بازی درمانی شناختی رفتاری با کودکان مبتلا به مشکلات تکلم

طبق تعریف کودکان مبتلا به گنگی انتخابی علی رغم توانایی تکلم تصمیم می گیرند که صحبت نکنند. درمان کودکانی که از صحبت کردن امتناع می کنند یک مسئله پیچیده است که در آن کودک قادر به صحبت کردن می باشد اما به هر دلیلی  نمی خواهد حرف بزند درمان های متمرکز بر فشار آوردن به […]


طبق تعریف کودکان مبتلا به گنگی انتخابی علی رغم توانایی تکلم تصمیم می گیرند که صحبت نکنند. درمان کودکانی که از صحبت کردن امتناع می کنند یک مسئله پیچیده است که در آن کودک قادر به صحبت کردن می باشد اما به هر دلیلی  نمی خواهد حرف بزند درمان های متمرکز بر فشار آوردن به کودک برای صحبت کردن اغلب به سختی شکست می خورند اگر به حال خود رها کردن کورکان تاثیر داشت ممکن بود این هم روش مناسب باشد شواهد کمی وجود دارد که گنگی انتخابی بدون درمان بهبود یابد بنابراین رویکردهای درمانی باید به شیوه ای کودک را تشویق کنند تا به میل خود حرف بزنند. همان طور که نوپایان به طور فزاینده مهارت های زبانی پیچیده می آموزند انگیزش برای برقراری ارتباط با تقویتی که اکثر کودکان از والدینشان برای صحبت کردن دریافت می کنندپیوند می خورد. صحبت کردن نیز مثل توالت رفتن کاملا تحت کنترل کودک است معمولا کودک از طریق ارتباط برقرار کردن با دیگران احساس تسلط و رضایت می کند و به ادامه دادن روابط خود تشویق می شود با این وجود در برخی موقعیت ها صحبت کردن تقویت کننده نیست. در واقع برای برخی کودکان سکوت پاداش دهنده تر از سخن گفتن است بنابراین این کودکان ممکن است کنترل محیط خود را از طریق حفظ سکوتشان به دست آورند. مشارکت فعال در درمان در اختلالی که نشانه ی اصلی آن یعنی امتناع از سخن گفتن کاملا تحت کنترل کودک است ضروری می باشد. کودکان مبتلا به گنگی انتخابی بر سکوت خودکنترل دارند بنابراین به منظور تغییر باید بتوانند روی صحبت کردنشان کنترل داشته باشند. احتمال دارد که سی بی پی تی برای این کودکان بسیار مناسب باشد زیرا فرصتی فراهم می کند تا آنها بخشی از تغییرات باشند و به این ترتیب نسبت به صحبت کردن خود احساس کنترل و تسلط نمایند و در موقعیت هایی که احتمال دارد سکوت کنند از پاسخی سازگارانه تر استفاده کنند. مثال زیر در رابطه با کاربرد سی بی پی تی در درمان کودکی مبتلا به گنگی انتخابی است. سنجش درمان نتایج درمانی و پیگیری مراجع از جمله موارد حائز اهمیت هستند. تمرکز شناختی رفتاری درمان و نقش آن در ایجاد احساس تسلط در کودک جهت رویارویی با مشکلاتش نشان داده خواهد شد.

مثال موردی

کریسی یک دختر قفقازی ۶ ساله مبتلا به گنگی انتخابی بود. او فقط با چند کودک خاص و والدینش حرف می زد. از حرف زدن با سایر بزرگسالان به جز دو نفر که بیشتر از یک سال ان ها را می شناخت امتناع می کرد: مادر یکی از دوستانشو دانشجویی در همسایگی شان.

کریسی دارای عدم سلامت گفتاری بود مشکل او در سن ۳ سالگی تشخیص داده شده.والدینش گزارش کردند که کمی پس از سومین سال تولدش توسط معلم پیش دبستانی برای متوقف کردن لکنتش تحت فشار قرار می گرفت.تقریبا در همان زمان حین صحبت کردن توسط همسالانش نیز مسخره می شد در نتیجه وی از حرف زدن در بیشتر موقعیت ها امتناع نمود. تلاش های بسیاری برای صحبت کردن کریسی انجام شد از جمله حضور در چند برنامه گفتار درمانی که وی در آن جلسات از صحبت کردن خودداری نمود. زمانی که کریسی ۵ ساله بود در یک برنامه تحریک زبانی شرکت کرد و چند رویکرد شامل تقویت و بی توجهی نیز در مورد وی به کار گرفته شد. کریسی ابتدا تغییر می کرد و علاقه نشان می داد اما به سرعت بی حوصله می شد و در طول برنامه صحبتی نمی کرد. دومین تلاش در مداخله کلامی/زبانی کمی قبل از ششمین سال تولدش انجام شد و او همراه با کودکی دیگر که مبتلا به اختلال زبان بیانی بود تحت گفتاردرمانی قرار گرفتند. مجددا کریسی با ابراز حالات غیر کلامی و بدون حرف زدن در جلسات شرکت کرد. زمانی که کریسی ۵ ساله شد اگرچه باید به پیش دبستانی می رفت اما یک سال دیگر در مهدکودک نگه داشته شد.والدینش امیدوار بودند که این دوره قبل از ورود به مدرسه ممکن است به او فرصت دهد تا رشد کند و تمایلی به صحبت کردن نشان دهد. کریسی پیش دبستانی را کمی بعد از تولد ۶ سالگی اش شروع کرد.به نظر میرسید او در مدرسه راحت است. زیرا به والدینش گفته بود که از مدرسه رفتن لذت می برد و در رابطه با کارهایی که باید انجام بدهد بسیار هیجان زده و شاد بود. با این وجود او فقط با سایر کودکان زمانی که مطمئن بود بزرگسالی آن ها را نگاه نمی کند صحبت می کرد. به محض این که معلم یا سایر بزرگسالان او را نگاه می کردنددیگر سخن نمی گفت. او در فعالیت های مدرسه فعالانه مشارکت می کرد. برای مثال اسباب بازی هایش را برای برنامه معرفی اسباب بازی ها به مدرسه می برد اما در موردشان حرفی نمی زد. او مهارت هایی را که در مدرسه کسب کرده بود در منزل و نزد والدینش نشان می داد( به طور مثال الفبا اعداد) اما معلمش راهی برای سنجش آن چه کریسی می آموخت نداشت. پس از چند ماه وقتی همکلاسی هایش آواز می خواندند او شروع به لب زدن کرد اما صحبت نمی کرد و وقتی بزرگسالی در حال تماشا کردن بود دهانش را حرکت نمی داد. کارکنان مدرسه خیلی نگران کریسی بودند و او را در کلاس ویژه کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری شدید قرار دادند.

اما کریسی کودکی باهوش و قادر به برقراری ارتباط غیر کلامی بود. او اغلب می توانست خواسته ها و نیازهایش را بدون صحبت کردن بیان کند طوری که بسیاری اوقات قادر بودند حدس بزنند که او چه می خواهد. تلاش های او برای ارتباط غیر کلامی اغلب کاملا خلاقانه بود برای مثال درمیانه دسامبر پس از ششمین سال تولدش از والدینش خواست که به او در تهیه یک لیست ارزو برای کریسمس کمک کنداو از والدینش خواست که آرزوهایش را روی کاغذ بنویسد و اصرار کرد که اسم آدرس و شماره تلفنش را در بالای برگه آرزوها یاداشت نمایند. چند روز بعد کریسی همراه با خانواده اش به مرکز خریدی رفت و بابانوئل را در آن جا دید. والدین او نمی دانستند که آیا کریسی می تواند با بابانوئل ارتباط برقرار کند یا نه؟ آیا بابانوئل را به عنوان یک فرد بزرگسال در نظر می گیرد؟ آیا با او صحبت می کند یا ساکت می ماند؟ وقتی کریسی جلوی صف رسید لیست آرزوها را از جیبش بیرون آورد و آن را به بابانوئل داد. از آن جا که او قبلا به والدینش اصرار کرده بود که نام آدرس و شماره تلفن منزل را روی برگه بنویسند به نظر می رسید که او دیگر نیازی به صحبت کردن با بابانوئل ندارد زیرا تمام اطلاعات لازم  را ارائه کرده بود. والدینش متوجه نشده بودند که کریسی لیست را پیش خود نگه داشته بود و از قبل ملاقات با بابانوئل را پیش بینی کرده بود.

بریده ای از کتاب بازی درمانی شناختی رفتاری

نویسنده: سوزان ام نل

مترجمان: دکتر اسما عاقبتی و دکتر فرهاد چنگیزی و خانم زهرا گله و خانم سارا مرادی کلاره

انتشارات: پرنده

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.