چرا با یکی دیگه رفت

چرا با یکی دیگه رفت در اصل عواملی وجود دارد که یکی از طرفین از رابطه خارج میشود و این عوامل به شرح زیر است: ۱)من محور بودن : یعنی امیال و خواسته ها و توقعات خودم برایم در اولویت است. ولی نمیدانیم که در رابطه من شریک عاطفی مان هم اهمیت دارد و باید […]


چرا با یکی دیگه رفت

در اصل عواملی وجود دارد که یکی از طرفین از رابطه خارج میشود و این عوامل به شرح زیر است:

۱)من محور بودن :

یعنی امیال و خواسته ها و توقعات خودم برایم در اولویت است. ولی نمیدانیم که در رابطه من شریک عاطفی مان هم اهمیت دارد و باید با او مرتبط باشیم . مثل زمانی که با شریک عاطفی مان به مسافرت میرویم ولی تمام برنامه های سفر را طبق خواسته و علایق خود تنظیم میکنیم و اصلا خواسته ها و علایق و انتخابهای طرف مقابل را در نظر نمیگیریم و یا اصلا نمیپرسیم و این بی تفاوتی و نادیده گرفتن طرف مقابل حتما به رابطه صدمه میزند و باعث میشود طرف مقابل از رابطه خارج شود.
البته این من محور بودن و ندیدن طرف مقابل انواع مختلف دارد:
۱)ندیدن و بی توجهی فیزیکی: مثل هنگامی که متوجه تغیرات ظاهری در طرف مقابل نمیشویم
۲)ندیدن و بی توجهی احساسی: مثل هنگامی که متوجه نیستیم بودن و یا نبودن او چقدر موثر و مهم است
۳)ندیدن و بی توجهی به اراده وحق: زمانی که بدون مشورت او مهمان دعوت میکنیم یا برنامه ای را تنظیم میکنیم.
همه این موارد در واقع به نوعی خود محور بودن تلقی میشود و این باعث میشود طرف مقابل نسبت به رابطه احساس تعلق نکند و از رابطه خارج شود.
برای اینکه از شر من محور بودن رها شویم باید هنگام ازدواج بپذیریم که تعاریف ما از مسایل و موضوعات مربوط به خود ما میباشد و ممکن است با تعاریف طرف مقابل متفاوت باشد و این نباید ما را عصبانی و خشمگین کند این خشم باعث ایجاد فاصله بین دو نفر و در نتیجه من محور شدن افراد میشود.

۲)فقدان هیجان :

وقتی در زندگی شخصی افراد هیجان و شور و شوق وجود نداشته باشد جای دیگری به دنبال آن هیجان میگردند باید این موضوع را جدی بگیریم و برای حفظ هیجان در رابطه تلاش کنیم و همیشه سطح هیجان در رابطه را براساس نیاز طرف مقابل تامین کنیم زیرا این سطح برای هر کسی متفاوت ممکن است به طور مثال برای کسی با یک پیاده روی مختصر تامین شود و فرد دیگری کوهنوردی و سفرو رفتارهای پر تنش هیجاناتش تامین کند.
حتی هنگامی که این هیجان از طریق مسایل خوشایند و مثبت تامین نشود به دنبال تامین آن از طریق رفتارهای منفی هستیم مثل هنگامی که با دعوا و قهر و آشتی به دنبال ایجاد هیجان در رابطه هستیم.

۳)فقدان هدف گذاری:

بیشتر هدف گذاری عاطفی و روانی مد نظر است برنامه هایی که جدای از روزمرگی و به منظور تامین نیازهای روانی افراد دنبال میشود مثل فروشگاه رفتن آخر هفته ها که صرفا برای خرید نیست و هدف ساختن اوقات شاد و داشتن تفریح با طرف مقابل است و البته که ممکن است هزینه داشته باشد و یا ناخوشایند باشد.

٤)کاهش مذاکرات و تعاملات کلامی:

صحبت کردن عامل مهمی است که معمولا در ابتدای رابطه در حد خوبی وجود دارد ولی با گذشت زمان ما حرفهای خود را سانسور میکنیم تا قضاوت نشویم و یا سرزنش نشویم و یا برای جلوگیری از دعوا از حرف زدن اجتناب میکنیم .
در ابتدای رابطه معمولا افراد ارتباط کلامی خوبی باهم دارند مثلا روزی چند ساعت با هم تلفنی صحبت میکنند اما بعد از مدتی تمایل به صحبت کردن و ارتباط کلامی کم میشود زیرا مسایلی به وجود می آید که به خاطر همین ارتباط زیاد است .اما این کاهش ارتباط کلامی و مذاکره باعث جدایی و فاصله افتادن بین دو نفر میشود .
وظیفه هر کس در رابطه ایجاب میکند که سطح تعاملات کلامی و مذاکرات را افزایش دهیم حتی اگر به ضرر ما باشد و ما در مذاکره بازنده باشیم . باید راهکارهایی داشته باشیم تا مجبور باشیم مذاکره کنیم.
ایجاد کردن حرف مشترک هم نوعی فعالیت است.

 

۵)رها نکردن گذشته :

ما همچنان در روابط گذشته دست و پا میزنیم و دایم یک حسرت و غم رابا خود حمل میکنیم یعنی در رابطه ای هستیم ولی به هر دلیلی اتفاقات الان در رابطه را با روابط قبلی خود مقایسه میکنیم اما باید بپذیریم که ملاک و معیار مسایل و رفتار ما روابط قبلی و تجربیات گذشته ما نیستند و باید در رابطه با هر فرد طبق خصوصیات و نیازهای او مسایل را تعریف و بررسی کرد.
ما از گذشته هیچ درسی نمیتوانیم بگیریم و نمیتوانیم بگوییم به طور مثال

۶) عدم مسیولیت پذیری بالغانه

ما دوست داریم در روابط کودک باشیم و لوس باشیم و کودک درون خود را زنده نگه داریم اما اتفاق بدی که می افتد این است که کم کم ما در رابطه نقش کودک میگیریم و طرف مقابل نقش والد میگیرد و پس از این هنگامی که بخواهیم نقش کودک نداشته باشیم طرف مقابل ما نمیپذیرد و همچنان میخواهد والد باشد ومن را در نقش بالغ دوست نخواهد داشت و اگر ما نپیذیریم که او واالد باشد او به زور و اجبار متوسل میشود.
اگر در رابطه ای به مرور زمان احساس خشم و زیر شاخه هایش را تجربه میکنیم احتمالا رابطه تبدیل به رابطه والد و کودک شده است.

٧) اگر در رابطه با کسی پس از گذشت ۶ ماه هنوز شخص جذابیتی (جسمی و جنسی) برایمان ندارد باید از رابطه خارج شد.

٨) دیدن واقعیتها

افراد در همه حال به دنبال منافع خود هستند پس در صورتی که کسی بهتر از شما باشد ممکن است طرف مقابل شما به خاطر او شما را رها کند و یا اگر کسی ثروت و زیبایی برایش اهمیت زیادی دارد حتما در صورتی که کسی از این جهت بهتر باشد انتخابش را تغیر میدهد . ما با دانستن و پذیرفتن این واقعیت ها میتوانیم در ابتدا تصمیم های معقول تری بگیریم.

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.