انحرافات جنسی و رابطه با بیماری

انحرافات جنسی و رابطه با بیماری : هنگامی که پزشکان در صدد بر امدند تا انحراف های جنسی را جدا جدا مورد بحث و تفحص و و کاوش قرار دهند و این مطالعات تحت شرایط و موقعیت خاصی به عمل می امد بر ان شدند تا به ان ها نیز هم چون هم جنس دوستی اطلاق فساد نمایند و در زمره بیماریها محسوب شان کنند اما پذیرفتن این نظر تا حد قابل توجهی مشکل و سخت است و این اشکال به ویژه هنگامی بیشتر مدلل می شود که مطالعه یی نیز برای پذیرش یا اشکال کردن در ان به انجام رسد .

دقت در زندگی روزمره و تجاربی بسیار که ازاین راه حاصل می شود این نتیجه را عاید می کند که وجود خفیف و غیر افراطی این حالات در اغلب اشخاص طبیعی مشاهده می شود و این افراد متعارف در زندگی عادی و رفتار جنسی طبیعی خود از این حالات نیز چون رفتار طبیعی مدد می جویند و در اغلب افرادی که طبیعی شناخته می شوند این حالات غیر طبیعی البته در اشکال غیر افراطی اش در کنار رفتار طبیعی پیش می روند حتا در صورت مساعد بودن موقعیت یک فرد طبیعی و سالم رفتار غیر طبیعی را به جای حالات طبیعی به مرحله عمل در می اورد و یا هر دو را در کنار هم قرار می دهد. به طور کلی هیچ فرد طبیعی و سالمی را نمی توان یافت که در هدف طبیعی جنسی او تا حدودی حالات و مقاصد غیر طبیعی وجود نداشته باشد و همین جنبه عمومی بودن این تظاهرات و رفتار است که ثابت می کند اسناد و اطلاق حالات مرضی به ان ها کاری است بیهوده و دور از قضاوتی سلیم .

به طور کلی هر گاه در صدد ان بر اییم تا میان دیگر گونی های اعمال جنسی و حالات مرضی مرز و یا مرزهای مشخصی فرض نماییم ان گاه است که در قسمت زندگی جنسی با اشکالات و موارد غیر قابل حلی روبرو خواهیم گشت . لیکن با تمام این احوال از اسناد حالات مرضی در مورد پاره یی از تغییرات جنسی به طور کلی نمی توان چشم پوشی نمود . چون پاره یی از هدف های جنسی در حالات کلی غیر طبیعی وجود دارند که بایستی با دقت و امعان نظر بیشتری مورد بازبینی واقع شوند به این جهت که این هدف های جنسی به اندازه یی غیر مانوس و دور از حالات طبیعی است که در اطلاق حالت مرضی به ان ها نمی توان مسامحه کرد .

این حالات به ویژه در ان جاهایی مصداق کلی دارد که مقاومت هایی چون شرم و حیا ترس و نفرت و رنج را مغلوب می نماید و حالات غیر طبیعی ان قدر با قدرت و نیرومند ند که بر همه این احساس ها که به عنوان سدی را دارند فایق می ایند و این اعمال غیر طبیعی اعمالی هستند چون مکیدن الت تناسلی مردان و لیسیدن الت جنسی زنان و بوییدن یا چشیدن مدفوع و تجاوز شهوت نسبت به اجساد مردگان اما باز هم در این مورد نمی توانیم به طور قطع و یقین اطمینان یابیم که مرتکبان این اعمال به طور کلی دیوانه و غیر طبیعی باشند . در این جا مساله یی پیش می اید که با تفکیک دو قسمت زندگی عادی و زندگی جنسی سهولتی در تشخیص و تمیز حاصل می شود . چون چه بسا که این افراد در تمام موارد زندگی خود از حالات و رفتار طبیعی و متعارف بر خوردار باشند اما از نظر زندگی جنسی شان که به وسیله راه نمایی ها و دلالت های غیر طبیعی و نا متعارف میل جنسی خط مشی و سیر ان معلوم می شود بیمار باشند از سویی دیگر کسانی که در رفتار زندگی عمومی خود حالات غیر طبیعی دارند امور جنسی غیر طبیعی نیز در ان ها قابل مشاهده می باشد.

به طور کلی در حالت و موقعیتی که شرایط مساعد وضع طبیعی را تقویت  می نماید و یا شرایط نامساعد ان ها را تضعیف می کند هر گاه هدف و مفعول  جنسی هم اهنگی نداشته باشند و توام نباشند حالتی است که می توان اطلاق صورت مرضی به ان را نمود هم چنین در مواقعی که حالت غیر طبیعی در تمام موارد مسلط به وضع طبیعی عمل میل جنسی گشته و بر ان کاملا فایق اید در این حالت نیز صورت مرضی قابل ملاحضه است از سویی دیگر در حالی که حالت غیر طبیعی به شکل مستقل بوده  باشد و شکل تثبیت را داشته باشد باز هم اسناد حالت مرضی چندان دور از واقع نخواهد بود.

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.