آثار مخرب والدین سرزنش گر: مرور جامع آثار مخرب روان شناختی تربیت توسط والدین انتقادی و سرزنش گر در فرزندان آن ها

آثار مخرب والدین سرزنش گر آثار مخرب والدین سرزنش گر: انتقاد مکرر توسط والدین در اوایل زندگی می تواند اعتماد به خودتان را سخت کند. رفتار والدین می تواند نه تنها بر احساس شما در مورد خود بلکه بر کیفیت روابط شما نیز تأثیر بگذارد. با تمرین مداوم می توانید از این واکنش های خودکار […]


آثار مخرب والدین سرزنش گر

آثار مخرب والدین سرزنش گر: انتقاد مکرر توسط والدین در اوایل زندگی می تواند اعتماد به خودتان را سخت کند.

رفتار والدین می تواند نه تنها بر احساس شما در مورد خود بلکه بر کیفیت روابط شما نیز تأثیر بگذارد.

با تمرین مداوم می توانید از این واکنش های خودکار خارج شوید و عادت های جدیدی ایجاد کنید.

من دوست عزیزی در دانشگاه داشتم که به نظر می رسید همیشه از خودش ناراحت بود. او مرد بزرگی بود که دوست داشتنش آسان بود، بنابراین انتقاد از خود او را گیج کننده دیدم.

اما وقتی با پدرش آشنا شدم، همه چیز منطقی شد. حتی چند ساعت با پدرش سخت بود، زیرا او دائماً انتقاد می کرد و توهین می کرد.

بزرگ شدن با والدینی که به شدت انتقادی هستند می تواند اثرات طولانی مدت داشته باشد. ۱۶ نشانه زیر بر اساس مطالعات تحقیقاتی و همچنین مشاهدات من به عنوان یک روان درمانگر است.

۱٫ برای اعتماد به خود مشکل دارید.

انتقاد مداوم در اوایل زندگی می تواند این تصور را ایجاد کند که آنچه فکر می کنید، احساس می کنید یا انجام می دهید به نوعی اشتباه است. در نتیجه، شما اغلب گرفتار شک و تردید هستید.

۲٫ در مواجهه با چالش های جدید مردد هستید.

شک به خود و اعتماد به نفس پایین باعث می شود که اعتماد به توانایی شما برای انجام یک تلاش جدید دشوار باشد. شما اغلب به بازی ایمن می پردازید و ترجیح می دهید به جای خطر شکست، تلاش نکنید (Madjar و همکاران، ۲۰۱۵).

۳٫ عقب نشینی از اشتباهات سخت است.

اشتباه کردن یک امر انسانی است، اما زمانی که خطا از آن شماست، به نظر تایید نقص شماست. حتی یک اشتباه ساده می‌تواند تمام شکست‌های گذشته‌تان را یادآوری کند، زیرا احساس ارزشمندی شما به شدت کاهش می‌یابد.

۴٫ تمایل دارید کمال گرا باشید.

تلاش‌های شما برای کامل بودن ناشی از غرور در کارتان نیست، بلکه ترس از بهم ریختن و آشکار کردن نارسایی‌تان است (Madjar et al., 2015).

۵٫ انجام یک کار زمان زیادی از شما می گیرد.

ساختن ایمیل، انتخاب کارت تولد، نوشتن مقاله یا هر چیز دیگری می تواند زمان زیادی طول بکشد تا از اشتباه جلوگیری کنید. حتی ممکن است ضرب‌الاجل‌ها را از دست بدهید، زیرا تلاش‌های شما برای انجام «درست» در انجام کارها اختلال ایجاد می‌کند

۶٫ مدام عذرخواهی می کنید.

مادر یا پدرتان به سرعت به شما این احساس را می‌داد که اشتباه کرده‌اید، بنابراین به راحتی می‌توان تصور کرد که دیگران شما را در همین راستا می‌بینند. وقتی دوستانتان به شما می گویند که مجبور نیستید همیشه «متاسفم» بگویید، حتی ممکن است برای عذرخواهی عذرخواهی کنید.

۷٫ اغلب احساس تدافعی می کنید.

مطمئناً احساس تدافعی می کنید: شما در کودکی یاد گرفتید که با حملات احتمالی بسیار هماهنگ باشید تا بتوانید در برابر آنها محافظت کنید. واکنش‌های تدافعی شما ممکن است باعث شود دوستان یا شریک زندگی‌تان به خاطر اینکه «همیشه کارها را اشتباه می‌گیرید» از شما ناراحت شوند – که باعث نمی‌شود کمتر احساس دفاعی کنید.

۸٫ برای باور کردن افرادی مثل خود مشکل دارید.

حتی زمانی که دوستان و خانواده عشق خود را به شما ابراز می‌کنند، در اعماق وجود شما گمان می‌کنید که به نوعی از شما خسته شده‌اند (پپینگ و همکاران، ۲۰۱۵). اگر والدینتان پیام‌های گیج‌کننده‌ای به شما می‌دهند، یک لحظه با شما مهربانانه رفتار می‌کنند و لحظه‌ای دیگر با کلمات تند چشم‌پوشی می‌کنند، این تمایل ممکن است قوی‌تر شود.

۹٫ به ندرت تعارف را به دل می گیرید.

وقتی کسی چیز خوبی به شما می‌گوید، راهی برای منحرف کردن آن پیدا می‌کنید – اغلب با انتقاد از خود (غافلگیرکننده). مثلاً اگر بگویند پیراهن جدید شما را دوست دارند، شما می گویید که بهترین رنگ برای شما نیست. به هر طریقی، هر گونه مثبتی را که متوجه شما می شود، خنثی می کنید.

۱۰٫ اضطراب اجتماعی زیادی را تجربه می کنید.

در نتیجه عدم اعتماد به دیدگاه مثبت دیگران، اغلب از قضاوت یا انتقاد آنها می ترسید (Schimmenti & Bifulco، ۲۰۱۵). ممکن است نگران این باشید که در محل کار خود را خجالت بکشید، کاری تحقیرآمیز در ملاء عام انجام دهید، یا در مکالمات به نظرتان ناخوشایند باشد.

۱۱٫ منتقد درونی خشن دارید.

صدای والدین انتقادی شما درونی می شود و اکنون انتقاد آنها از درون می آید. اگر به دقت گوش کنید، ممکن است در صحبت با خودتان انعکاس صدای والدینتان را بشنوید.

۱۲٫ شما مستعد افسردگی هستید.

تمام آن خودگویی های منفی و احساس بی کفایتی آسیب می بیند و خلق و خوی شما در نتیجه آسیب می بیند (مک لئود و همکاران، ۲۰۰۷). متأسفانه، ممکن است در نهایت از خود انتقاد کنید، حتی به خاطر اینکه افسرده هستید، و یک مارپیچ رو به پایین از خلق و خوی ضعیف و نفرت از خود ایجاد کنید.

۱۳٫ تمایل دارید از دیگران انتقاد کنید.

به همان اندازه که دوست ندارید مورد انتقاد قرار بگیرید، سخت است که این کار را با دیگران انجام ندهید. شما به راحتی و خودکار می بینید که عیوب دیگران را می بینید، و انتقاد از خود در نگرش شما نسبت به دیگران منعکس می شود – شاید به عنوان دفاعی در برابر ارزش خود پایین شما.

۱۴٫ روابط شما با خواهر و برادرتان تیره است.

مایه تاسف است که رفتار ضعیف والدین اغلب به روابط دشوار خواهر و برادر منتقل می شود (پورتنر و ریگز، ۲۰۱۶). در حالی که ممکن است از دوره های صمیمیت و ارتباط لذت ببرید، حس اساسی اعتماد وجود ندارد.

۱۵٫ اغلب به مسائل بیش از حد فکر می کنید.

شک به خود و بی اعتمادی باعث می شود که زمان زیادی را در ذهن خود بگذرانید: تجزیه و تحلیل، بررسی، حدس دوم. ممکن است زمان زیادی را در سر خود بگذرانید که حتی احساس کنید از بدن خود جدا شده اید.

۱۶٫ نیاز به اثبات خود را احساس می کنید.

در سطح پایه، احساس نمی‌کنید که «به اندازه‌ی کافی» هستید – به اندازه‌ی کافی باهوش نیستید، به اندازه‌ی کافی خوش تیپ نیستید، به اندازه‌ی کافی موفق نیستید، به اندازه‌ی کافی ثروتمند.

همه افرادی که با انتقاد از خود بزرگ شده اند، این الگوها را توسعه نمی دهند، و داشتن چند مورد لزوماً به این معنا نیست که شما یک والدین انتقادی دارید. اما اگر خود را در بسیاری از این توصیفات می شناسید، لحظه ای را به تصدیق تاریخ خود و اینکه چگونه ممکن است در مبارزات جاری کمک کرده است، بشناسید.

و دل کن: این تمایلات در سنگ حک نشده است. شما ممکن است آنها را به طور کامل معکوس نکنید، اما با آگاهی و تمرین مداوم، می توانید راه های جدید بودن را بیاموزید.

این تمرین ساده یک راه برای تمرین ارائه می دهد (اقتباس از درمان شناختی رفتاری ذهنی):

اول: در این لحظه با بدن و نفس خود ارتباط برقرار کنید. با هوشیاری ملایم نفسی به داخل و خارج کنید. خوبی را در هر نفس احساس کنید، و همه آنچه را که در اینجا و اکنون درست است، تشخیص دهید.

بعد: این احتمال را در نظر بگیرید که به روش هایی که تصور می کنید نقصی ندارید. شاید دیدگاه منفی ای که نسبت به خود دارید فقط دروغی باشد که کسی به شما گفته است.

در نهایت: از خود بپرسید که آیا امروز یک کار کوچک وجود دارد که می توانید انجام دهید تا مقداری مهربانی به خود نشان دهید، انگار که شما فردی هستید که شایسته توجه است و نه انتقاد. برای مثال، وقت خود را با دوستی بگذرانید که به شما کمک می کند یا از یک مورد در لیست کارهایتان مراقبت می کند.

عهد ببندید که خود را به شرطی شدن خودکارتان رها نکنید و در عوض مراقب ذهن و قلب خود باشید. آنقدر به تجربه خود نزدیک باشید که بدانید چه کسی هستید و هیچ افکار انتقادی نمی تواند این درک پایه را مختل کند.

نویسنده:

سرکار خانم فرخنده رمضانی نژاد

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ تماس حاصل فرمایید.