کودک لجباز و نافرمان پارت دوم

ساخت ارتباط مناسب با کودک لجباز و نافرمان : ه حرف کودک گوش دهید. ارتباط یک خیابان دو طرفه است اگر به حرف کودک گوش داده نشود، بچه هم متقابلا

ارتباط مناسب با کودک لجباز و نافرمان :

ساخت ارتباط مناسب با کودک لجباز و نافرمان :

به حرف کودک گوش دهید. ارتباط یک خیابان دو طرفه است اگر به حرف کودک گوش داده نشود، بچه هم متقابلا برای اعلام اعتراضش یا گوش نمی­دهد شما چه  میگویید، یا گوش می­دهد و دقیقا بر عکس هر چیزی که گفتید را انجام می­دهد.

علت اینکه دوست ندارد کاری را انجام دهد از او پرسیده شود یا برعکس علت اصرارش برای انجام یک کاری را که شما به او می­گویید انجام ندهد را بپرسید.

سعی کنید خونسردی خودتان را حفظ کنید. خشم و عصبانیت، داد و بیداد و کتک کاری فقط باعث شدیدتر شدن لجبازی کودک می­شود.

بعضی والدین ظاهر آدم مظلوم و ناراحت را به خودشان می­گیرند. شاید کودک خجالت بکشد و دیگر اذیتش نکند، ولی اینکار شاید حد اکثر ۳ یا ۴ بار جواب بدهد چون بچه متوجه دروغ بودن این حس می­شود.

پس شما از آن به بعد در ذهن کودک یک دروغگو هستید. یا اصلا دو سه بار هم انجام میدهد خجالت میکشد و رفتار ش را عوض میکند، اما بعد از آن دیگر برایش عادی میشود.

دیگر اهمیتی نمی­دهد. حتی با فرض محال اینکه احساس شما را باور کند و دچار عذاب وجدان باشد. همین زمینه ساز اضطراب و افسردگی این کودک میشود.

پس این راهکار، راهکار به شدت غلطی است. تقویت رابطه یعنی تکنیک هایی که همان ابتدای بحث گفته شد، بسیار در کم کردن مشکلات لجبازی کودکان نقش دارد.

قبلا هم گفته شد که بیشترین نافرمانی از آن کودکی است که احساس میکند والدینش درکش نمی کنند.

پس تا این مرحله بهتر کردن تعامل خودمان با کودک و انتقال اینکه ما متوجه هستیم حسش چیست و چه حالی دارد. در واقع این که درکش کنیم میتواند بخش بزرگی از مشکلات را حل کند.

کودک نافرمان

جعبه ابزار ارزش دهی :

اما اگر بخواهیم خیلی دقیق و حساب شده کار کنیم، یعنی جزبه­جز این ارتقای رابطه­ی درک کودک را به کودک بفهمانیم، می توانیم از جعبه ابزار ارزش دهی هشت قسمتی استفاده کنیم.

قسمت اول این جعبه ابزار در مورد اینکه هر موقعیت خیلی خیلی بد هم حتما یک نقطه­ی مثبت دارد. آن را پیدا کنید و همیشه گوشه­ی ذهنتان داشته باشید.

این را که تاثیر تشویق ده برابر تاثیر تنبه هست در نظر داشته باشید. به عنوان مثال، همه­ی ما داستان غمگین و عاشقانه را شنیدیم که میگوید

” آقایی ماشینی خیلی گران قیمت میخرد و حسابی خوشحال و خرم می­آید ماشین را میگذارد  داخل حیاط خانه و وقتی بر می­گردد صحنه­ای خیلی وحشتناک میبیند.

دختر کوچولویش حسابی روی ماشینش را با یک جسم تیز خط خطی کرده است. بابا عصبانی شده و آچار کنار دستش را برمیدارد و محکم میزند روی انگشت های بچه ولی سریع پشیمان میشود و خونریزی دختر را که میبیند، او را به بیمارستان میبرد.

جراح هم به پدر میگوید که دخترش باید چند شب در بیمارستان تحت مراقبت ویژه باشد. وقتی  پدری ناراحت و غمگین به خانه بر می­گردد نگاهی به ماشینش می­کند و میبیند کودک روی ماشینش نوشته بابا دوست دارم”  فکر کنم خیلی واضح است که حسی که پدر آن لحظه تجربه کرده چیست؟

در این قطعه­ی ابزار ارزش دهی،  به ما میگوید  با وجود همه­ی اغراقی که در این داستان هست نمی توانیم منکر بشویم که در اکثر خرابکاری های کودکان، آنها نیت خیلی بدی را دنبال نمی­کنند.

حتی دفعاتی هست که نیتشان خوب است پس همه­ی تلاشمان را بکنیم در هر شرایطی یک نقطه روشن پیدا کنیم، حتی خیلی خیلی کوچک. این به ما کمک میکند که آرام تر بمانیم و با کودکمان تعامل بهتری داشته باشیم.

احترام گذاشتن به حس کودک لجباز و نافرمان :

قطعه­ی دوم در مورد احترام گذاشتن به حس کودکمان است. ارزش گذاشتن به حسی که کودک دارد  باعث میشود او آرام تر شود و بتواند درست تر فکر کند و چاره اندیشی و حل مسئله­ی بهتری داشته باشد

ما حتی به عنوان یک بزرگ تر هم وقتی عصبانی هستیم، وقتی خیلی ناراحت هستیم، تصمیم های عجیب و غریبی می گیریم . پس باید کاملا به کودکمان حق بدهیم وقتی خشم زیادی را تجربه می کند، غم زیادی را تجربه می کند در حل مسئله و تصمیم گیری بیشتر از ما دچار مشکل شود.

پس احساس کودک را بفهمید. به او احترام بگزارید. قطعه­ی سوم این ابزار میگوید که خودتان حواستان به حرف هایتان باشد.

واضح و شفاف حرف بزنید، اینکه به کودک می گویید لیاقت نداری، عاقل باش، مسئولیت پذیر باش، فقط کودک را آشفته تر میکند.

قبلا هم اشاره شد، دقیقا باید به کودک گفته شود که کدام رفتار مدنظر؟، خراب کردن اسباب بازی؟ پرخاشگری کردن؟ غذا نخوردن؟

چه چیزی گفته که حتی باعثرپرخاشگری حساب میشود؟ این حق کودکان است که کاملا متوجه شوند که کدام رفتارشان چه حسی را در شما ایجاد کرده است.

قطعه­ی چهارم میگوید  که برای کودک وقت بگزارید،‌ بگذارید کودک حرفش را بزند. تا یک اتفاقی میافتد کودک را ننشانید یک گوشه و شروع کنید برایش سخنرانی کردن.

مطمئن باشید کودک گوش نمیدهد و خودتان هم در قطعه­ی پنجم  که بدین صورت است، گوش دادن فعال و با علاقه را یاد بگیرید. یک مهارتی است که اگر داشته باشید حسابی می توانید حال کودکتان را خوب کنید.

نه تنها کودک که تعاملتان با تمام آدم های دور و برتان خوب میشود.

آدم ها وقتی احساس کنند یک نفر به حرف هایشان گوش میدهد حس نزدیکی بیشتری با او  دارند. کم کم تلاش می کنند او را اذیت نکنند یا می ترسند که از دستش بدهند.

نمی­خواهیم کودک بترسد که ما را از دست بدهد، ولی می خواهیم احساس کند که هر اتفاقی که بیافتد می تواند روی ما حساب و با ما حرف بزند.

ادامه دارد

نویسنده: فاطمه حیدری کارشناس ارشد روانشناسی

One thought on

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *