چگونه می توانم والدین خودشیفته را با افزایش سن مدیریت کنم؟

چگونه می توانم والدین خودشیفته را با افزایش سن مدیریت کنم؟

والدین خودشیفته والدین خودشیفته: سوء استفاده از خودشیفتگی توسط والدین مسن تر می تواند شما را به محدودیت های خود سوق دهد. ویژگی های خودشیفتگی ممکن است با بالا رفتن سن فرد تشدید شود. هنگام مراقبت از والدین خودشیفته، داشتن مرزهای سالم و محکم ضروری است. تعدیل انتظارات می تواند به جلوگیری از ناامیدی و […]


والدین خودشیفته

والدین خودشیفته: سوء استفاده از خودشیفتگی توسط والدین مسن تر می تواند شما را به محدودیت های خود سوق دهد.

ویژگی های خودشیفتگی ممکن است با بالا رفتن سن فرد تشدید شود.

هنگام مراقبت از والدین خودشیفته، داشتن مرزهای سالم و محکم ضروری است.

تعدیل انتظارات می تواند به جلوگیری از ناامیدی و فرسودگی کمک کند.

در بسیاری از افراد، نقایص شخصیتی و ویژگی های منفی با افزایش سن کاهش می یابد. کسانی که موارد خفیف‌تری از خودشیفتگی دارند، ممکن است انرژی خود را برای به هم زدن دیگ از دست بدهند و مردم را تنها برای تقاضای بازگشت خود دور کنند. با این حال، برخی دیگر همچنان به بازی های خودشیفته خود ادامه می دهند تا گرسنگی خودشیفتگی سیری ناپذیر و توقف ناپذیر خود را پر کنند. به طور غم انگیز، سوء استفاده از خودشیفتگی توسط یک والدین مسن می تواند کشمکش هایی ایجاد کند و احساس گناهی را ایجاد کند که احتمالاً خود کوچکتر شما هرگز تصور نمی کرد.

چهار شکست اصلی خودشیفته‌ها مستقیماً به اختلالات و آسیب‌هایی مربوط می‌شود که هر کودکی در خانواده خود تجربه می‌کند. اینها فقدان خودآگاهی، تمایل به ایفای نقش قربانی، تمایل به خلق درام در زندگی آنها و فقدان شگفت انگیز همدلی است. بزرگسالان جوانی که مشتاق رهایی از خانواده های اصلی خود هستند که تحت حاکمیت خودشیفته ها هستند، ممکن است زمانی که والدین بزرگترشان با بالا رفتن سن برای حمایت و کمک دراز می کنند، غرق و رنجیده شوند.

متأسفانه، افراد مسن‌تری که شروع به تجربه علائم زوال عقل کرده‌اند، احتمالاً رفتارهای تشدید شده‌ای نشان می‌دهند که منعکس کننده تمایلات خودشیفتگی است. سالمندانی که شریک زندگی خود یا سایر اعضای مهم سیستم های حمایتی خود را از دست داده اند نیز ممکن است رفتارهایی از خود نشان دهند که ممکن است خودشیفته به نظر برسند اما ناشی از ترس، تنهایی و اضطراب هستند.

فقدان خودآگاهی

افزایش سن و تغییراتی که در بدن ایجاد می‌کند می‌تواند برای افراد عادی تواضع کننده باشد، اما برای افراد خودشیفته ترسناک و منفجر کننده است. خودشیفته‌ها بدون در نظر گرفتن سن، هرگونه کاستی را انکار می‌کنند، اما توهین به ناکامی‌های مرتبط با سن و از دست دادن توانایی‌ها غیرقابل قبول است، حتی زمانی که عملکرد آنها غیرقابل انکار باشد. به جای درخواست کمک، که مستلزم پذیرش آسیب‌پذیری آن‌ها است، در تلاشی برای جلوگیری از آسیب‌پذیری به نفس خود، دچار لغزش می‌شوند و در معرض آسیب فیزیکی قرار می‌گیرند.

اگر والدین بزرگتر شما در جوانی فاقد خودآگاهی بودند، بعید است که اکنون بیداری چشمگیر داشته باشند و حس خودآگاهی به دست آورند. بپذیرید که آنها نسبت به هر یک از عیوب خود نابینا هستند و بدانید که برای ایمنی آنها باید نرده های استعاری یا تحت اللفظی را در جای خود قرار دهید.

بازی قربانی

از آنجایی که خودشیفته ها نمی توانند نگاهی صادقانه به رفتارها یا روابط خود بیندازند، در تلاش برای دستکاری دیگران «حاکم» ندارند. هنگامی که آنها قادر به مدیریت موقعیت ها نباشند، به جای مسئولیت پذیری، نقش قربانی را بازی می کنند و به دنبال مقصر اشتباهات یا قضاوت های ضعیف خود دیگران می گردند. آنها از احساس گناه به عنوان ابزاری برای برآورده شدن نیازهای خود به قیمت بهای دیگران استفاده می کنند.

همانطور که دنیای آنها همراه با نفوذشان کوچک می شود، خودشیفته ها ممکن است هجمه هایی را که نسبت به دیگران انجام می دهند افزایش دهند. همانطور که کنترل آنها بر دیگران از بین می رود، ممکن است از فرصت های خود برای ایفای نقش قربانی لذت ببرند. چه با خانواده باشد و چه مراقبان حقوق بگیر، خودشیفته ها تمایل دارند دلایلی بیابند تا ناراحتی یا انتخاب های ضعیف خود را به عنوان شکست های دیگرانی که باید بهترین منافع خودشیفته را در نظر بگیرند، بیابند.

تحریک درام

گاهی اوقات افراد مسن‌تر به‌عنوان افراد آرام‌تر، آرام‌تر، مهربان‌تر و مهربان‌تر در نظر گرفته می‌شوند. متأسفانه، نیاز به درام برای خودشیفته‌ها «به آرامی به شب نمی‌رود». هر چه سن آنها بالاتر می رود، می توانند سختگیرتر و خواستارتر شوند. آنها به دنبال دلایلی برای سرزنش، تحقیر و حتی فریب دادن افرادی هستند که تمام تلاش خود را برای مراقبت از آنها می کنند. آنها در مورد دیگران بدگویی می کنند، در مورد مراقبان خود دروغ می گویند، و هر کاری که می توانند انجام می دهند تا دیگران را درگیر تلاش برای حل کردن مسائل کنند.

خودشیفته‌ها از نگه داشتن مردم در «حالت واکنش» لذت می‌برند و از گرفتن افراد نادرست لذت می‌برند. با افزایش سن، فرصت های کمتری برای تعامل در جهان وجود دارد، بنابراین کسانی که در مدار خود هستند ممکن است گرما را حتی بیشتر از سال های قبل احساس کنند.

خلاء همدلی

همدلی یک عنصر کلیدی در تعامل اجتماعی سالم است. با درک احساسات دیگران، بهتر می‌توانیم ارتباطات و تعاملات را هدایت کنیم و نیازها را برآورده کنیم. خودشیفته ها نه تنها با دیگران همدلی نمی کنند، بلکه تمایلی هم ندارند که رفتارهایشان تحت تاثیر دیگران باشد. آنها نمی بینند که چگونه خواسته ها، شکایت ها، تحقیر یا بی احترامی آنها بر دیگران تأثیر می گذارد و با ندیدن، آزادند که به دستکاری عاطفی خود ادامه دهند و آسیب روانی به دیگران وارد کنند.

برای برخی افراد، فقدان همدلی در والدین خودشیفته، ناامیدکننده ترین جنبه رابطه آنهاست. به دیدگاه شهید/قربانی عادت کرده اند، پذیرفتن خلق نمایشنامه و مدیریت پیامدهای عدم آگاهی والدین از خود می تواند شروع به کارهای عادی کند. با این حال، می تواند فقدان همدلی باشد که عمیق ترین مشکل را کاهش می دهد. اعتبارسنجی والدین از فرزندشان به رشد نفس سالم و عزت نفس فرزندشان کمک می کند. فرزندان بزرگسال خودشیفته ممکن است همچنان امیدوار باشند که والدینشان بالاخره آنها را ببینند و بخواهند آنها را بشناسند، حتی زمانی که می دانند والدینشان از این نوع روابط بین فردی ناتوان هستند.

همانطور که از یک والدین خودشیفته سالخورده مراقبت می کنید، از خود مراقبت کنید

مرزها را تعیین کنید. بدانید که خودشیفته ها هر کاری که می توانند انجام می دهند تا شما را وادار کنند آنچه را که می خواهند به آنها بدهید.

محدودیت های والدین خود را بشناسید و بیش از آنچه که می توانند ارائه دهند، انتظار نداشته باشید. همیشه امیدوار بودن برای چیزی که هرگز نمی بینید ممکن است طاقت فرسا باشد و فقط زمانی شما را ناامید می کند که امیدهایتان برآورده نشده باشد.

محدودیت های خود را بشناسید و قبل از عبور از آنها عقب نشینی کنید. وقتی احساس خستگی می کنید، به خود اجازه دهید که به «تماس کم» یا «بدون تماس» بروید. حتی اگر برای مدت زمان بسیار کوتاهی باشد، به خودتان مهلت دهید تا از رگبار رگبارها بگذرید.

به خود یادآوری کنید که والدین خودشیفته شما فقط می توانند آنچه را که شما حاضرید از آن رها کنید، بپذیرند.

عمداً تحریک کننده یا ناسازگار نباشید. این فقط به آتش انتقاد یا شکایتی می افزاید که ممکن است منتظر تخلیه آن باشند.

انتقاد آنها را به عنوان حقیقت نپذیرید. خودشیفته‌ها از کلمات به‌عنوان سلاح و ابزار استفاده می‌کنند تا دیگران را به خواسته‌هایشان خم کنند. ارزش خود را بدانید و وقت خود را با کسانی بگذرانید که برای شما ارزش بالایی قائل هستند که شایسته آن هستید.

برای اینکه چند وقت یکبار و چگونه با آنها ارتباط برقرار کنید قوانینی را تعیین کنید. هر خانواده ای متفاوت است و قوانین شما ممکن است برای دیگران خیلی خشن یا خیلی معمولی به نظر برسند. اشکالی ندارد – شما خانواده خود را بهتر می شناسید. قوانین ممکن است شامل مواردی مانند عدم تماس تلفنی در ساعات کاری باشد. هیچ ایمیلی به آدرس ایمیل کاری شما مجاز نیست. و هیچ بازدیدی کشویی که ابتدا انجام نشده باشد.

صبر را تمرین کنید. گوش کنید اما درگیر نشوید و به خود یادآوری کنید که ترس ممکن است انگیزه محرک رفتار ناخوشایند یا غیرقابل تحمل آنها باشد.

خانواده مخلوق خود را در تلاش برای برآوردن نیازهای یک خودشیفته که خواسته های او هرگز برآورده نمی شود، قربانی نکنید.

وقتی والدینتان سعی می کنند شما را طعمه بزنند، گناهکارتان کنند یا به شما حمله کنند، خودتان را در سطح والدینتان پایین نیاورید. به یاد داشته باشید، ناپختگی عاطفی مشخصه خودشیفتگی آنهاست.

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.