چگونه به کودک حساس خود کمک کنیم؟
اگر فرزند شما بیش از آنچه شما انتظار دارید گریه میکند، او نسبت محیط اطرافش بسیار حساس بوده و با احساسات اطرافیانش همسو است. در واقع ممکن است شما درحال بزرگ کردن یک کودک «حساس» یا «احساساتی» باشید. بزرگ کردن کودکان به خودی خود چالش سختی است، اما مراقبت از کودکی حساس که به مراقبتهای ویژهای احتیاج دارد، میتواند طاقتفرسا باشد. هرچند با قبول این موضوع که فرزند شما حساس است، میتوانید تا حدود زیادی در این کار موفق باشید و به آنها کمک کنید که خود را با موج و جریان احساساتشان و محیط اطرافشان به خوبی وفق دهند.
برای کودک خود آرامش را فراهم کنید.
- به کودکتان فضایی آرام برای تجدید قوا و آرامش هدیه دهید.
کودکان بسیار حساس، برای آرام شدن و جمع و جور کردن احساسات و افکار خود به زمان بیشتری نیاز دارند. همچنین آنها معمولاً بسیار خجالتیاند، پس به زمانی برای تنهایی نیز احتیاج دارند. در خانهتان فضایی را که احساس آرامش و امنیت را به همراه دارد درنظر بگیرید تا آنها بتوانند به احساس آرامش و راحتی دست یابند. از آنجایی که کودکان حساس به چیزهای نرم در اطرافشان علاقه دارند، سعی کنید این محیطِ ساکت و امن را با پتوها و بالشهای نرم پر کنید. استفاده از رنگهای آرامش بخش نیز ایده خوبی است. همچنین این بخش را از سایر بخشهای پر سرو صدای خانه دور کنید، چراکه سرو صدا عموماً سبب ایجاد اضطراب و احساس ناراحتی در اینگونه کودکان میشود.
- کودکان حساس دیگری را برای همبازی شدن با فرزند خودتان پیدا کنید.
کودکانی که نسبت به سایرین با احساساتشان در ارتباط هستند، نیاز دارند که احساس کنند تنها نیستند. همچنین آنها با کسانی که مثل خودشان هستند به خوبی کنار میآیند و رابطه خوبی برقرار میکنند، چرا که هر دوی آنها به احساسات اهمیت داده و این موضوع باعث میشود که به احساسات و نیازهای یکدگیر اهمیت بیشتری نیز بدهند. دادن اجازه و زمان به آنان برای بازی با کودکانی که مثل خودشان هستند به آنها کمک میکند تا احساساتشان را قبول کرده و با خود کنار بیایند و به این نتیجه برسند که اینکه «خودشان» باشند، اشکالی ندارد.
به دنبال کودکان حساس و شبیه به فرزندتان به تلاش بیشتری نیاز داشته و ممکن است چالش برانگیز باشد، اما مطمئن باشید که ارزشش را دارد. رفتار بچههایی که فرزندتان با آنها به مهد یا مدرسه میرود را به خوبی مشاهده کنید و سعی کنید با والیدن آنها صحبت کرده و زمانی را برای آشنایی بچهها و بازی آنها درنظر بگیرید. برای مثال بگویید «برایم سخت است که بچههایی که مثل عسل بازی میکنند را پیدا کنم، موافق هستی که یک جلسه بازی برای هردوی آنها درنظر بگیریم؟»
همچنین میتوانید از مربی یا معلم فرزندتان بخواهید که کودکانی که مثل او هستند را به شما معرفی کند، تا با والدین آنها صحبت کرده و زمانی را برای آشنایی بچهها هماهنگ کنید.
سعی کنید زمان جلسات بازی را کوتاه درنظر بگیرید و حواستان به نشانههای خستگی و کمانرژی شدن بچهها باشد. همچنین به یاد داشته باشید که حتی بعد از چنین جلسات بازی، کودکان حساس همچنان نیاز به «زمان استراحت» خود دارند تا انرژی و حوصله خود را بازیابند.
- روشهای متفاوتی را برای نظم دادن به کودکتان امتحان کنید.
همه کودکان نیاز به یاددادن نظم دارند، حتی آنهایی که بسیار حساس هستند. هرچند این کودکان نسبت به روشهای سنتی و رایج نظم دادن واکنشهای شدیدی نشان میدهند. احتمالاً باید از رفتارهایی مانند فریاد زدن، تنبیه بدنی (حتی خفیف) و یا تنبیه آنها از طریق منع کردن از بعضی چیزها دوری کنید، چرا که اینگونه رفتارها سبب بروز واکنشهای شدید (مانند بداخلاقی، جیغ زدن و گریه کردن) و ناراحتی عمیقی در کودکتان میشود. برای رفتارهای اشتباه و بد فرزند خود به دنبال تنبیههای آرامتر ولی مؤثر باشید.
قبل از اینکه به موقعیت خاصی (مانند مهمانی) بروید، درباره رفتاری که از فرزندتان انتظار دارید صحبت کنید. برای مثال قبل از رفتن به مرکز خرید به کودک بگویید که چه رفتاری باید انجام دهد. میتوانید بگویید: «تمام وقتی که تو فروشگاهیم پیش مامان میمونی وجایی نمیری، باشه؟»
اگر به حرفتان گوش نکرد، به او یادآوری کنید که باهم توافق کرده بودید که او چگونه رفتار کند. معمولاً هنگامی که کودکان حساس در رابطه «همکاری» با والدینشان قرار میگیرند، مسئولیتپذیرتر شده و بهتر پاسخ میدهند.
- نگهداری از یک حیوان خانگی آرام را نیز درنظر داشته باشید.
داشتن حیوانی آرام میتواند به فرزند حساس شما نیز کمک کند. اگر فرزندتان نسبت به حیوانات آلرژی ندارد، پس حتماً داشتن حیوان خانگی را در برنامههای خود قرار دهید. برای پیدا کردن حیوان خانگی مناسب از فروشگاهها و افراد متخصص و قابل اطمینان مشاوره بگیرید تا حیوانی بیمار وارد خانه خود نکنید. هرچند به یاد داشته باشید، نگهداری از حیوان خانگی هزینهبر بوده و نیاز به زمان دارد. شما باید آمادگی نگهداری از این حیوان را برای تمام طول زندگیاش داشته باشید؛ زمانی بین ده تا بیست سال!
به فرزند خود روشهای «کنار آمدن» بیاموزید.
- به فرزند خود بگویید وقتی که احساس غم کرد، شروع به شمردن کند.
معمولاً اینگونه کودکان توانایی جلوگیری از واکنش شدیدشان نسبت به یک موضوع ناراحت کننده را ندارند. هرچند شما میتوانید با ارائه روش شمردن حواس آنها را، مثلاً هنگامی که میخواهند گریه کنند، پرت کنید. شمردن میتواند از «انفجار احساسات» جلوگیری کند؛ حتی اگر جلوی آن را نگیرد، از شدت و زمان آن میکاهد. به فرزندتان بگویید: «وقتی ناراحت شدی، تا ده بشمار!» اگر ممکن بود، همراه او بشمارید. شمردن، ذهن آن ها را از آنچه ناراحتشان میکرد دور میکند. همچنین میتوانید شمردن را به فعالیتی جالب تبدیل کنید. با شکلک درآوردن و عوض کردن تُن صدای خود میتوانید حال روحی کودکتان را عوض کرده و عامل ناراحتی را از ذهن او دور کنید.
- به کودک خود جملات «آرامش بخش» را بیاموزید.
وقتی شما درکنارش نباشید، کودکتان باید خودش خودش را آرام کند. یک راه، گفتن جملات «آرماش بخش» پشت هم است. این کار در آینده نیز به کار آنها آمده و به آنها یاد میدهد که میتوانند به تنهایی نیز از پس ناراحتی شان برآیند.
به فرزندتان بگویید وقتی احساس اضطراب و یا ناراحتی کرد، چیزهایی مانند «من حالم خوبه!» «میتونم کنترلش کنم!» بگوید. همچنین ممکن است آواز خواندن و یا دعا کردن نیز در این مواقع به کمکشان آمده و به کسب آرامششان کمک کند.
- به فرزندتان بگویید راجع یه چیزی که ناراحتش میکند، صحبت کند.
کودکان ممکن است متوجه نشوند که «مشکل کجاست؟»، پس سریعاً راه حل سادهای را که همیشه جواب داده انتخاب میکنند: گریه کردن. اینکه درمیان گریه کردن و غرق شدن در احساسات از فرزندتان بپرسید که «چه چیزی او را ناراحت کرده است؟» ممکن است حال آن ها را بهتر کند؛ چرا که آنان بار سنگین این ناراحتی را با بیان کردن و گفتن خالی میکنند. هرچند، بعضی کودکان به زمان بیشتری احتیاج دارند تا بتوانند صحبت کنند و مشکلشان را بیان کنند؛ ولی بعد از آن احساس بهتری خواهند داشت. ممکن است با چندبار اجرای این راه حل، ببینید که فرزندتان در صحبتهایش به جای بداخلاقی و غر زدن صرف در واقع به دنبال بیان درست مشکل و «پیدا کردن» راه حلی برای کنار آمدن با آن میگردد.
هنگامی که او ناراحت است، دلیلش را از او سوال کنید. ممکن است از شما برای بیان مشکل کمک بخواهد، مثلاً بگویید: «چون دوستات باهات بازی نمیکنن ناراحتی؟» وقتی جواب داد، از او بپرسید برای آنکه احساس بهتری داشته باشد چه کار میتواند بکند؟
در ابتدا ممکن است مجبور باشید که راه حلی را پیشنهاد بدهید. اما درنهایت فرزندتان قادر خواهد بود که خودش، بدون کمک شما، راه حلی برای بهتر شدن حالش پیدا کند.
- بعضی سناریوهایی که ممکن است رخ بدهند را بازسازی کنید.
کودکان حساس معمولاً نسبت به همسالان خود واکنشهای متفاوتی از خود نشان دهند؛ گریه کردن و یا ترسیدن از موارد قابل انتظار هستند. این موضوع میتواند فرزندتان را درمعرض خطر اذیت شدن و یا زورگویی در مدرسه قرار دهد. آماده سازی فرزندتان برای اینگونه شرایط با «نقش بازی کردن» میتواند مفید باشد. بعضی شرایط را برای فرزندتان بازسازی کنید؛ مثلاً به او یاد دهید که وقتی کسی به او گفت «بچه ننه» چه عکسالعملی میتواند از خود نشان دهد. به فرزند خود نکتههایی را بگویید تا از برخورد با بچههای زورگوی مدرسه جلوگیری شود. برای مثال با گروهی از بچهها وارد کلاس شده و یا از آن خارج شود، وقتی راه میرود سرش را بالا گرفته و شانههایش را به عقب نگهدارد تا حس اعتماد به نفس را القا کند. حتماً نیازهای فرزندتان را با معلمان و مشاور مدرسه درمیان بگذارید، تا کودکتان توجهی که به آن نیاز دارد را دریافت کند.
- با یک درمانگر متخصص درارتباط باشید.
فراهم کردن و ارائه درمانها و روشهای مناسب به فرزندتان میتواند سبب بهبود عملکرد وی( چه درخانه و چه در مدرسه) شود. با متخصص اطفال و یا پزشک خانوادگی خود صحبت کنید و از او بخواهید که چه متخصصی بهتر به فرزند شما کمک خواهد کرد. این بستگی دارد که متخصص بیشتر در چه زمینهای مهارت داشته باشد (مثلاً اضطراب ، افسردگی، خجالتی و…) علاوه بر درمانگر، حضور یک فرد بالغ که شرایطی مانند فرزند شما را دارد و یا عضویت در گروههای حمایتی نیز میتواند به احساس خوشبختی به فرزند شما کمک کند.
قبول کردن «حساس بودن» فرزندتان.
- شکرگزار نکتههای مثبت داشتن فرزندی «حساس» باشید.
کودکانی که احساساتی هستند، معمولاً حس همکاری بیشتری داشته و با دیگران و احساساتشان همدردی بیشتری دارند. همچنین آنها بسیار خلاق بوده و با آگاهی نسبت به نیازهای سایرین سعی در کمک به آنها در رفعشان دارند.
به علاوه، کودکان احساساتی عمیقاً عاشق شده، مسئولیتپذیری بالایی داشته، آرامتر بوده و افراد صلح طلبی هستند. تمرکز بر نقاط مثبت فرزندتان، به جای تمرکز بر چالشهای تربیتی و مراقبت از او، میتواند به شما برای کنارآمدن به آنها کمک کرده و باعث افزایش علاقه شما به آنها شود.
- بیخیال ایده «عوض کردن» آنها شوید!
کودکان احساسی نمیتوانند احساساتشان و آنچه حس میکنند را کنترل کنند، دقیقاً همانطور که شما نمیتوانید نحوه احساستان را کنترل کنید. آنها فقط بعضی چیزها را عمیقتر حس کرده و ممکن است واکنش متفاوتی از خود نشان دهند. به جای تلاش برای عوض کردن حساسیت آنها، بهتر است به آنها در یادگیری تکنیکهای کنارآمدن با این شرایط کمک کنید.
- این نکته را درنظر داشته باشید که برای این میزان از حساسیت دلایل فیزیولوژیکی وجود دارند.
آیا پوشیدن بعضی لباسها برای کودک حساس شما سخت و ناراحت کننده است؟ آیا صداهای بلند برای آنها غیرقابل تحمل است؟ به احتمال زیاد اینها به دلیل وجود سیستم عصبی حساستری است که به محرکها سریعتر و شدیدتر پاسخ میدهد.
این را بدانید که حالات فرزندتان به دلیل یک وضعیت فیزیکی است و فرزند شما در بهوجود آمدن آن نقشی نداشته است. گاهاً دانستن این موضوع به شما کمک خواهد کرد که به یاد داشته باشید، آنها «شورش را درنمیآورند!»
دپارتمان پژوهش مرکز مشاوره و خدمات روانشناسی احیا
ترجمه از: امیر رضا اشرفی
مشاوره کودک
در تربیت فرزند خواستهها و انتظارات خود را روشن و شفاف بیان کنید. اگر مشکلی هست، آن را به کودک توضیح دهید، احساسات خود را بیان کنید و از کودک بخواهید همراه شما به دنبال راهحل مسئله باشد. پیامدهای رفتاری کودک را به او یادآوری کنید. به کودک گزینههای مختلفی برای انتخاب پیشنهاد کنید و پیشنهادات او را نیز بشنوید. با کودک خود مذاکره کنید. کودکانی که در تصمیمگیریهای خانواده شرکت میکنند، انگیزه و اعتماد به نفس بالاتری خواهند داشت.
Anita
خیلی عالی بود 👌