چرا بسیاری از مردان امروز احساس تنهایی می کنند؟

چرا بسیاری از مردان امروز احساس تنهایی می کنند؟

احساس تنهایی احساس تنهایی: مردان اغلب گزارش می دهند که دوستان و ارتباطات اجتماعی کمتری برای تکیه دارند و ۱۵ درصد گفته اند که اصلاً دوست صمیمی ندارند. مبارزه با آسیب‌پذیری، یافتن ارتباطی را که می‌خواهند برای مردان دشوارتر می‌کند. با برداشتن گام‌های تدریجی برای ایجاد اعتماد با دیگران، مردان می‌توانند روابط معنادار و مفیدتری […]


احساس تنهایی

احساس تنهایی: مردان اغلب گزارش می دهند که دوستان و ارتباطات اجتماعی کمتری برای تکیه دارند و ۱۵ درصد گفته اند که اصلاً دوست صمیمی ندارند.

مبارزه با آسیب‌پذیری، یافتن ارتباطی را که می‌خواهند برای مردان دشوارتر می‌کند.

با برداشتن گام‌های تدریجی برای ایجاد اعتماد با دیگران، مردان می‌توانند روابط معنادار و مفیدتری ایجاد کنند.

در طول سال‌هایی که تمرین می‌کردم، مردانی از همه جور برای درمان از درب من می‌آمدند. من از این که چگونه، علیرغم اینکه دارای پیشینه، نژاد و گرایش جنسی متفاوت بودند، چگونه تشنه ارتباط بودند، به خصوص با مردان دیگر، شگفت زده شدم.

با گذشت زمان، متوجه شدم که مراجعان مرد من اغلب شبکه‌های اجتماعی و سیستم‌های پشتیبانی کوچک‌تری نسبت به مراجعان زن من دارند. آنها افراد کمتری داشتند که وقتی زندگی سخت می شد به آنها مراجعه کنند. حتی در میان اجتماعی ترین آنها، یک جریان پنهانی از احساس تنهایی وجود داشت، چیزی که اگر مجرد بودند، تلخ تر احساس می شد.

به نظر می رسد که هر چه دنیای دیجیتال ما را بیشتر به هم متصل کرده باشد، تنهاتر شده ایم. از نظر آماری، ما در طول زمان تنهاتر شده‌ایم و گزارش می‌کنیم که دوستی‌های نزدیک کمتری نسبت به قبل داریم. ما یک گونه اجتماعی هستیم و این کاهش در روابط انسانی بر سلامت ما تأثیر می گذارد. فراتر از تأثیرات منفی بر سلامت روان، CDC گزارش می دهد که افرادی که تنها هستند در معرض خطر بیشتری برای زوال عقل، نارسایی قلبی یا سکته مغزی و حتی مرگ زودرس هستند.

مردان اغلب گزارش داده اند که دوستان و ارتباطات اجتماعی کمتری برای تکیه دارند و ۱۵ درصد گفته اند که اصلاً دوست صمیمی ندارند. با این حال، هنگامی که مورد بررسی قرار می گیرد، مردان اغلب گزارش می دهند که خواهان روابط رضایت بخش تر هستند. وقتی این یک نیاز اساسی است، چه چیزی مردان را از این ارتباطات باز می دارد؟ بخشی از مسئله در قوانین ناگفته ای است که مردان در دوران کودکی به آنها تحویل داده می شود.

به خصوص در غرب، مردانگی به یک فردگرایی غیرواقعی گره خورده است. به مردان آموزش داده می شود که می توانند هر کاری را خودشان بدون کمک انجام دهند. آنها گرگ های تنها هستند که راه خود را از طریق سنگ شکن محض می گذرانند. در روابط با مردان دیگر، آنها خود را از هم دور نگه می دارند و به طور کلیشه ای فقط در مورد ورزش یا شکار صحبت می کنند. مردها به طور معمول در مورد کار (موضوعی که بر دنیای آنها مسلط است و تصور آنها از ارزش خود) صحبت می کنند.

در زیر این نما، فقدان مجوزی برای اصالت و نشان دادن دنیای درونی پیچیده ای که در آن زندگی می کنند احساس می شود. این عدم اجازه می تواند آنقدر درونی شود که مردان به طور کلی احساسات خود را خاموش می کنند و آنها را از دیگران و حتی از خود پنهان می کنند.

بیان عاطفی می تواند آنقدر بیگانه شود که مردان ممکن است فعالانه از آن در دیگران نیز اجتناب کنند. فقط مشاهده احساسات مردان دیگر ناراحت کننده می شود. آنها ممکن است به عنوان نوعی محافظت از خود از خود فاصله بگیرند، اما این تنها انزوا و احساس تنهایی را تداوم می بخشد.

آسیب‌پذیری موضوع مشترک همه این‌ها است، و زیربنای دیوار نامرئی است که مردان اغلب بین یکدیگر احساس می‌کنند. آسیب پذیری از کلمه لاتین vulnerare به معنای زخمی کردن گرفته شده است. آسیب‌پذیری پتانسیل زخمی شدن را ایجاد می‌کند، تجربه‌ای عاطفی که بخش‌هایی از ما را که ممکن است آسیب ببینند، آشکار می‌کند. با توجه به اعتقاد عمیق بسیاری از مردان مبنی بر اینکه باید از احساس ضعف اجتناب کنند، این قرار گرفتن در معرض می‌تواند ناراحت‌کننده و حتی آزاردهنده باشد. با این حال، آسیب پذیر ساختن خود تنها راهی است که مردان می توانند واقعاً احساس ارتباط پیدا کنند و دیگران را دیده باشند.

این فقط درونی نیست، فرهنگ ما می تواند نسبت به مردانی که احساسات خود را نشان می دهند خصمانه باشد، به خصوص اگر این احساسات “نرم” یا “ضعیف” تلقی شود. حتی زمانی که مردان تشویق می شوند تا با احساسات خود در تماس باشند، پذیرش احساسات ترس، اضطراب یا اندوه آنها حداقل می تواند سرد باشد.

این امر مردان را در موقعیت غیرممکنی قرار می دهد: آنها هوس پیوند، عشق و دوستی دارند و برای رسیدن به این ارتباط و احساس واقعی دیده شدن، باید آسیب پذیر باشند. با این حال آسیب پذیری یک خطر عاطفی است و بسیاری از مردان به خاطر این خطر مجازات شده اند.

آنچه مردان می توانند انجام دهند

نیاز به ارتباط و تعلق غیر قابل مذاکره است. ما باید راهی برای عبور از منجلاب ترس و شک و تردید پیدا کنیم. آسیب‌پذیری می‌تواند ناراحت‌کننده باشد، اما همچنین صادقانه است، و نشان دادن خود واقعی‌مان تنها راهی است که می‌توانیم احساس ارتباط واقعی با دیگران را پیدا کنیم.

اعتماد تنها چراغ راهنمای مردان است. به طور تقریبی، اعتماد آن احساس نامرئی خویشاوندی است که زمانی ایجاد می شود که کسی نشان دهد که اهمیت می دهد و می تواند آسیب پذیری ما را مورد احترام قرار دهد و دریافت کند. همانطور که نویسنده برنه براون اغلب می گوید، آنها حق شنیدن داستان ما را به دست آورده اند.

افرادی را که قبلاً مقداری اعتماد به دست آورده اند شناسایی کنید.

مطمئناً افرادی هستند که قبلاً اعتماد شما را جلب کرده اند. ممکن است این لیست طولانی نباشد. روابط عمیق و قابل اعتماد فقط با کسی ساخته نمی شود.

چند ویژگی که باید در کسانی که شایسته اعتماد هستند جستجو کنید (و ویژگی هایی که می خواهید برای جلب اعتماد دیگران ایجاد کنید):

صادقانه، اما بدون قضاوت

صبور

می داند چگونه صادقانه گوش کند

سازگار و قابل اعتماد

به دنبال لحظاتی برای ارتباط باشید.

در مورد گذراندن وقت با افرادی که شناسایی کرده اید، عمدی باشید. با تماس با آنها یا درخواست قهوه برای خوردن، نشان دهید که روی رابطه سرمایه گذاری کرده اید.

خطرات عاطفی فزاینده را بپذیرید.

هنگام برقراری ارتباط با این افراد، خطر به اشتراک گذاشتن بیش از حد معمول خود را بپذیرید. نگران درست گفتن آن نباشید. بخش مهم این است که به این شخص اجازه دهید بیشتر از شما در زیر سطح ببیند. اگر احساسات ظاهر شدند، نفس بکشید و اجازه دهید دیده شوند.

یک پله را در یک زمان باز کنید.

اعتماد از طریق خودافشایی تدریجی ایجاد می شود و به اشتراک گذاری بیشتر همیشه به این معنی نیست که سریعتر ایجاد می شود. به تدریج شروع کنید، قدم به قدم، یک آجر روی دیگری. “اشتراک گذاری بیش از حد” یا “تروما دامپینگ” آسیب پذیری نیست و به ارتباط واقعی منجر نمی شود. هنگام باز کردن صحبت، به این فکر کنید که آیا با این شخص صحبت می کنید یا با او صحبت می کنید. این به معنای گفتگو با دادن و گرفتن است.

حضور داشته باشید و امانت را برگردانید.

فضا را برای طرف مقابل هم باز کنید. گوش کن تا بفهمی نه برای پاسخ. از زبان بدنی استفاده کنید که نشان می دهد شما حضور دارید: رو به روی آنها، بازوها روی هم قرار نگرفته، با تماس چشمی خوب و تنفس ثابت. اگر آنها را باز کردند و چیزی دردناک یا دشوار را به اشتراک گذاشتند، از طریق آن نفس بکشید و با ناراحتی با آنها بنشینید. نگه داشتن این فضا برای آنها یک راه قدرتمند برای ایجاد اعتماد و ارتباط است.

 از طریق خماری آسیب پذیری نفس بکشید.

گاهی اوقات، پس از اینکه آن ریسک‌های عاطفی را پذیرفتیم، می‌توانیم با این احساس دور شویم که “شاید من خیلی چیزها را به اشتراک گذاشتم.” این یک احساس عادی است بعد از اینکه چیزی آسیب پذیر را به اشتراک می گذاریم. این بسیار شبیه یک تمرین خوب است که عضله آسیب پذیر ما را کمی درد می کند. نفس های ثابت بکشید و اجازه دهید این احساس بگذرد. آسیب پذیری یک عمل شجاعانه است و شما برای آن قوی تر خواهید بود.

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.