خودکشی کودک: وقتی کودک شما می گوید که من می خواهم خودم را بکشم نشانه چیست و بایستی که والدین چه اقداماتی را انجام دهند؟

خودکشی کودک: کودک خشم خود را بر علیه خودش می چرخاند. تهدید به خودکشی توسط کودکان فریادهای کمکی است که باید جدی گرفته شود. کودکان معمولاً تحت تأثیر احساسات خود قرار می گیرند، دیدگاه کافی نسبت به زندگی ندارند و کنترل تکانه کمتری دارند. اگر کودکی، به خصوص یک کودک بزرگتر، تهدید به خودکشی کرد، والدین باید سعی کنند دلیل آن را مشخص کنند و بپرسند آیا برنامه ای دارند یا خیر. "من میخوام خودمو بکشم." اینها وحشتناک ترین کلماتی است که یک والدین می توانند از کودک در هر سنی بشنوند. اگرچه این کلمات همیشه به معنای ناراحتی کودک است، اما میزان آن بسیار متفاوت است. گاهی اوقات کلمات بدتر از آنچه هستند به نظر می رسند، اما همیشه باید آنها را جدی گرفت. بگذار توضیح بدهم. چندی پیش از پدر و مادر یک دختر بچه 4 ساله تماس تلفنی دریافت کردم. در مهدکودک، او به معلمان گفته بود: "می خواهم خود را بکشم." معلمان و مدیر البته بسیار نگران بودند. آنها از والدین درخواست ارزیابی روانشناختی فوری از کودک کردند و والدین به من مراجعه کردند. وقتی با والدین ملاقات کردم، متوجه شدم که یک نوزاد جدید در خانه وجود دارد و مشخص شد که داشتن یک خواهر یا برادر کوچکتر باعث ناراحتی زیادی برای این کودک 4 ساله شده است. قبل از این رویداد، او به طور کلی یک کودک آرام و راحت بود. حالا او می زد و گاز می گرفت و هرگز به حرف پدر و مادرش گوش نمی داد. من به تنهایی با کودک ملاقات کردم و از او پرسیدم که منظورش از گفتن "می خواهم خود را بکشم" چیست؟ واضح بود که او واقعاً معنی کلمات را نمی دانست. (شاید شنیده بود که کسی از این عبارت در خانه یا تلویزیون استفاده می کند.) اما احساسش یکسان بود. او واقعاً از زندگی خانوادگی بسیار مضطرب بود. از او پرسیدم آیا چیزی در خانواده او را آزار می دهد؟ او ابراز تاسف کرد: "پدر و مادرم هرگز برای من وقت ندارند. کودک تمام روز گریه می کند. من در اتاقم به انتظار مامان و بابا می نشینم، اما آنها هرگز نمی آیند." برادرش در گوشم زمزمه کرد: «دیگر مرا دوست ندارند.» من به او اطمینان دادم که پدر و مادرش هنوز او را دوست دارند. ما در مورد احساسات غمگین و عصبانی کودکان بزرگتر به طور طبیعی با تولد نوزاد جدید صحبت کردیم و من به او کمک کردم تا در مورد احساساتش صحبت کند. او توانست به من بگوید که خیلی عصبانی است. واداشتن این کودک به صحبت درباره عصبانیتش بسیار مهم بود. در هر سنی، وقتی کودک می‌گوید «می‌خواهم خودم را بکشم»، کودک معمولاً احساس می‌کند که نمی‌تواند موقعیت یا بزرگ‌ترها را کنترل کند، بنابراین خشم را علیه خودش برمی‌گرداند. (بیشتر در کلمات، به طور کلی، نه در اعمال.)

خودکشی کودک خودکشی کودک: کودک خشم خود را بر علیه خودش می چرخاند. تهدید به خودکشی توسط کودکان فریادهای کمکی است که باید جدی گرفته شود. کودکان معمولاً تحت تأثیر احساسات خود قرار می گیرند، دیدگاه کافی نسبت به زندگی ندارند و کنترل تکانه کمتری دارند. اگر کودکی، به خصوص یک کودک بزرگتر، تهدید به […]


خودکشی کودک

خودکشی کودک: کودک خشم خود را بر علیه خودش می چرخاند.

تهدید به خودکشی توسط کودکان فریادهای کمکی است که باید جدی گرفته شود.

کودکان معمولاً تحت تأثیر احساسات خود قرار می گیرند، دیدگاه کافی نسبت به زندگی ندارند و کنترل تکانه کمتری دارند.

اگر کودکی، به خصوص یک کودک بزرگتر، تهدید به خودکشی کرد، والدین باید سعی کنند دلیل آن را مشخص کنند و بپرسند آیا برنامه ای دارند یا خیر.

“من میخوام خودمو بکشم.” اینها وحشتناک ترین کلماتی است که یک والدین می توانند از کودک در هر سنی بشنوند. اگرچه این کلمات همیشه به معنای ناراحتی کودک است، اما میزان آن بسیار متفاوت است. گاهی اوقات کلمات بدتر از آنچه هستند به نظر می رسند، اما همیشه باید آنها را جدی گرفت. بگذار توضیح بدهم.

چندی پیش از پدر و مادر یک دختر بچه ۴ ساله تماس تلفنی دریافت کردم. در مهدکودک، او به معلمان گفته بود: “می خواهم خود را بکشم.” معلمان و مدیر البته بسیار نگران بودند. آنها از والدین درخواست ارزیابی روانشناختی فوری از کودک کردند و والدین به من مراجعه کردند.

وقتی با والدین ملاقات کردم، متوجه شدم که یک نوزاد جدید در خانه وجود دارد و مشخص شد که داشتن یک خواهر یا برادر کوچکتر باعث ناراحتی زیادی برای این کودک ۴ ساله شده است. قبل از این رویداد، او به طور کلی یک کودک آرام و راحت بود. حالا او می زد و گاز می گرفت و هرگز به حرف پدر و مادرش گوش نمی داد.

من به تنهایی با کودک ملاقات کردم و از او پرسیدم که منظورش از گفتن “می خواهم خود را بکشم” چیست؟ واضح بود که او واقعاً معنی کلمات را نمی دانست. (شاید شنیده بود که کسی از این عبارت در خانه یا تلویزیون استفاده می کند.) اما احساسش یکسان بود. او واقعاً از زندگی خانوادگی بسیار مضطرب بود.

از او پرسیدم آیا چیزی در خانواده او را آزار می دهد؟ او ابراز تاسف کرد: “پدر و مادرم هرگز برای من وقت ندارند. کودک تمام روز گریه می کند. من در اتاقم به انتظار مامان و بابا می نشینم، اما آنها هرگز نمی آیند.” برادرش در گوشم زمزمه کرد: «دیگر مرا دوست ندارند.» من به او اطمینان دادم که پدر و مادرش هنوز او را دوست دارند.

ما در مورد احساسات غمگین و عصبانی کودکان بزرگتر به طور طبیعی با تولد نوزاد جدید صحبت کردیم و من به او کمک کردم تا در مورد احساساتش صحبت کند. او توانست به من بگوید که خیلی عصبانی است. واداشتن این کودک به صحبت درباره عصبانیتش بسیار مهم بود. در هر سنی، وقتی کودک می‌گوید «می‌خواهم خودم را بکشم»، کودک معمولاً احساس می‌کند که نمی‌تواند موقعیت یا بزرگ‌ترها را کنترل کند، بنابراین خشم را علیه خودش برمی‌گرداند. (بیشتر در کلمات، به طور کلی، نه در اعمال.)

این در واقع دلیل اصلی برش است، که به یک منبع محبوب برای ابراز احساسات کودکان تبدیل شده است. کودک خود را بریده است زیرا به او احساس قدرت و کنترل می دهد. هنگامی که کودک شروع به بیان کلامی احساسات خود می کند، کمتر احتمال دارد که احساسات خود را با آسیب رساندن به خود نشان دهد. به همین دلیل ضروری است که وقتی فرزندتان افسرده است، خود را کوتاه می کند یا در مورد افکار خودکشی صحبت می کند، از او برای کمک حرفه ای استفاده کنید

از این دختر کوچک پرسیدم که آیا دوست دارد به والدینش بگوید که چه احساسی دارد؟

او را بین پدر و مادرش روی کاناپه گذاشتم. من به او کمک کردم تا درباره خشم، ترس و غمش به پدر و مادرش بگوید و به والدین کمک کردم تا او را از عشقشان مطمئن کنند. وقتی کودک به والدینش می‌گوید که چه چیزی او را آزار می‌دهد و حمایت می‌شود، کودک احساس می‌کند که دوستش دارد و دیگر تنها نیست.

ما در مورد این صحبت کردیم که چگونه این کودک می تواند به والدین خود بفهماند که در خانه ناراضی است و چه می تواند بگوید. او می‌توانست به آنها بگوید: «عصبانی هستم»، «احساس می‌کنم کنار گذاشته شده‌ام» یا «به توجه نیاز دارم» و آنها به او کمک می‌کردند.

شناسایی مشکل، کمک به کودک برای ابراز احساسات و برقراری ارتباط بین والدین و فرزند در این مورد نیز مانند همه خانواده ها بسیار مفید بود. همه آنها با لبخند از دفتر من خارج شدند.

در اینجا چند نکته اضافی برای برخورد با فرزندتان وجود دارد اگر آنها می گویند: “می خواهم خود را بکشم.”

اگر کودک شما این جمله را بیان می کند، همیشه آنها را جدی بگیرید، به خصوص در مورد کودکان بزرگتر که در مورد منظور آنها آگاه تر هستند و می توانند راه هایی برای صدمه زدن به خود بیابند. این کلمات فریاد کمک است.

همیشه پاسخ مثبت بدهید. به فرزندتان بگویید: «من تو را خیلی دوست دارم و هرگز دوست ندارم برایت اتفاقی بیفتد. بیایید در مورد هر چیزی که شما را آزار می دهد صحبت کنیم، و من به شما کمک خواهم کرد.” حتی اگر نگران هستید که آنها شما را دستکاری می کنند تا یک جفت کفش کتانی تهیه کنید، زیرا نه گفتید، هرگز نگویید “باشه ادامه بده.”

تشخیص دلیل ممکن است دشوار باشد. اغلب این عبارت با کلمه نه مرتبط است. وقتی نوجوان شما ناامید می شود زیرا شما گفتید که نمی تواند با دوستانش به کنسرت برود، ممکن است احساس ویران شدن و عصبانیت کند. با احساس ناتوانی در رسیدن به آنچه می خواهد، ممکن است بگوید: “خودم را می کشم.” از این گذشته، برای کودکانی که نیازهای خود را فوری تجربه می کنند، ممکن است احساس مرگ و زندگی کنند.

اگر می‌دانید که فرزندتان به این دلیل ناراحت است که مثلاً به او اجازه رانندگی ماشینتان را ندادید، از ناامیدی او حمایت کنید. به او بگویید «می دانم که ناراحتی. سپس آرزوی او را تصدیق کنید. ممکن است بگویید “من می بینم که می خواهی خیلی بد رانندگی کنی” و توضیح دهید که چرا او نمی تواند. ممکن است به او بگویید: “من خیلی عجله دارم، باران می بارد، و شما به تازگی گواهینامه خود را گرفته اید.” ارائه راه حل مصالحه‌ای که وضعیت را آسان‌تر می‌کند، مثلاً «اگر هوا خوب باشد فردا به شما اجازه رانندگی می‌دهم» می‌تواند اوضاع را آرام کند.

در مورد انتخاب کلمات او صحبت کنید. وقتی تهدید به خودکشی می‌کند، از او بپرس: “آیا واقعاً فکر می‌کنی به خودت صدمه بزنی یا فقط عصبانی هستی که نگذارم به مهمانی بروی؟ بهتر است به من بگوئید که خیلی عصبانی هستید، در غیر این صورت، نگران می‌شوم. که به خودت صدمه میزنی.اگه هوس کردی به خودت صدمه بزنی فورا به من بگو.دوستت دارم و نمیخوام هیچ اتفاقی برات بیوفته.” اگر او به شدت مضطرب است، از او سوال کنید که چرا اینقدر ناراحت است. شاید می ترسد که اگر نرود، دوستان جدیدش را از دست بدهد. یا شاید احساس می کند هرگز به او اجازه نمی دهید جایی برود. همیشه ارزش ارزیابی دارد. موقعیت و شنیدن نقطه نظرات او، از او حمایت کنید یا ببینید که آیا نیاز به اصلاح در خانواده دارید یا خیر.

اگر منبع مشکل را نمی دانید، ممکن است بپرسید: «آیا اتفاقی افتاده که شما را ناراحت کرده است؟ آیا کسی احساسات شما را جریحه دار کرده است؟ آیا کاری کردم که تو را عصبانی کرد؟» وادار کردن فرزندتان به صحبت درباره خشمش بسیار مهم است. اگر بتواند در مورد احساساتش صحبت کند و از او حمایت شود، نیاز کمتری به عمل کردن خواهد داشت.

از فرزندتان بپرسید که آیا برنامه ای دارد یا خیر. کودکانی که به طور جدی به خودکشی فکر می کنند اغلب در مورد راهی برای انجام آن خیال پردازی می کنند. اگر بگویند: «قرص‌ها را در کابینت دارو می‌خورم»، این یک زنگ خطر جدی است. نیاز به مراجعه به یک متخصص سلامت روان در اسرع وقت دارد. اگر فرزند شما بسیار افسرده است یا احساس می کنید که ممکن است اقدامی انجام دهد، باید او را به اورژانس ببرید.

به خاطر داشته باشید که بزرگسالان اغلب می گویند: “خودم را می کشم”، بدون اینکه قصدی برای پیگیری این موضوع داشته باشند. بزرگسال از عدم ارتقاء شغلی، از دست دادن یک رابطه یا به دست نیاوردن شغلی که به شدت می‌خواسته، بسیار ناراحت است. با این حال، در مورد کودکان باید بسیار فعال باشیم، زیرا آنها تمایل دارند تحت تأثیر احساسات خود قرار گیرند، دیدگاه کافی نسبت به زندگی ندارند و کنترل تکانه کمتری دارند.

نویسنده:

سرکار خانم فرخنده رمضانی نژاد

جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره لطفا یا شماره تماس های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۸۰۱۵۹۷۸ تماس حاصل فرمایید.