عشق و رنج می توانند ترکیبی دردناک در رابطه باشند
عشق و رنج می توانند ترکیبی دردناک در رابطه باشند : چرا برخی افراد به سمت روابط مضر کشیده می شوند؟ هر دو طرف رابطه رابطه دوران سختی را با هم دارند و باید آنها را با موفقیت پشت سر بگذارند تا ارتباطشان شکوفا شود. آنها در زمان های مختلف و به دلایل مختلف گره […]
عشق و رنج می توانند ترکیبی دردناک در رابطه باشند : چرا برخی افراد به سمت روابط مضر کشیده می شوند؟ هر دو طرف رابطه رابطه دوران سختی را با هم دارند و باید آنها را با موفقیت پشت سر بگذارند تا ارتباطشان شکوفا شود. آنها در زمان های مختلف و به دلایل مختلف گره می خورند و گره می گشایند، به این امید که هر بار رابطه بهتری ایجاد کنند.
بیشتر روابط بین آن جنبه های مثبت و منفی در نوسان است، اما به طور کلی، در جهت درست حرکت می کنند. با گذشت زمان، دو طرف بهتر درک می کنند که چه چیزی باعث رشد عشق آنها می شود و تلاش می کنند تا رفتارهای مضر را حذف کنند.
متأسفانه، روابطی وجود دارد که در آن جناح بندی ها شدید است. عشق ممکن است شدید و فراگیر باشد، اما تعاملات منفی به همان اندازه دراماتیک و دردناک هستند. با گذشت زمان، این رابطه تبدیل به عذاب می شود، به طور ناامیدکننده ای در هم تنیده می شود، و دو طرف به طور درمانده ای گرفتار الگوهایی می شوند که به نظر نمی رسد قابل کنترل باشد.
با راهنمایی و درک، بسیاری از مردم از این روابط درس می گیرند و آنها را بازسازی نمی کنند. اما تعداد زیادی نه تنها در آنها می مانند، بلکه در واقع فقط به دنبال همچین روابطی هستند. من اغلب با افرادی کار کردهام که به من گفتهاند تنها در این نوع روابط بودهاند و احساس میکنند که این رفتارها به عنوان بخشی از هر ارتباط صمیمی قابل انتظار است.
برای شکستن این الگوها، افراد باید بفهمند چه چیزی آنها را به سمت این روابط می کشاند و باور داشته باشند که می توانند یک رابطه صمیمی ایجاد کنند که به این قیمت بالا نیاز ندارد.
۹ دلیل متداول که باعث می شود مردم به سمت روابط عاشقانه ی ناراحت کننده بروند:
۱) آزمایش کردن.
افرادی هستند که می خواهند در یک رابطه عاشقانه احساس امنیت و امنیت کنند، اما به دست یافتنی بودن آن اعتماد ندارند. وقتی این اتفاق می افتد، آنها احساس می کنند که باید در شریک زندگی خود ایراد بگیرند تا از ضرری که انتظار دارند محافظت کنند. آنها ممکن است شروع به تمرکز بر روی چیزهای کوچکی کنند که ممکن است نشان دهنده یک خیانت بالقوه باشد، و به دنبال ناامیدی هستند که در کمین هیچ کدام نیست. آنها همیشه آزمایش می کنند، جایی که هیچ مشکلی وجود ندارد به دنبال مشکل می گردند. در نهایت، آنها یک پیشگویی خودپرداخت کننده ایجاد می کنند که به آنها ثابت می کند پیش بینی های آنها درست بوده است.
۲) کنترل کردن با تحریک .
کودکانی که با والدینی بزرگ میشوند که به طور متناوب آنها را از خود دور میکنند و سپس آنها را نزدیک میکنند، یاد میدهد که چگونه و چه زمانی آسیب ببینند یا مورد محبت قرار گیرند. بسیاری از بچهها به من گفتهاند که والدینشان بعد از بد رفتاری همیشه مهربانتر میشوند، بنابراین میخواهند با تحریک آن «بد» را از بین ببرند. آن والدین ممکن است از سوء مصرف مواد رنج ببرند یا با ویژگی های شخصیتی تیره زندگی کنند، اما کودک نمی تواند آن را درک کند و فقط کاری را انجام می دهد که به نظر می رسد موثر است.
۳) باور غم و اندوه برای رشد عشق ضروری است.
همه شرکای صمیمی با هم دعوا می کنند، اما بیشتر آنها مکان هایی تعبیه شده اند که حتی در بدترین حالت، خطر نقض آن را ندارند، زیرا می دانند که ضربه زدن به نقاط اسیب پذیر یکدیگر ممکن است روزی باعث شود که رابطه نتواند بهبود یابد. اما افرادی که در روابط عاشقانه و دردناک هستند، زمانی که از کنترل خارج می شوند، این قوانین را دور می اندازند. در آن زمان، آنها فقط می توانند همسر خود را به عنوان دشمنانی ببینند که باید در آن لحظات نابود شان کنند. پس از تخلیه هیجانات بد، آنها همان میزان اشتیاق را برای بازسازی ایجاد می کنند. آنها واقعاً معتقدند که اگر غم و اندوه بخشی از این روند نباشد، عشق رشد نخواهد کرد.
۴) ویژگی های شخصیتی.
ژنتیک گاهی اوقات می تواند پیش بینی کننده واکنش هیجانی ناپایدار باشد. افرادی که به طور دقیق تشخیص داده شده اند اختلال شخصیت مرزی یا بی ثباتی شیدایی-افسردگی، یا افرادی که در طیف اوتیسم قرار دارند، ممکن است تحت استرس یا ترس از دست دادن مشکل بیشتری در تنظیم احساسات داشته باشند. آنها اغلب دارای بسیاری از ویژگی های دیگر هستند که همسرشان همچنان برای آنها ارزش قائل هستند، اما در نهایت، این ویژگی ها نمی توانند بر رفتارهای منفی همراه با آنها غلبه کنند.
۵) احساس سزاوار درد بودن.
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، چه به دلیل تجربیات دردناک زندگی یا ناتوانی در احساس موفقیت در زندگی، اغلب احساس می کنند که وقتی مشکلی در روابطشان پیش می آید مشکل آنها هستند و اگر اندازه گیری نکنند سزاوار دردی هستند که باید تحمل کنند. مطابق انتظارات شریک آنها ممکن است روابط عشقی ازاردهنده ای را ایجاد کنند تا احساس کنند باید به نحوی برای عشقی که نیاز دارند هزینه بپردازند.
۶) فداکاری.
بسیاری از افراد در رابطه زمانی به عزت و احترام می رسند که بتوانند دردهای زیادی را تحمل کنند و با بخشش و تعهد مستمر پاسخ دهند. آنها تمام تلاش خود را می کنند تا هر گونه رفتار آزاردهنده شریک خود را ببخشند تا عشقی را که مطمئن هستند به دنبال آن خواهد آمد تجربه کنند. و عشق و رنج را با هم تجربه خواهند کرد.
۷) ترس از صمیمیت.
بیشتر افرادی که در روابط عاشقانه و دردناک هستند، نمی خواهند به شریک زندگی خود صدمه بزنند، اما متوجه می شوند که دقیقاً این کار را انجام می دهند. آنها ممکن است برای یافتن تعادل مناسب بین نزدیکی و آزادی تلاش کنند و رفتارهای خود را برای حفظ این تعادل تغییر دهند. اگر شریک زندگی خود را خیلی دور کنند، آنها را عقب می کشند. هنگامی که آنها برای مدت طولانی بیش از حد به هم متصل هستند، آنها را به عقب هل می دهند.این افراد نیز عشق و رنج را با هم تجربه خواهند کرد.
۸) مدل سازی دوران کودکی.
کودکانی که در معرض نمایشهای والدینی در روابط عشقی ازار دهنده هستند، یاد میگیرند که بخش سمی آنچه را که میبینند تحمل کنند و منتظر پیوندهای عاشقانهای هستند که میدانند در پی خواهد آمد. آنها انتظار دارند که تعاملات متقابل و عاشقانه طبیعی باشد. آنها با احساس ناتوانی در تغییر الگوها، یاد میگیرند که وقتی همان پویایی را در روابط بزرگسالان خود ایجاد میکنند، برای متوقف کردن آنها احساس درماندگی کنند. این افراد نیز عشق و رنج را با هم تجربه خواهند کرد.
۹) تغییر می تواند افسردگی را کاهش دهد.
تنوع پاداشی را در مغز تولید می کند که به افراد احساس سرزندگی و هیجان می دهد. تغییر، تازگی، چالش و احساسات شدیدتر می تواند به طور موقت سنگینی را که افسردگی بالینی می تواند ایجاد کند کاهش دهد. درام روابط عشقی ازاردهنده می تواند احساس بیشتری در یک فرد افسرده ایجاد کند و او حاضر است بهای آن را بپردازد.
هشدار: چگونه رسانه ها ممکن است مشکل را تشدید کنند. فرصتهایی برای تماشای نمایشهای شدید تعاملات عاطفی دیگران از مدتها پیش برای ما در دسترس بوده است، اما هرگز مانند رسانههای امروزی که ما را در معرض تجربیاتی قرار میدهند که میخواهیم بدانیم و احساس کنیم، اما نمیتوانیم آنها را بهعنوان یک امر ثابت در زندگی روزمرهمان تحمل کنیم، به شکلی گرافیکی و بیمحدود نیست. زندگی می کند. کتابهای جدید، اپراها، فیلمها، سریالهای تلویزیونی و موسیقی که بهطور گسترده در دسترس هستند و دامنه آنها نامحدود است، به افراد اجازه میدهد تا به طور موقت از محدودیتهای روابط عادی فرار کنند. تنوع، عمق درام، فقدان محدودیت ها و خلاقیت رها شده می تواند افراد را ترغیب کند تا بیشتر به دنبال همان درام در زندگی روزمره خود باشند.
در نتیجه، من رفتارهای افراطی تری را در بسیاری از بیمارانم مشاهده می کنم، که متأسفانه فاقد ابزار لازم برای متوقف کردن سونامی های احساسی هستند.
لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.