چگونه با یک فرد خودشیفته ارتباط برقرار کنیم؟

فرد خودشیفته فرد خودشیفته: پاسخ ندادن بهترین ارتباط با افراد خودشیفته است، اما اغلب غیرواقعی یا غیرممکن است. مهم است که بدانیم بیشتر ارتباطات یک فرد خودشیفته، فریبنده است. کنار گذاشتن این توقع که الگوهای خودشیفتگی و دستکاری را می توان حل کرد، برای قربانی آزاد است. خودشیفتگی یک موضوع پرطرفدار در ادبیات معاصر است […]


فرد خودشیفته

فرد خودشیفته: پاسخ ندادن بهترین ارتباط با افراد خودشیفته است، اما اغلب غیرواقعی یا غیرممکن است.

مهم است که بدانیم بیشتر ارتباطات یک فرد خودشیفته، فریبنده است.

کنار گذاشتن این توقع که الگوهای خودشیفتگی و دستکاری را می توان حل کرد، برای قربانی آزاد است.

خودشیفتگی یک موضوع پرطرفدار در ادبیات معاصر است و محبوبیت آن می تواند درک ما را از مضر بودن آن در زندگی واقعی پنهان کند. سوء استفاده از خودشیفتگی فراگیر است، با اثرات گسترده ای که برای قربانیان آن ویرانگر است. در واقع، قرار گرفتن مزمن در معرض این نوع دستکاری و قربانی شدن می تواند نوعی آسیب باشد.

وقتی نمی توان از روابط خودشیفتگی فرار کرد

هدف یک خودشیفته کنترل هر جنبه ای از قربانی خود است، خواه اعمال، احساسات یا افکار او باشد، و هر چه آزار بیشتر ادامه یابد، این کنترل ریشه دارتر می شود. برای کسانی که در دام روابط خودشیفته و بدون راه آسانی به دام افتاده اند، یادگیری راه های موثر برای برقراری ارتباط با یک خودشیفته می تواند نجات دهنده باشد، علاوه بر این به قربانیان کمک می کند تا کنترل خود را بازگردانند و در جهت توانمندسازی (به جای آزار و شکنجه) تلاش کنند.

ایمن ترین روش برقراری ارتباط با یک خودشیفته، قطع هر نوع مکاتبه است. از آنجایی که خودشیفتگی واقعی یک مسئله مادام العمر است و اغلب نمی توان آن را «درمان کرد»، اجتناب از همه تعاملات واقعی ترین محافظی است که قربانیان می توانند از آن استفاده کنند. با این حال، برای بسیاری از افراد، این در بهترین حالت غیر واقعی و در بسیاری از موارد غیرممکن است.

تکنیک های ارتباطی برای روابط  با فرد خودشیفته

خودشیفتگی در صمیمیت رشد می‌کند، و پس از شناخت و درک، کنار گذاشتن واقعی از آن چالش برانگیز است. در شرایطی که ارتباط را نمی توان به طور کامل قطع کرد، قربانیان می توانند چندین تکنیک را تمرین کنند که ممکن است شرایط را قابل تحمل تر کند.

خود عایق. از آنجایی که خودشیفته‌ها با فشار دادن دکمه‌ها و استفاده از «دانش خودی» برای به دست آوردن جای پایی در کنترل دیگران، پیشرفت می‌کنند، یادگیری نحوه محافظت از خود در برابر حملات آنها بسیار مهم است. رشد یک سپر عاطفی ضخیم یک عامل محافظتی است که در نهایت می تواند مقداری قدرت را از تیرهایی که خودشیفته ها ممکن است در جهت شما رها کنند، بگیرد.

زمانی را صرف تجزیه و تحلیل افکار درونی خود، تمرکز بر نگرانی ها و نگرانی های خود کنید. نسبت به خود نترس باشید – خودکاوی مکانی امن برای کاوش در محرک های خود و درک کامل آنها است.

خود را با بینشی در مورد آنچه که شما را وادار می‌کند تجهیز کنید – و به نظر می‌رسد چه دکمه‌هایی با فشار دادن واقعاً به خانه می‌آیند. با افزایش آگاهی نسبت به نقاط ضعف احتمالی خود، می‌توانید حملات را در زمان بروز آسیب کمتری ایجاد کنید.

یاد بگیرید چگونه پاسخ ندهید. خودشیفته ها برای بدست آوردن رضایت و کنترلی که میل دارند به واکنش نیاز دارند. با یادگیری شرایطی که نیاز به پاسخ دارند و می توان با خیال راحت از آنها چشم پوشی کرد، آرامش ارزشمندی را برای خود به ارمغان می آورید.

این تکنیک برای کشف و درک شرایطی که بدون مداخله مستقیم شما حل خواهد شد، نیاز به آزمون و خطا دارد. پاسخ ندادن را در موقعیت‌های مختلف آزمایش کنید و به نتایج آن توجه زیادی داشته باشید، شرایطی را که می‌توان با نشستن و منتظر ماندن با آنها کنار آمد را با دقت پیگیری کرد.

به خود این اجازه را بدهید که به هر پیامک، تماس تلفنی، چالش یا درخواست پاسخ ندهید. بدون توجه به این که فرد خودشیفته شما چگونه به شما آموزش داده است که غیر از این فکر کنید، مرزها معقول هستند. تسلط بر هنر پاسخ ندادن، بسیاری از تغییرات عاطفی را که هنگام درگیر شدن با یک خودشیفته به وجود می آید، از بین می برد.

بیشتر چیزهایی که می شنوید را باور نکنید. خودشیفته‌ها دستکاری‌کنندگان خبره‌ای هستند که می‌توانند تقریباً هر کسی را در کوتاه‌مدت به هدف خود جلب کنند. با این حال، هنگامی که دیگران با روش های آنها آشنا می شوند، تأثیر آنها شروع به کاهش می کند. به احتمال زیاد، اگر در یک رابطه خودشیفتگی گیر افتاده اید که ظاهراً پایانی ندارد، می توانید حقیقت آنها را از دروغ ها تشخیص دهید.

اعتماد پول یک خودشیفته است و آنها آن را با اندکی فکر در مورد عواقب احتمالی از دست دادن همه آن خرج می کنند. قربانیان باید بیاموزند که به هر قیمتی از اعتماد خود محافظت کنند و نقطه شروع این است که به اکثر چیزهایی که از یک خودشیفته می شنوند باور نکنند.

گرفتار چاپلوسی، تهدید و ترفندهایی که برای جلب اعتماد شما استفاده می شود، نشوید. از همان ابتدا محتاط باشید، رشته های حقیقت را از اطلاعات غیرضروری که به شما می دهند، جدا کنید. تشخیص اینکه بیشتر ارتباطات آنها فریبنده است، ابزاری ارزشمند برای محافظت از اعتماد شما در برابر نقض خواهد بود.

همیشه یک نظر دوم داشته باشید. به دلیل ماهیت صمیمی که آزار خودشیفته را مشخص می کند، قربانیان باید همیشه در هنگام پاسخگویی به آزارگر خود به دنبال نظر دوم باشند. خودشیفته‌ها شما را وادار می‌کنند که فوراً پاسخ دهید، به این امید که تعادل شما را از بین ببرند و احتمال اینکه پاسخ تکانشی را به آنها بدهید، افزایش دهند. از تهدید گرفته تا فحش دادن، تا بمباران عاشقانه، آنها از طیف وسیعی از تاکتیک‌های طراحی شده برای تحریک عجله شما استفاده خواهند کرد.

یادگیری توقف و کشف دوباره های بالقوه اسپانسرها (و نتایج آنها) با یک مربی یا دوست قابل اعتماد تقریباً همیشه نتایج شما را بهبود می بخشد – و به شما کمک می کند تا آن واکنش های تند و سریع را کاهش دهید که فقط درگیری و دردسر بیشتری را به همراه دارد.

تلاش برای تغییر آنها را متوقف کنید. خودشیفتگی واقعی یک وضعیت طولانی مدت با پتانسیل تخریب روابط است. از آنجایی که در چارچوب روابط شکل گرفته است، بسیاری از افراد تمایل دارند که به طور مثبت بر سوء استفاده کننده خود تأثیر بگذارند و آن را تغییر دهند تا رابطه را نجات دهند.

متأسفانه، خودشیفتگی اغلب قابل درمان نیست، و تلاش برای «رفع» آن در روابط صمیمانه معمولاً اتلاف وقت و انرژی است. کنار گذاشتن این توقع که الگوهای خودشیفتگی و دستکاری را می توان حل کرد، رهایی بخش است – و به قربانیان قدرت می دهد تا بخشی از کنترلی را که علیه آنها استفاده شده است، پس بگیرند.

خودشیفتگی یک موضوع کوتاه مدت نیست و قربانیان آن ممکن است پس از مواجهه مزمن با آن آسیب قابل توجهی ببینند. با این حال، تأثیر سوء استفاده را می توان تا حدودی با انجام چند اصلاح جزئی کاهش داد – و یاد گرفت که چگونه در تعاملات دستکاری شده بدون قرار گرفتن طعمه ترفندهای سوء استفاده کننده حرکت کند. در روابط خودشیفته ای که نمی توان از آنها فرار کرد، قربانیان باید از هر ابزاری که در اختیار دارند استفاده کنند.