انگیزه های میل به همجنس

انگیزه های میل به همجنس تا کنون درباره ی فرضیه دو دسته از دانشمندان و صاحب نظران سخن گفتیم اما چنان که در واپسین تذکر یاد اوری شد هیچ یک از این دو فرضیه به تنهایی ارزشی راستین نداشته و محک درستی به شمار نمیرود بلکه موضوع مورد نظر با این فرضیه بیانمیشود که نه […]


انگیزه های میل به همجنس

تا کنون درباره ی فرضیه دو دسته از دانشمندان و صاحب نظران سخن گفتیم اما چنان که در واپسین تذکر یاد اوری شد هیچ یک از این دو فرضیه به تنهایی ارزشی راستین نداشته و محک درستی به شمار نمیرود بلکه موضوع مورد نظر با این فرضیه بیانمیشود که نه صرفا فطری است و نه اکتسابی . در حالت اول هر گاه برای توجیه و بازگویی علاقه و گرایش یک فرد نسبت به یک مفعول جنسی معین به اصل کلی فطریت توجه نماییم و ان علاقه را مولود عامل تنهای فطرت بر شمرده و نسبت به عوامل بیرونی بی توجه بمانیم انگاه است که لازم می اید تا شناخت و معرفتی نسبت به فطرت ان شخص به دت اورده و متوجه شویم که ایا در فطرت او چه عامل و انگیزه یی وجود داشته است که موجبات این تمایل را در او به وجود اورده است .

از سوییدیگر هر گاه بخواهیم بر ان شویم که اینچنین حلتی تنها زاییده و پیدا امده به وسیله عوامل و موثرات خارجی بوده و صرفا جنبه اکتسابی دارد بی ان که عوامل فطری در بازسازی اش کوچک ترینمداخله ای نموده باشند ثابت نمودن اش غیر ممکن و محال است به ویژه که به موجب دلایلی که ذکر شد این فرضیه را نادیده نیز نمیتوان انگاشت و اثبات نا درستی اش نیز به همتن اندازه اثبات صحت اش به اشکال بر خواهد خورد.

در زمان های متاخر نسبت به گذشته با تحولاتی که در امور روانی و طب به وجود امده است درباره ی چگونگی میل به همجنس نیز تحقیقات نوینی به عمل امده است . مبنای این عقاید تازه در واقع متضمن اعتراضی است صریح نسبت به این عقیده عمومی که به موجب ان انسان به دو جنس زن و مرد بخش میشود این اعتراضی که بر اساس عقاید تازه پیدایی یافته متکی است بر ازمایش های علمی و علم ان را تایید می کند از نقطه نظر تشریح در بدنن انسان علایمی وجود دارد که با توجه به ان هر کس در تقسیم انسان به دو جنس مجبور به تامل می شود . در برخی از افراد الت تناسلی زن و مرد هر دو وجود دارد و ین چنین حالتی دو جنسی بودن می نامند که به موجب ان یک فرد دارای هر دو جنس میباشد در پاره ای از مواقع اما به طور نادر نیز دیده میشود که در کسانی الت تناسلی هر دو جنس به طور کامل وجود ارد و این حالت را نیز بایستی شکل دو جنسی بودن کامل نامید . اما البته چنان که تذکر داده شد این مورد نادر و کم اتفاق می افتد .

این حالات غیر طبیعی مواردی هستند بسیار پر اهمیت و سود رسان که به موجب ان شناخت ساختمان طبیعی بدن انسانی روشن و اسان می شود و از این نقطه نظر است که اهمیتی شایان دارند . به طور کلی ساختمان طبیعی بدن ئ تشکیلات ان خود وضع مشخصی را ارائه می کند که به موجب ان خنثی بودن شکل می پذیرد بر اساس همین مطالعات است که هیچ فردی پیدا نمیشود که در اصطلاح و عرف یک جنسی کامل باشد هر زنی اثاری از الت جنسی مرد را در خود دارد و به همین نسبت در هر مردی نیز اثاری از الت تناسلی زنانه موجود می باشد .

اما اثار جنس مخالف در هر فردی به شکلناقص و رشد نا یافته یی وجود دارد و چنان که تذکر دادیم افرادی که دو جنس کامل باشند بسیار به ندرت وجود دارند .. به هر حال اثار جنسی جنس مخالف در هر فردی عبارت اند از قسمت ناقصز اطز الت جنسی جنس مخالف که هیچ کاری انجام نمیدهد . اما این بیکارگی در تمام شرایط و موقعیات نیست ، بلکه مواقعی نیز پیش می اید که همین اثار ناقص کار امدی پیدا می کنند.

البته این یک حقیقت مسلمی است در تشریح که از مدت ها پیش شناخته شده بوده است و از ان میتوان چنین نتیجه گرفت که هر فردی در اغاز موجودی است دو جنسی که از الات دو گانه ی او یکی شان شروع به رشد و نمو نموده و به موازات رشد یکی دیگران در همان حالت نا چیزی اولیه باقی مانده و چنان ضعیف می شود که ادمی جنس مشخص و متمایزسی را پیدا می نماید . اما هیچ گاه بقایای اولیه ان جنس ضعیف شده از میان نمی رود و چنان نمی شود که منشا هیچ اثری نشود و هم چنان در ادمی باقی می ماند و مشخصات جنس دوم هر فرد وابسته به همین بقایاست پس چنین نتیجه میشود که هر فردی در اغاز به تساوری از هر دو جنس برخوردار است ، انگاه در ضمن رشد و تکامل به مناسبت ، یکی از دو جنس در هر فردی رشد و نمو یافته و ان دیگری ضعیف می شود-بدون انکه از میان برود.

انگیزه های میل به همجنس : حال هر گاه هم چنان که مصداق دو جنسی بودن را در جسم دریافتیم این چنین موضوعی را از دید گاه روحی نیز مورد کاوش قرار دهیم ، گامی بلند به سوی منظور خود یعنی توجیه و تعدیل علاقه به جنس موافق بر داشته ایم . دقت درباره دو جنسی بودن روحی می تواند این موضوع را برای ما قابل قبول سازد که تظاهر هم جنس دوستی در آدمی به شکل جذبه و گرایش جنسی ، نوعی دو جنسی بودن روحی است . از برای آن که این فرضیه را به صورتی قطعی بیان میکنیم تنها لازم است تا علاقه و شور به جنس موافق را در خود بر انگیزانم که به شکل ساده یی نشانه های جسمی و روحی از اثار دو جنسی بودن در آن قابل مشاهده باشد.

لیکن در اینجا متاسفانه بایستی تذکر داده شود که چنین اتفاقی هنوز روی نداده است چون دارا بودن خصایص دو جنس از نقطه نظر روحی و جسمی هنوز در حال یک فرضیه است و به مرحله عمل و مشاهده نرسیده عینی باز نرسیده است. چون دارا بودن دو جنس از نظر جمی در تشریح کاری است اسان که فعلیت ان امکان پیر است و به چشم دیده میشود اما به هیچ وجه قابل مقایسه با دو جنسی بودن روحی نیست ، چون این یکی را نه میتوان دید و نه به روشنی درباره اش کاوش کرد .

انگیزه های میل به همجنس :در مورد یک مساله گفت و گو هایی چند شده است و ان مساله عبارت است از ضعف جنسی . در میان هم جنس دوستان یک وجه مشترک موجود است و ان عبارت است از ضعف عمومی میل جنسی و یک حالت رخوت و خمودگی که در ناحیه آلت تناسلی شان قابل مشاهده است از سوی دیگر این یک حالت کلی و عمومی نیست چون با انکه اغلب هم جنس دوستان چنین اند اما این وضع شامل همه ی این افراد نمیشود بلکه از اینان چه بسا کسانی نیز هستند که به هیچ وجه ضعف و فتوری در نیروی جنسیشان وجود ندارد . به همین جه است که میتوانیم استدلال نماییم که دو جنسی بودن جسمی رابطه یی با میل به جنس موافق نداشته و این دو با هم یکی نیستند .

در مورد حالات و مشخصات پست جنسی و تظاهر کثیف آنها نیز در میان هم جنس دوستان بایستی با نظر حاصل هایی که می دهند اهمیتی در خور دارند .

هاوه لوک ال لیس Havelock ellis  در اینجا به نکته ی مهمی اشاره میکند که حایز اهمیت است و آن اینکه مشخصات و ممیزات پست جنسی اغلب در جنس مخالف قابل مشاهده است. این خود نیز نوعی دو جنس داشتن در مفعول جنسی است که دلیل تغییراتی در مفهوم علاقه به هم جنس نمیتواند به شود.

هر گاه در مفعول جنسی با وجود علاقه به جنس موافق لا اقل هم چون عکس العمل ها و حالات و مییزات جنس مخالف ، در دیگر حالات روحی نیز تغییرات و دیگر گونی هایی بروز کرد امکان دو جنسی بودن روحی نیز قوی تر میگشت .

اما متاسفانه در این راه کاوش هایی بیشتر نتایج نا چیزی به بار اورده است، و این نتایج نیز به مقدار معینی نه به حد کافی ، در زن های همجنس دوست مشاهده شده است. به طور کلی منظور این است همان گونه کهی مفعول جنسی که همجنس دوست است و به عنوان یک مفعول جنسی مورد استفاده جنس موافق اش قرار میگیرد ، هر گاه به همان گونه یی که وضع جسمانی و ارتباط عینی جسمی قابل مشاهده می باشد ، عکس العمل های روحی وعاطفی اش نیز عیان می شد ، از دیدگاه مطالعه دو جنس بودن در قلمرو روحی نتایج مطلوبی می توانست عاید نماید .

انگیزه های میل به همجنس :در مرد ها این امر چه بسا دیده شده است که در عین حالی که از حالات کامل روحی مردانه برخوردار ی حاصل است . در ضمن میل به هم جنس نیز در کنار این حالات کامل روحی مردانه پیش میرود . در این جا باید گفت با اینکه دو جنسی بودن روحی قبول و پذیرفته شده اما نسبت به احتمالات مخالف تظاهری ان اشاراتی نشده و به اهمال برگزار شده است و این تمساح اشکالات بعدی یی را موجب شده . همین موضوع در مورد دو جنسی بودن جسمی نیز قابل ملاحظه می باشد ، به گفته ی هال بان halban تظاهر الات جنسی مخالف رشد نا یافته و ضعیف هر فردی از نمایش جنسی درجه دوم چه بسیار متمایز و مشخص می باشد . در خلال نوشته های نویسندگانی که درباره ی مردان هم جنس دوست بحث کرده اند ، گاه مواردی قابل  ملاحظه است که در جمله یی در عین اختصار و موجز بودن، تمام مطالب را به روشنی بیان کرده اند . نویسنده یی که درباره ی مردان موافق دوست سخن گفته ، نظریه دو جنسی بودن را در جمله یی چنین گفته : “این عبارت است از یک مغز زنانه در وجود یک مرد” و البته آشکار است که این جمله در عین اختصار تا چه اندازه پر مغز و معنی و قابل تفسیر می باشد .

البته این مطلب روشن است که صفات و انگیزه ها و تمایلات یک مغز زنانه در چه حدود و از چه حدود و از چه نوعی می باشد . از جانبی دیگر هر گاه بر آن باشیم تا یک موضوع جسمی را به جای یک موضوع روحی قرار دهیم و نتیجه گیری نیز از این عمل به دست اوریم ، این عملی است بیهوده و نا روا. در این مورد کرافت اه بینگ kraftebing و اولریچ  Ulrich با با آنکه یک نوع سخن گفته و اظهار عقیده کرده اندد مفهوم بیان و گفته اه بینگ روشن تر و ساده تر و بیشتر قابل فهم است .

بنابر اعقیده کرافت اه بینگ هر فردی همان گونه که دارای آلت جنسی زن و مرد می باشد و از این نقطه نظر دو جنسی است ، از دیدگاه فکر و اندیشه و مراکز دماغی نیز با تمایلات و روحیات هر دو جنس مجهز و دارنده شده است . این مراکز روحی در آغاز دوران بلوغ ، تحت تاثیر و انفعال غده های مستقل جنسی شروع به تغییر و تحول می نمایند تغییر و تحولی که به سوی تکامل می گراید . پس همان گونه که علایم و نشانه های جسمی در موضوع دو جنسی مورد نظر میباشد ، از دیدگاه مراکز دماغی  و روحیات نیز هر فردی دارای علایم روحی دو جنس میباشد . اما با حل شدن و پیدایی یافتن این مساله باز هم دو موضوع باقی می ماند : نخست اینکه هم جنس دوستی و گرایش به جنس موافق با توجه به مساله دو جنسی بودن یک استعداد مرضی ممکن است تصور شود اما در حالی که هر گاه به خواهیم این مساله را خارج از امور جسمی و تشکیلات آن مورد بررسی قرار دهیم نمیدانیم وضع به چه صورتی در خواهد آمد در ثانی در حین تکامل جنسی نیز اختلالاتی پدید می ایند که در برخورد ان ها نیز وضع و مساله نا مفهوم می ماند .

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.