بررسی جامع مبحث والدگری تحمیلی از دیدگاه روان شناختی

والدگری تحمیلی: بررسی جامع مبحث والدگری تحمیلی از دیدگاه روان شناختی از تعریف و مثال تا راه های رهایی از این مسئله. والدگری تحمیلی نوعی وارونگی نقش است زمانی که کودک مجبور می شود نقش یک بزرگسال و والد حامی را در خانواده به عهده بگیرد. به عنوان مثال، ممکن است والدین از یکی از فرزندان خود بخواهند تا از خواهر و برادر کوچکتر خود مراقبت کند یا نقش میانجی و داور را در میان مشاجرات آنها داشته باشد.. در واقع زمانی که خود والدین نمی‌توانند به طور کامل از خودشان مراقبت کنند ،چنین شرایط نامتناسبی را در فرایند رشدی فرزندان خود قم میزنند. این پدیده در طیفی گسترده رخ می دهد که می تواند منجر به ایجاد چالش ها و پیامدهای جدی کوتاه مدت و بلند مدت شود.

والدگری تحمیلی: بررسی جامع مبحث والدگری تحمیلی از دیدگاه روان شناختی از تعریف و مثال تا راه های رهایی از این مسئله. والدگری تحمیلی نوعی وارونگی نقش است زمانی که کودک مجبور می شود نقش یک بزرگسال و والد حامی را در خانواده به عهده بگیرد. به عنوان مثال، ممکن است والدین از یکی از […]


والدگری تحمیلی: بررسی جامع مبحث والدگری تحمیلی از دیدگاه روان شناختی از تعریف و مثال تا راه های رهایی از این مسئله.

والدگری تحمیلی نوعی وارونگی نقش است زمانی که کودک مجبور می شود نقش یک بزرگسال و والد حامی را در خانواده به عهده بگیرد. به عنوان مثال، ممکن است والدین از یکی از فرزندان خود بخواهند  تا از خواهر و برادر کوچکتر خود مراقبت کند یا نقش میانجی و داور را در میان مشاجرات آنها داشته باشد. در واقع زمانی که خود والدین نمی‌توانند به طور کامل از خودشان مراقبت کنند ،چنین شرایط نامتناسبی را در فرایند رشدی فرزندان خود قم میزنند. این پدیده در طیفی گسترده رخ می دهد که می تواند منجر به ایجاد چالش ها و پیامدهای جدی کوتاه مدت و بلند مدت شود.

  • والدگری تحمیلی چیست؟
  • رهایی از والدگری تحمیل چگونه است؟

والدگری تحمیلی چیست؟

والد شدن فرزندان یک تغییر و جا به جایی نقش  در خانواده هایی است که در آن ساختار ،به گونه ای معکوس کودک به عنوان والد در سیستم خانواده عمل می کند. به عنوان مثال، والدگری تحمیلی در حوزه عاطفی می تواند به شکل میانجی گری کودک بین اعضای خانواده، ایفای نقش به عنوان درمانگر والدین، یا آگاه شدن زودهنگام از مشکلات بزرگسالی ، مثل چالش های تک والدی،.دوستیابی  و مسائل و مشکلات مالی نمود پیدا کند.

والدگری تحمیلی در حوزه عاطفی صرفا به لحظاتی که کودک با مشاهده ناراحتی والدین خود ، آنها را با محبت در آغوش می گیرد اطلاق نمی شود. این نوع از والدگری تحمیلی تغییر نقشی مادام العمر و ادامه دار است که بر اساس ناتوانی والدین در مدیریت احساسات خود و مراقبت کافی از فرزندشان شکل میگیرد.

نمونه هایی از والدگری تحمیلی:

موضوع والدگری تحمیلی اغلب در پروسه درمان بروز میکند. به مثال هایی از گفته های مراجعین در زیر توجه کنید :

 

  • “این همیشه وظیفه من بود که مامان رو آرام کنم تا سر خواهر و برادرم داد و فریاد نکنه!.”
  • ” بابا معمولا در مورد مسائل مالی خانه با من صحبت میکرد و این. وظیفه من بود او را مطمئن کنم که می تواند از عهده آن برآید.”
  • “مامان هر وقت از دوست پسرش جدا می شد برای من گریه میکرد و این وظیفه من بود که او را آرام کنم.”
  • “احساس می‌کردم اگر من از پس کارها بر نمی‌آمدم و مسئولیتش را نمیپذیرفتم، هیچ‌کس دیگری این کار را نمی‌کرد.”

 

-تعدادی از علائمی که نشان می دهد فردی ممکن است والدگری تحمیلی را تجربه کرده باشد یا عبارتی در کودکی پدر و مادر والدین خود بوده به شرح زیر است:

 

  • به آنها مسئولیت هایی که متناسب سنشان نبوده ، داده شده است.
  • با این احساس بزرگ شده اند که همیشه موظفند مسئولیت پذیر باشند.
  • درگیر مشاجرات و مسائل مراقبین خود می شدند.
  • به طور مداوم در بازی کردن یا “تجربه احساس رهایی کودکانه” مشکل داشتند.
  • اغلب از آنها به عنوان فردی «بسیار مسئولیت پذیر» و«خیلی خوب» نام برده می شود.
  • همیشه احساس می کنند خودکفا بودن از تلاش برای اعتماد به دیگران بهتر است.
  • آنها واقعاً خاطره ای از «بچگی کردن» را به یاد نمی آورند.
  • آنها حتی زمانی که بخش هایی از خودشان را در جهت والد و مراقب بودن فدا می کنند.احساس خوبی دارند.
  • احساس می کنند همیشه باید مصالحه گر و صلح جو باشند.

 

شفا از والدگری تحمیلی:

کودکانی که والد عاطفی پدر و مادر خود هستند به مرور یاد می گیرند خیلی زود بزرگ شوند.اگر چه آنها ممکن است برای حفظ آرامش خانه و مدیریت والدین خود ، نیازهای عاطفی و رشدی شان را قورت داده و سرکوب کنند. و همین امر منجربه بروز زودرس ویژگی‌های مثبتی مانند پختگی و همدلی شود، اما به موازات آن میتواند تبعات بسیار سنگینی هم به دنبال داشته باشد.

والدگری تحمیلی می تواند تأثیرات جدی بر سلامت عاطفی و روانی کودک داشته باشد. تحقیقات نشان می دهد که این موضوع ممکن است منجر به ایجاد  اضطراب و علائم افسردگی در کودکان مانند سطوح بالای آشفتگی و بدتنظیمی هیجانی، احساس عدم کفایت و کنترل اوضاع، و هم چنین افزایش احتمال رفتارهای پرخطر.شود.

افرادی که در کودکی والد والدین خود بودند، احتمالا در بزرگسالی در مواردی مانند مرزگذاری سالم در روابط ،تنظیم هیجانی و اعتماد به دیگران دچار چالش خواهند بود زیرا در خانه هایی بزرگ شده اند که بزرگسالان آن هیچگاه قابل اعتماد نبودند.

علیرغم تمامی پیامدها، خبر خوب این است که چنین افرادی می توانند از تجربیات گذشته شفا پیدا کرده و مرزگذاری سالم در روابط را بیاموزند.

چگونه افراد می توانند از اجبار به والدگری رهایی یابند؟

 

مراحل و راهکاریی که می‌تواند به افراد در بهبود اثرات parentification یا والدگری تحمیلی کمک کند از قرار زیر است:

خود تحلیلی(تفکر و درون نگری نسبت به خود،افکار ،احساسات و فرایندهای درون روانی ) و روان‌درمانی. افراد می‌توانند با به اشتراک گذاشتن تجربیات دوران کودکی و در خصوص چالش‌هایی که با آن مواجه شده است، با عزیزان خود یا با روان‌درمانگر صحبت کنند، و به کلام درآوردن تجربیات و چالش ها خود میتواند عاملی شفا بخش و کمک کننده باشد .همچنین طی این فرایند افراد با تمرکز روی آینده به جای گذشته  برای روند بهبودی خود تلاش کرده و مسئولیت تغییر در راستای باز پس گرفتن توانایی خود را بپذیرند و احساس پیشرفت کنند.

 

بعضی رویکردهای روان‌درمانی متمرکز بر عزت نفس، مرزگذاری، گروه درمانی و روابط با گروه همسالان ،مسئولیت پذیری، درمان کمال‌گرایی و خودکفایی افراطی و استقلال بیش از حد ، در این مقوله موثر هستند.

همچنین فراهم نمودن فضا و بستر مناسب جهت تجربه طیف گسترده‌ از احساسات فرد که در راستای آگاهی او از پذیرش مسئولیت بیش از حد و تحمیل والدگری برای مراقبینش ایجاد می شود میتواند بسیار مفید فایده باشد. (تجربه احساساتی مانند خشم، غم و سوگ)

آگاهی و تمرکز بر روی این احساسات و مهارت‌ها می‌تواند به افراد کمک کند تا گذشته خود را پردازش کرده و روابطی حمایت گرانه ،سالم و با مرزهای مشخص برای خود ایجاد کنند.

 

آیا کار روی «کودک درون» می‌تواند در بهبودی از اجبار به والدگری موثر باشد؟

 

کار کردن روی کودک درون رویکردی درمانی با هدف کمک به افراد برای بهبود از چالش‌ها و آسیب‌های کودکی است. این رویکرد، به افراد کمک میکند  تا بتوانند بخشی از کودک درون خود را تجربه و زندگی کنند و به مرور از تأثیرات مخرب والدگری تحمیلی دوران کودکی خود نجات پیدا کنند.این فرایند شامل آشنایی و درک و آشتی با کودک درون خود، شناخت و آگاهی از نیازهای او، درک و اعتباربخشی به درد ناشی از ناکامی بابت برآورده نشدن آن نیازها، تبدیل شدن به والدی حامی و دوستی شفیق برای کودک درون خود و هم چنین یافتن راهی همیشگی ومداوم برای احترام به کودک درون سرکوب شده خود باشد.

 

نویستده: آیدا یعقوبی

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۸۰۱۵۹۷۸ تماس حاصل فرمایید.