بازی درمانی شناختی – رفتاری با کودکان آزار دیده جنسی

نگاه کلی در سال های اخیر آگاهی اجتماعی در رابطه با سواستفاده جنسی از کودکان افزایش یافته است هرچند این پدیده احتمالا در طول تاریخ رخ داده است اما فقط از اواخر دهه ۱۹۷۰ مورد توجه عامه مردم قرار گرفت. هم زمان با افزایش آگاهی عمومی متخصصان نیز بر مسائلی مثل شیوع اثرات و درمان […]


نگاه کلی در سال های اخیر آگاهی اجتماعی در رابطه با سواستفاده جنسی از کودکان افزایش یافته است هرچند این پدیده احتمالا در طول تاریخ رخ داده است اما فقط از اواخر دهه ۱۹۷۰ مورد توجه عامه مردم قرار گرفت. هم زمان با افزایش آگاهی عمومی متخصصان نیز بر مسائلی مثل شیوع اثرات و درمان سواستفاده جنسی از کودکان متمرکز شدند در حال حاضر پژوهش های زیادی در رابطه با شیوع این پدیده وجود دارد. بسته به نحوه تعریف سواستفاده شیوه جمع آوری اطلاعات چگونگی انتخاب نمونه های پژوهش تفاوت هایی در ارقام گزارش شده به چشم میخورد. براساس پیشینه پژوهشی ( پیترز و همکاران ۱۹۸۶) نرخ گزارش شده در رابطه با سواستفاده جنسی از کودکان ۶۲-۶ درصد (متوسط ۲۳%) برای دختران و ۳۱-۳ درصد ( متوسط ۱۰%) برای پسران می باشد درکل هنگام تخمین سواستفاده جنسی بر پایه خود گزارشی اعتقاد بر این است که تخمین های به دست آمده پایین تر از شیوع واقعی می باشند زیرا افراد (حتی به طور ناشناس) تمایل ندارند رازهای خود را افشا نمایند و زمان یادآوری گذشته دچار لغزش های حافظه نیز می شوند. تخمین شیوع سواستفاده جنسی از کودکان یک نفر از هر چهار دختر و ۱ نفر از هر شش پسر می باشد این تخمین بر پایه یک تعریف گسترده از آزار جنسی است که شامل تجاوز لمسی و غیر لمسی می شود.

هر چند اعتقاد کلی بر این است که پسران غالبا کمتر از دختران مورد سواستفاده قرار می گیرند دلایلی برای این باور وجود دارد که بروز این واقعه برای پسران ممکن است از آن چه که عموما گزارش می شود بیشتر باشد این پدیده بر اساس میزان پایین تر اجرای برنامه های درمانی برای پسران آزار دیده جنسی در مقایسه با درصد پسرانی که در زمینه یابی جمعیت کلی مورد سواستفاده قرار گرفته اند پیشنهاد شده است ( فینکلهر و بارون ۱۹۸۶) پسران گرایش کم تری برای افشای سواستفاده جنسی نسبت به دختران دارند که تا حدی به خاطر تصور اجتماعی موجود مبنی بر عدم قربانی شدن پسران ( بر خلاف دختران) می باشد. از آن جا که اکثر متجاوزان مرد هستند پسران بیشتر از دختران با مسئله هم جنس بازی مواجه می شودند زیرا اغلب توسط یک فرد هم جنس مورد تجاوز قرار می گیرند نهایتا جامعه هنوز گرایش دارد که تماس جنسی بین زنان بزرگ تر و پسران کوچک تر را نادیده بگیرد. لذا پسرانی که توسط یک فرد مونث مورد آزار جنسی قرار گرفته اند ممکن است کم تر آن را گزارش کنند زیرا تصور می کنند که آن ها باید از این فعالیت ها لذت ببرند و در نهایت نمی دانند که واقعا مورد سواستفاده قرار گرفته اند یا خیر.

در حالی که پژوهش ها نشان می دهند که کودکان در هر سنی حتی نوزادان ممکن است قربانیان آزار جنسن باشند به نظر می رسد که کودکان سنین مدرسه یا نوجوانان احتمالا در معرض بیشترین خطر هستند ( فینکلهر و بارون ۱۹۸۶ راسل ۱۹۸۳) هر چند این مطالعات شامل ناتوانی بسیاری از کودکان در افشای سواستفاده جنسی یا یادآوری آن( زمانی که از آن ها خواسته می شود واقعه را به یاد بیاورند) نمی شود لذا شیوع آزار جنسی برای کودکان بسیار خردسال ممکن است واقعا بیشتر تخمین های موجود باشد.

گرچه احتمال دارد پیش دبستانی ها کمتر از کودکان بزرگ تر در خطر آزار جنسی باشند هنوز مشخص نیست که سن کم آن ها چه نقشی در تعیین اثر سواستفاده بازی می کند. برخی مطالعات پیشنهاد می کنند که کودکان خردسال تر کم تر تحت تاثیر سواستفاده جنسی قرار می گیرند ( آدامز- تاکر ۱۹۸۲ گومز شوارتز و همکاران ۱۹۸۵) ممکن است دلیل این پدیده سطح رشد شناختی این کودکان و ناتوانی آن ها در فهم کامل اثر اتفاقاتی که رخ داده است باشد ( شاپیرو و همکاران ۱۹۹۲) بر عکس مشخص شده است که کودکان خردسال تر ممکن است به طور منفی تر تحت تاثیر سواستفاده جنسی قرار بگیرند ( فردریچ و همکاران ۱۹۸۶) این ممکن است به واسطه آسیب پذیری و در نتیجه ناتوانی آن ها برای حفاظت از خودشان باشد.افسانه ای که هنوز هم در میان متخصصان وجود دارد این است که معمولا آزار جنسی توسط غریبه ها انجام می شود درواقع اکثر سواستفاده های جنسی گزارش شده توسط فردی که شناخته شده و مورد اعتماد کودک بوده مرتکب شده است (سگروی ۱۹۸۲) این شخص ممکن است یکی از والدین جانشینان والدین و سایر خویشاوندان یا هر فرد شناخته شده یا قابل اعتماد خارج خانواده باشد. از آن جا که پیش دبستانی ها بیشتر از کودکان بزرگ تر تحت مراقبت هستند به احتمال بالاتری ممکن است توسط مراقب خود مورد سواستفاده قرار بگیرند ( برای مثال والدین پرستار کودک یا معلم پیش دبستانی)

تاثیر آزار جنسی

به دنبال آگاهی از شیوع سواستفاده جنسی در دوران کودکی بازشناسی تاثیر تروماتیک آن بر کودکان و پیامد های طولانی مدتی که ممکن است تا بزرگسالی ادامه پیدا کند مطرح شده اند. فینلکهر و براون ( ۱۹۸۶) چهار پویایی به وجود آورنده تروما( عوامل ایجاد کننده تروما) را که مرتبط با سواستفاده جنسی هستند شناسایی نموده اند. این کار چهارچوبی را برای مفهوم سازی واکنش های کودکان به سواستفاده فراهم می کند این عوامل جنسی سازی تروماتیک خیانت ناتوانی و بدنام سازی هستند با استفاده از این چارچوب شناسایی روش های اولیه ای که یک کودک تحت تاثیر قرار می گیرد و درمان مستقیم به ویژه در این حوزه ها امکان پذیر می گردد.پورتر بلیک و سگروی(۱۹۸۲) ده مسئله موثر و مشترک را که قربانیان آزار جنسی بدون توجه به سن یا جنس شان تحت تاثیر قرار می دهد شناسایی کردند این مسائل شامل ۱ سندرم کالای آسیب دیده ۲ گناه ۳ ترس۴ افسردگی ۵ عزت نفس پایین و مهارت های اجتماعی ضعیف ۶ خشم و خصومت سرکوب شده ۷ بی اعتمادی نسبت به دیگران ۸ سردرگمی نقش و تخریب مرزهای نقش ۹ بلوغ کاذب و شکست در دست یابی به تکالیف تحولی و ۱۰ مشکلاتی در کنترل و تسلط بر خود. پنج مورد اول برای تمام قربانیان بدون توجه به رابطه آن ها با متجاوز رخ می دهد درحالی که برخی جنبه های پنج مورد آخر مختص زنای با محارم است.

عوامل تروماتیک که توسط فینکلهر و براون (۱۹۸۶) مطرح شدند و مسائلی که پورتر و همکارانش (۱۹۸۲) عنوان کردند در تمام قربانیان سواستفاده جنسی بروز می کنند اما در هر کودکی به شکل متفاوتی دیده می شوند. بر اساس پیشینه پژوهشی نشانگانی که مکررا در کودکان خردسال به چشم می خورند شامل کابوس های شبانه اختلالات اختلالات خواب پس رفت در توالت رفتن و سایر مهارت ها ابراز خشم و ترس و انجام رفتارهای جنسی می باشند( بیچمن و همکاران ۱۹۹۱ براون و فینکلهر ۱۹۸۶ فینکلهر ۱۹۹۰ کندال تاکت و همکاران ۱۹۹۳) پژوهش های اخیر هم چنین ارتباط نزدیکی بین سواستفاده جنسی دوران کودکی و تشخیص اختلال استرس پس از سانحه را نشان داده اند( اث و پینوس ۱۹۸۵) بر اساس پیشینه پژوهشی چند عامل به طور مشترک بر شدت واکنش کودک به سواستفاده جنسی تاثیر می گذارند ( بیچین و همکاران ۱۹۹۲ بیچین و همکاران ۱۹۹۱ براون و فینکلهر ۱۹۸۶ کندال – تاکت و همکاران ۱۹۹۳ کراگ ۱۹۸۹) عواملی که نشان دهنده واکنش های شدید تر هستند شامل مدت زمان یا دفعات بیشتر تماس جنسی اعمال جنسی تهاجمی تر تهدید یا استفاده از زور و ارتکاب توسط پدر جانشینان پدر یا مادر هستند همان طور که پیش تر اشاره شد مشخص نیست که سن کودک چگونه بر اثرات سواستفاده جنسی بر او تاثیر می گذارد سایر عوامل که باید در نظر گرفته شوند سطح عملکرد کودک قبل از سواستفاده و واکنش خانواده کودک هنگام افشا کردن این موضوع می باشد کودکانی که والدین شان آن ها را باور دارند و حمایت و کمک خود را دریغ نمی کنند مشخصا سازگاری بهتری نشان می دهند ( اورسون و همکاران ۱۹۸۹ فالر ۱۹۸۸ کندال – تاکت و همکاران ۱۹۹۳ ویات و میکی ۱۹۸۷) بر اساس این عواملی ممکن است برخی کودکان از آزار جنسی نسبتا تاثیر نپذیرند این عوامل ممکن است برخی کودکان از آزار جنسی نسبتا تاثیر نپذیرند این موضوع به ویژه برای کودکانی صدق می کند که یک یا دو بار مورد سواستفاده قرار گرفته اند آزار به زور یا تهاجمی نبوده است. حرف های کودک توسط اعضا خانواده پذیرفته شده است و با حداقل آشفتگی در جو خانوادگی او را حمایت کرده اند. بر اساس پژوهش ها یکی از اثرات طولانی مدت سواستفاده جنسی از کودک بروز آشفتگی های هیجانی در دوره بزرگسالی می باشد ارتباطاتی بین کودک آزاری جنسی و نشانگان مشکلات جنسی در دوران بزرگسالی سر در گمی هویت جنسی اضطراب ترس افسردگی و خود کشی اختلالات استرس پس از سانحه مصرف مواد خشم و بی اعتمادی به دیگران مشخص شده است ( بیچمن و همکاران ۱۹۹۲ بریز و رانتز ۱۹۸۸ گرین والد و همکاران ۱۹۹۰اسکات ۱۹۹۲) آشکارا تجربه سواستفاده جنسی در دوران کودکی می تواند اثرات ژرف و طولانی مدتی را به بار آورد این فصل به کاربرد اصول سی بی پی تی برای سنجش و درمان کودکان خرد سالی که از نظر جنسی آزار دیده اند ا ختصاص دارد هرچند بخش اعظم کار درمانی با کودک انجام می شود اما آموزش والدین نیز حائز اهمیت است والدین باید درباره کودک آزار دیده مطالبی را بیاموزند تا در مقابل سواستفاده بیشتر از او مراقبت کنند و بتوانند علایم و نشانگان آزار را ( اگر در آینده مجددا رخ داد) تشخیص دهند بحث کامل تر درباره آموزش والدین فراتر از محدوده این فصل است.

بریده ای از کتاب بازی درمانی شناختی رفتاری

نویسنده :سوزان ام نل

مترجمان: دکتر اسما عاقبتی – دکتر فرهاد چنگیزی – زهرا گله -سارا مرادی

انتشارت: پرنده

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.