چرانمیتوانم خودم رادوست داشته باشم

چرانمیتوانم خودم رادوست داشته باشم : لازم است بدانیم احساس ترس، شرم واضطراب که در اثر انتقاد از دیگران در ما ایجادمیشود  مانع  از انتقاد ما از دیگران میشود.

در این راستا کسانی که نمیتوانند دیگران را نقد کنند خود را دوست ندارند ونیاز به دوست داشته شدن دارند . چرا که میترسند اگر دیگران را نقد کنند از طرف انها طرد میشوند و طرد نیز برای این افراد  برابر احساس دوست داشتنی نبودن است .

*تجربه ی طرد شدگی در کودکی:

در کودکی برای اینکه طرد نشویم به ما یاد میدهند دوست داشتنی باشیم تا به بافت خانه تعلق داشته باشیم ، طرد کردن برای پدرومادر به قصد تنبیه یا کنترل انجام میشود ولی برای کودک پیغام طرد شدن دارد. در بزرگسالی فرد شروع میکند به باج دادن به دیگران برای اینکه احساس تعلق داشتن یا دوست داشته شدن را تجربه کند.

گاهی ممکن است نقد به منظور تحقیر کردن دیگران  انجام شود که معمولا افرادی با شخصیت  ضد اجتماعی ( سایکوپادها) این گونه اند، همچنین  کسانی که به اسم نقد، دیگران را تحقیر میکنند ولی خودشان تحمل  تحقیر شدن را ندارند معمولا خودشیفته  هستند.

همه ی افراد اصولا خودشیفته  متولد میشوند ودر مسیر زندگی بالغ میشوند، یعنی باید محوریت بر خود فرد باشد و هدف تبدیل شدن به یک فرد نارس بالغ است؛ اسیب از جایی به وجود می اید که محوریت به جای خود فرد، دیگران باشند.

*معیارهای سنجش اینکه ایا کسی محور دنیای خودش هست یا نه چیست؟

۱.خود اگاه شدن : شروع به شناخت افکار و احساسات واقعی، زمانی که به ما اموخنتند که به درد نخوریم وباید برای خوب بودن باج دهیم دچار رفتارهای تقلبی و مصنوعی شدیم .این رفتارهای مصنوعی در راستای اهداف خود ماست نه اهداف طرف مقابل

۲.رفتار براساس نیازها یا خواسته ها : نیازها محدودند اما خواسته ها نامحدود، مثلا غذا خوردن یک نیاز است اما کباب یک خواسته است ؛ تبدیل شدن خواسته به نیاز معمولا در افراد وسواسی دیده میشود.هرچه بیشتر خواسته به نیاز تبدیل شود یعنی فرد خودش را دوست ندارد

۳.مسئول مراقبت وبراورده کردن نیازهای هرکسی خودش است : بسیاری از نیازها در تعامل با دیگران تامین میشود اما مسئولیتش با خود فرد است ؛ دیگران مسئول براورده کردن نیازهای ما نیستند.

۴.مرزبندی ها : چقدر مرزها برای فرد مشخص هستند وچقدر برای مرز دیگران ارزش قائل است.

۵.بخشش : ادمهایی که خودشان را دوست دارند راحتتر خودشان را میبخشند  و دیگران را هم راحتتر میبخشند.ادمهای کینه ای همان کودکان فراموش شده ای هستند که دیگران او را نبخشیده اند، همان کودک تو سری خور تنبیه شده ایست که در بزرگسالی همچنان بخشیده نشده باقی میمانند .ادمهای زودرنج اینگونه اند.

۶.چقدر یک فرد جرعت ابراز وجود و نقد افرادی راکه با انها در رابطه عاطفی هست را دارد، فارغ از هر رفتار طرف مقابل. این طیفی بین صفر ویک است که هر چه فرد خودش را بیشتر دوست داشته باشد بیشتر جرعت ابراز وجود و نقد دیگران را دارد.

۷.چقدر تحمل نقد شدن از طرف مقابل را در روابط متقابل عاطفی دارد.

چرانمیتوانم خودم رادوست داشته باشم .

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.