسط معلم مهد کودکش کودکی مهربان و حساس توصیف می شد که گاهی همکاری کننده بود و گاهی روی حرف خودش پافشاری می نمود و می خواست همیشه اول باشد او سعی می کرد به زور مشت و لگد آن چه را می خواست به دست آورد کنی دایما گریه می کرد و در مدرسه تحریک پذیر بود هم چنین ذهنش درگیر بود و گاهی به طور نسنجیده اطلاعاتی درباره والدینش می داد( به طور مثال من این هفته پیش پدرم می روم) معلم اعتقاد داشت که کنی به محیطی با ثبات نیاز دارد و بیشتر شبیه یک کودک ۳ ساله است تا ۶ ساله افکار کنی درباره طلاق در پاسخ هایش به چند سوال باز پاسخ مختلف که توسط درمان گر پرسیده شد آشکار گردید کنی گفت (( پدرم مادرم را طلاق داد من احساس خوبی ندارم. آدم هایی که طلاق می گیرند هم دیگر را دوست ندارند)) و یک روز وقتی وارد اتاق پذیرایی شدم آن ها یک باره به من گفتند که از هم طلاق گرفته اند وقتی درمانگر پرسید که چه چیزی او را ناراحت می کند کنی گفت (( وقتی مردم هم دیگر را دوست ندارند)) او در طول چند جلسه اول ناراحت و منزوی به نظر می رسید او به ویژه درباره طلاق و والدینش صحبت می کرد. غمگین بود.

جلسات کنی به صورت هفتگی برگزار می شد هر جلسه یکی از والدین او را برای درمان می آورد هر والد در هفته ای که همراه کنی آمده بودند به صورت انفرادی با درمان گر ملاقات می کرد در هفته سوم هر دو والد در جلسه درمان حاضر شدند و درمان گر کنی را ملاقات نکرد به خاطر تعارض مداوم بین والدین در رابطه با کنی در جلسه مشترک بیشتر بر تعیین چند قانون مشخص و دایمی انتقال ملایم تر بین زمانی که کودک با پدر و مادرش صرف می کرد نیاز کنی به داشتن چند وسیله در خانه هر والد و تلاش برای کاهش تعارضات بین والدین تمرکز شد در طول جلسات سی بی تی انفرادی کنی درمانگر با کمک ایفای نقش با پاپت ها ابراز احساسات را به جای کنش نمایی نشان داد موقعیت هایی که پاپت ها در آن قرار می گرفتند شبیه مواردی بود که توسط والدین و معلمان به عنوان شرایط مشکل ساز برای کنی مطرح شده بود بنابراین پاپت ها اغلب درگیر مسایل مدرسه ارتباط با هم سالان و موقعیت هایی بودند که علی رغم این که گفته شده بود با دیگران دعوا نکنند اطرافیان را مشت می زدند و هل می دادند پاپت ها در این نمایش ها به تدریج یاد گرفتند تا احساس خشم خود را به جای زدن و هل دادن از طریق کلمات بیان کنند هرچند کنی نمی خواست با پاپت ها در این ایفای نقش ها شرکت کند گاهی تعامل درمان گر با پاپت ها را تماشا می کرد در طی روند درمان معلم بهبود مثبتی در توانایی کنی برای بیان احساساتش گزارش کرد مادر نیز اذعان داشت که فرزندش بهتر با او صحبت می کند به طور مثال کنی توانست هنگامی که مادرش از خانه بیرون می رفت به جای قشقرق به پا کردن به او بگوید چون از رها شدن می ترسد غمگین است مادر می توانست در این زمینه به او اطمینان خاطر بدهد و به او بگوید که علی رغم ملاقات هایی که کنی با پدرش دارد و تمایل پدر برای گرفتن حضانت او کنی نزد مادرش خواهد ماند.  در بازی خود انگیخته کنی در طول جلسات درمانی اغلب با خاک رس بازی می  کرد و افراد (( بد و خندان)) درست می کرد او مکررا قلعه هایی با افراد (( خوب و بد)) می ساخت در یکی از جلسات تقریبا در میانه درمان پدر کنی را به مطب درمان گر آورد و به دلیل گم شدن برخی از مدارک توسط وکیلش ناراحت بود کنی این را می دانست و بخش عمده ای از وقت جلسه را صرف تقلید حالت پهره پدرش کرد او عصبانیتش را با گفتن (( پدرم عصبانی است چون وکیل چیزی را گم کرده است)) به زبان آورد به علاوه کنی احساسش را با کوبیدن یک چکش به بلوک ها کنش نمایی کرد درمان گر توانست عصبانیت کودک را برایش توضیح دهد و با پاپت ها برایش الگو دهی کند به این ترتیب او بهتر می توانست پدرش و احساسات او را بفهمد هرچند کنی قادر بود به این روش توجه کند اما خیلی نمی توانست بازی پاپت ها را در مورد مسایل طلاق و موضوعات خاص والدین تحمل کند زیرا معتقد بود (( طلاق سخت است)) او اغلب پاپت هایی را که می خواستند این مسیله را از طریق بازی نشان دهند هل می داد.حدود هشت ماه بعد در انتهای درمان کنی رفتار مناسب تری در خانه و مدرسه داشت هرچند پیگیری ۱۸ ماه پس از خاتمه درمان نشان داد که با وجود بهبود رفتار کودک هنوز مسایل حل نشده ای درباره طلاق برای کنی و جود دارد هنوز تعارضات بسیاری بین والدینش هم در تعاملات رو در رو و هم در دادگاه وجود داشت محیط کنی هنوز بسیار استرس زا بود زیرا والدین به جنگ شان در مورد قرار ملاقات ها و مسایل پرورش کودک ادامه می دادند متاسفانه تعارضات شان به شدت متمرکز بر کنی بود.

بحث

قابل ذکر است که فعالیت های درمانی ساختار یافته به جای احساسات خاص کنی درباره طلاق بیشتر بر خشم و کنش نمایی های او متمرکز بود کنی قادر نبود وارد بازی های پاپت ها راجع به مسیله طلاق والدینش شود او می دانست که طلاق باعث می شود او (( احساس خوب )) نداشته باشد و این برایش (( سخت )) بود هر چند بیان این احساسات دردناک بود اما برای کنی یک شروع محسوب می شد هرچند به نظر می رسید درمان برایش مفید است واضح بود که والدینش قادر نبودند به هیچ وجه از کاری که به طور فردی یا همراه با  درمان گر انجام می دادند سود ببرند تعارضات مداوم آن ها مهم ترین و بدترین جنبه در رابطه با این مراجع بود علی رغم رشد مثبت آینده کنی بدون شک تحت تاثیر این واقعیت قرار می گیرد که او دایما گرفتار جنگ بین والدینش می باشد.

یافته ها:

کار بالینی با کودکان طلاق به طور منظم با تعارض والدینی همراه است پیشینه پژوهشی آکنده از مثال هایی در مورد صدمات سنگینی است که این تعارضات در فرزندی که قربانی ناتوانی والدینش در مدیریت در گیری های شان با هم هستند به وجود آورده است به علاوه استرس زاهای مختلف که اغلب همراه با طلاقند به ویژه کودک را مستعد این اثرات می کنند برای کودکان پیامدهای طلاق فراوان است قابل ذکر است که بسیاری از بزرگسالان هنوز اثرات طلاق والدین شان را حتی پس از گذشت چند سال تجربه می کنند

بازی درمانی شناختی – رفتاری ممکن است جهت کمک به این کودکان برای یادگیری راهبرهای مقابله جانشین و کنار آمدن با موقعیت های تعارض زا به روشی متفاوت مفید باشد مطمینا این مورد حتی اگر تغییر دادن خانواده ممکن نباشد اغلب هدف درمان است متاسفانه ما هنوز نمی دانیم که یادگیری چنین مهارت هایی برای کودکان در دراز مدت مفید خواهد بود یا خیر سال ها درمان گران معتقد بودند که اگر محیط و به ویژه والدین تغییر نکند درمان پیامدهای پس از طلاق در کودکان تنها اثرات موقت دارد درواقع هر چند هدف اصلی سی بی تی آموزش مهارت های مقابله ای سازگارانه به کودک است احتمال دارد که این روش بی تاثیر باشد ممکن است خانواده پس از طلاق تغییر نکند اما کودک می تواند مهارت هایی را در روند درمان کسب کند که توانایی اش را برای کنار آمدن با موقعیت های خانوادگی استرس زا ارتقا می دهند

بریده ای از کتاب بازی درمانی شناختی رفتاری

نویسنده: سوزان ام نل

مترجمان: دکتر اسما عاقبتی – دکتر فرهاد چنگیزی – زهرا گله – سارا مرادی

انتشارات: پرنده

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.