سبک فرزند پروری شما چیست؟ – بخش اول

ارزیابی سبک فرزند پروری مفهوم پرورش هیجان مفهومی ساده است که بر عقل سلیم مبتنی است و در عمیق ترین احساسات عشق وهمدلی آدمی نسبت به فرزندانش ریشه دارد. امّا متأسفانه پرورش هیجان، قابلیتی نیست که تمام والدین صرفاً از آن رو که فرزندانشان را دوست دارند از آن برخوردار باشند و هر پدر و […]


ارزیابی سبک فرزند پروری

مفهوم پرورش هیجان مفهومی ساده است که بر عقل سلیم مبتنی است و در عمیق ترین احساسات عشق وهمدلی آدمی نسبت به فرزندانش ریشه دارد. امّا متأسفانه پرورش هیجان، قابلیتی نیست که تمام والدین صرفاً از آن رو که فرزندانشان را دوست دارند از آن برخوردار باشند و هر پدر و مادری که تصمیم بگیرد در برخورد با فرزندانش رویکردی صمیمانه و مثبت در پیش گیرد، از آن برخوردار نخواهد شد. بلکه هنری است که علاوه بر آگاهی هیجانی، به مجموعه ی خاصی از مهارت های گوش کردن و حل مسئله نیز نیاز دارد. این مهارت ها را من و همکارانم در مشاهده ی خانواده های سالم و موفق (خانواده هایی که می توان آنها را بر خوردار از هوش هیجانی تلقی کرد)، شناسایی و تحلیل کرده ایم.

به اعتقاد من، تقریباً تمام پدر و مادرها می توانند مربی هیجان فرزندان خود باشند، اما در عین حال،‌ می دانم که بسیاری از والدین برای رسیدن به این مرحله‌، ابتدا باید موانعی را از پیش روی خود بردارند. برخی از این موانع در نحوه ی برخورد با هیجانات در خانواده ای که در آن بزرگ شده اند ریشه دارد. یا شاید هم آنان فقط فاقد مهارت هایی باشند که برای شنونده ی خوب بودن لازم اند. در هر صورت، این موانع نمی گذارد آن طور که می خواهند به پرورش و حمایت فرزندانشان بپردازند.

برای اینکه به پدر یا مادر بهتری برای فرزندان خود تبدیل شوید ـ درست مثل پیشرفت در دیگر زمینه های رشد شخصی ـ ابتدا باید به ارزیابی وضعیت فعلی خودتان بپردازید. برای این کار می توانید از یافته های پژوهش هایی که ما بر خانواده انجام داده ایم، استفاده کنید. بدیهی است که ما نمی توانیم همه ی خانواده ها را مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار دهیم، به همین منظور در این جا یک پرسشنامه ی خودسنجی ارائه می کنیم که به شما در ارزیابی سبک فرزند پروری تان کمک می کند.

بعد از پاسخ دادن به سؤالات این پرسشنامه می توانید با استفاده از توضیحاتی که در انتهای پرسشنامه ارائه شده سبک فرزند پروری تان را مشخص کنید.) پس از این پرسشنامه، به توضیح چهار سبک فرزند پروری مختلفی که در پژوهش های خود به وجود آنها پی برده ایم، می پردازیم. و تأثیرات هر یک از آنها را بر کودکان مورد مطالعه ی خودمان ذکر می کنیم.

 

خودسنجی: سبک فرزند پروری شما چیست؟

در پرسشنامه ی زیر،‌ جمله هایی در مورد نظر شما در خصوص غم، ترس،‌ و خشم ـ خودتان و فرزندانتان ـ مطرح می شود. در مورد هر یک از سؤالات، دور پاسخی که نشان دهنده ی نظر شماست، خط بکشید. اگر در موردی شک داشتید، نزدیکترین پاسخ را انتخاب کنید. تعداد سؤال های این پرسشنامه زیاد است ولی سعی کنید به همه ی آنها پاسخ دهید. زیاد بودن تعداد سؤالات سبب می شود جنبه های نادرست هرچه بیشتری از سبک های فرزندپروری مختلف مورد بررسی قرار گیرد.

د = درست           غ = غلط

۱. کودکان واقعاً دلیلی برای ناراحت شدن ندارند.

د= درست            غ = غلط

۲. به نظر من، خشم تا موقعی که تحت کنترل باشد، ایرادی ندارد.

د= درست            غ = غلط

۳. بچه ها معمولاً فقط برای جلب دلسوزی و توجه والدین، خودشان را ناراحت نشان می دهند.

د= درست            غ = غلط

۴. کودکی که خشمگین می شود، مستحق تنبیه است.

د= درست            غ = غلط

۵. بچه ی من وقتی ناراحت است، واقعاً لوس و نُنُر می شود.

د= درست            غ = غلط

۶. بچه ی من وقتی ناراحت است، از من انتظار دارد مشکلش را حل کنم.

د= درست            غ = غلط

۷. توی زندگیم فرصتی برای ناراحت شدن ندارم.

د= درست            غ = غلط

۸. خشم حالت خطرناکی است.

د= درست            غ = غلط

۹. اگر به غم و اندوه بچه توجه نکنید، ناراحتیش خود به خود برطرف می شود و آرام می گیرد.

د= درست            غ = غلط

۱۰. خشمگین شدن معمولاً معادل پرخاشگری است.

د= درست            غ = غلط

۱۱. بچه ها اغلب برای اینکه حرف خود را پیش ببرند، خودشان را ناراحت نشان می دهند.

د= درست            غ = غلط

۱۲. به نظر من ناراحتی تا موقعی که تحت کنترل باشد، ایرادی ندارد.

د= درست            غ = غلط

۱۳.ناراحتی چیزی است که باید بر آن غلبه کرد و چیره شد و نباید زیاد به آن توجه و تکیه کرد.

د= درست            غ = غلط

۱۴. من به ناراحتی بچه زیاد اهمیت نمی دهم، مگر اینکه زیاد طول بکشد.

د= درست            غ = غلط

۱۵. من یک بچه ی شاد را به بچه ای که بیش از حد احساساتی است، ترجیح می دهم.

د= درست            غ = غلط

۱۶. وقتی که بچه ام ناراحت است، بهترین وقتی است که می توان مشکل او را حل کرد.

د= درست            غ = غلط

۱۷. من کمک می کنم که بچه ام هر چه زودتر بر ناراحتی خود غلبه کند تا بتواند به کارهای بهتر بپردازد.

د= درست            غ = غلط

۱۸. من ناراحتی بچه را فرصتی برای یاد دادن چیزهای تازه به او تلقی نمی کنم.

د= درست            غ = غلط

۱۹. به نظر من، ناراحتی بچه ها ناشی از توجه بیش از حد آنها به چیزهای منفی است.

د= درست            غ = غلط

۲۰. بچه ی من وقتی خشمگین است، واقعاً لوس و نُنر می شود.

د= درست            غ = غلط

۲۱. من برای خشم و عصبانیت بچه ام، حد و مرزی قائلم.

د= درست            غ = غلط

۲۲. بچه ی من برای آنکه جلب توجه کند خودش را ناراحت نشان می دهد.

د= درست            غ = غلط

۲۳. خشم هیجانی است که بهتر است علت آن را بفهمیم.

د= درست            غ = غلط

۲۴. خشمِ‌ بچه ها عمدتاً ناشی از عدم درک و رشد نایافتگی آنهاست.

د= درست            غ = غلط

۲۵. من سعی می کنم خشم بچه ام را به شادی تبدیل کنم.

د= درست            غ = غلط

۲۶. آدم هر وقت خشمگین می شود، باید خشم خود را ابراز کند.

د= درست            غ = غلط

۲۷. وقتی بچه ی من ناراحت می شود، فرصتی برای من پیش می آید که با او صمیمی تر شوم.

د= درست            غ = غلط

۲۸. کودکان واقعاً دلیلی برای خشمگین شدن ندارند.

د= درست            غ = غلط

۲۹. وقتی بچه ی من ناراحت است، سعی می کنم به او کمک کنم تا بفهمد که چه موضوعی باعث ناراحتی او شده است.

د= درست            غ = غلط

۳۰. وقتی بچه ام ناراحت است، به او نشان می دهم که او را در ک می کنم.

د= درست            غ = غلط

۳۱. ناراحت شدن برای بچه ها لازم است.

د= درست            غ = غلط

۳۲. موضوع مهم این است که بفهمیم چرا بچه ناراحت است.

د= درست            غ = غلط

۳۳. کودکی زمان بی خیالی و سبکبالی است، نه زمان ناراحتی و خشم.

د= درست            غ = غلط

۳۴. وقتی بچه ام ناراحت است با هم می نشینیم و راجع به ناراحتی اش صحبت می کنیم.

د= درست            غ = غلط

۳۵. وقتی که بچه ام ناراحت است، سعی می کنم به او کمک کنم تا بفهمد که چرا چنین احساسی دارد.

د= درست            غ = غلط

۳۶. وقتی که بچه ام عصبانی است، فرصت پیدا می کنم که با او صمیمی تر شوم.

د= درست            غ = غلط

۳۷. وقتی بچه ام عصبانی است، سعی می کنم با او همدلی کنم.

د= درست            غ = غلط

۳۸. من از بچه ام می خواهم که بر خشم خود مسلّط شود.

د= درست            غ = غلط

۳۹. به نظر من، برای بچه ها خوب است که گاهی اوقات عصبانی شوند.

د= درست            غ = غلط

۴۰.موضوع مهم این است که بفهمیم چرا کودک عصبانی است.

د= درست            غ = غلط

۴۱. وقتی بچه ام ناراحت می شود به او اخطار می کنم که بدرفتاری نکند.

د= درست            غ = غلط

۴۲. وقتی فرزندم ناراحت است نگران می شوم که مبادا در آینده دچار مشکلات شخصیتی شود.

د= درست            غ = غلط

۴۳. من واقعاً سعی نمی کنم چیزی به فرزندم یاد بدهم، به ویژه درباره ی ناراحتی.

د= درست            غ = غلط

۴۴. اگر بخواهم در مورد ناراحتی چیزی بگویم، این است که بهتر است آن را ابراز کنیم.

د= درست            غ = غلط

۴۵. فکر نمی کنم برای تغییر احساس ناراحتی بتوان کاری انجام داد.

د= درست            غ = غلط

۴۶. برای بچه ام که ناراحت است، کاری جز تسلی دادن نمی توان انجام داد.

د= درست            غ = غلط

۴۷. وقتی فرزندم ناراحت است، سعی می کنم به او بفهمانم که من بدون هیچ قید و شرطی دوستش دارم.

د= درست            غ = غلط

۴۸. وقتی که فرزندم ناراحت است، نمی دانم از من چه توقعی دارد.

د= درست            غ = غلط

۴۹. من واقعاً سعی نمی کنم چیزی به فرزندنم یاد بدهم، به ویژه درباره ی خشم و عصبانیت.

د= درست            غ = غلط

۵۰. اگر بخواهم در مورد خشم و عصبانیت چیزی بگویم، این است که بهتر است آن را ابراز کنیم.

د= درست            غ = غلط

۵۱. وقتی که فرزند من خشمگین و عصبانی است، سعی می کنم احساس او را درک کنم.

د= درست            غ = غلط

۵۲. وقتی فرزند من خشمگین و عصبانی است، سعی می کنم به او بفهمانم که من بدون هیچ قید و شرطی دوستش دارم.

د= درست            غ = غلط

۵۳. وقتی فرزندم خشمگین است، نمی دانم از من چه توقعی دارد.

د= درست            غ = غلط

۵۴. فرزند من بداخلاق است و من از این بابت نگران ام.

د= درست            غ = غلط

۵۵. فکر نمی کنم درست باشد که یک بچه خشمگین و عصبانی شود.

د= درست            غ = غلط

۵۶. آدم های خشمگین و عصبانی، قابل کنترل نیستند.

د= درست            غ = غلط

۵۷. اگر جلوی ابراز خشم کودک را نگیریم، آنگاه قشقرق به راه می اندازد و جیغ و داد می کند.

د= درست            غ = غلط

۵۸. بچه ها خودشان را عصبانی و خشمگین نشان می دهند تا حرفشان را پیش ببرند.

د= درست            غ = غلط

۵۹. وقتی که بچه ی من عصبانی می شود نگران می شوم که نکند دست به خرابکاری بزند.

د= درست            غ = غلط

۶۰. اگر شما به بچه ها اجازه بدهید عصبانی و خشمگین شوند، آنگاه فکر می کنند که می توانند همیشه حرفشان را این جوری پیش ببرند.

د= درست            غ = غلط

۶۱. بچه ها هنگام عصبانیت، بی ادب می شوند.

د= درست            غ = غلط

۶۲. بچه ها هنگام عصبانیت، خیلی بامزه می شوند.

د= درست            غ = غلط

۶۳. وقتی خشمگین می شوم، نمی توانم درست تصمیم بگیرم و کارهایی انجام می دهم که بعداً از انجام آنها پشیمان می شوم.

د= درست            غ = غلط

۶۴. وقتی که فرزندم عصبانی می شود، وقت آن است که مشکلش را حل کنیم.

د= درست            غ = غلط

۶۵. وقتی که فرزندم خشمگین می شود، به او یک پس گردنی می زنم.

د= درست            غ = غلط

۶۶. هنگامی که بچه ام عصبانی می شود، به هر طریق سعی می کنم او را آرام کنم.

د= درست            غ = غلط

۶۷. من به خشم و عصبانیت بچه زیاد اهمیت نمی دهم.

د= درست            غ = غلط

۶۸. هنگامی که بچه ام عصبانی می شود، معمولاً عصبانیت او را زیاد جدی نمی گیرم.

د= درست            غ = غلط

۶۹. وقتی که عصبانی می شوم، حس می کنم می خواهم منفجر شوم.

د= درست            غ = غلط

۷۰. عصبانیت فایده ای ندارد.

د= درست            غ = غلط

۷۱. ابراز خشم برای کودک هیجان انگیز است.

د= درست            غ = غلط

۷۲. خشم کودک موضوع مهمی است.

د= درست            غ = غلط

۷۳. بچه ها حق دارند عصبانی شوند.

د= درست            غ = غلط

۷۴. وقتی که فرزندم عصبانی می شود، سعی می کنم علت عصبانیت او را پیدا کنم.

د= درست            غ = غلط

۷۵.وقتی بچه عصبانی می شود، باید به او کمک کنیم علت عصبانیتش را بفهمد.

د= درست            غ = غلط

۷۶.وقتی که فرزندم از دست من عصبانی می شود، با خودم فکر می کنم«دلم نمی خواهد چیزی در این باره از او بشنوم.»

د= درست            غ = غلط

۷۷. وقتی که فرزندم عصبانی می شود، با خودم فکر می کنم «ای کاش او می توانست کمی انعطاف پذیر باشد.»

د= درست            غ = غلط

۷۸. وقتی که فرزند من عصبانی می شود، پیش خودم فکر می کنم «چرا او نمی تواند مسائل را همان طوری که هست بپذیرد.»

د= درست            غ = غلط

۷۹. بچه ها باید عصبانی شوند تا بتوانند روی پای خودشان بایستند.

د= درست            غ = غلط

۸۰. من به ناراحتی فرزندم زیاد اهمیت نمی دهم.

د= درست            غ = غلط

۸۱. وقتی که فرزندم خشمگین و عصبانی است، دلم می خواهد بدانم به چه چیزی فکر می کند.

د= درست            غ = غلط

 

نحوه ی نمره گذاری و تفسیر آزمون

بی توجه:

به کدام یک از سؤالات زیر پاسخ «درست» داده اید؟

۱،۲،۶،۷،۹،۱۲،۱۳،۱۴،۱۵،۱۷،۱۸،۱۹،۲۴،۲۵،۲۸،۳۳،۴۳،۶۲،۶۶،۶۸،۷۶،۷۷،۷۸،۸۰

تعداد پاسخ های «درست» خود را با هم جمع و حاصل را بر ۲۵ تقسیم کنید. عددی که به دست می آید، نمره ی شما در سبک فرزند پروری بی توجه است.

 

ناراضی:

به کدام یک از سؤالات زیر پاسخ «درست» داده اید؟

۳،۴،۵،۸،۱۰،۱۱،۲۰،۲۱،۲۲،۴۱،۴۲،۵۴،۵۵،۵۶،۵۷،۵۸،۵۹،۶۰،۶۱،۶۳،۶۵،۶۹،۷۰

تعداد پاسخ های «درست» خود را با هم جمع و حاصل را بر ۲۳ تقسیم کنید. عددی که به دست می آید، نمره ی شما در سبک فرزندپروری ناراضی است.

 

آسان گیر:

به کدام یک از سؤالات زیر پاسخ «درست» داده اید؟

۲۶،۴۴،۴۵،۴۶،۴۷،۴۸،۴۹،۵۰،۵۲،۵۳

تعداد پاسخ های «درست» خود را با هم جمع و حاصل را بر ۱۰ تقسیم کنید. عددی که به دست می آید، نمره ی شما در سبک فرزند پروری آسان گیر است.

 

مربی هیجان:

به کدام یک از سودالات زیر پاسخ «درست» داده اید؟

۱۶،۲۳،۲۷،۲۹،۳۰،۳۱،۳۲،۳۴،۳۵،۳۶،۳۷،۳۸،۳۹،۴۰،۵۱،۶۴،۷۱،۷۲،۷۳،۷۴،۷۵،۷۹،۸۱

تعداد پاسخ های «درست» خود را با هم جمع و حاصل را بر ۲۳ تقسیم کنید. عددی که به دست می آید، نمره ی شما در سبک فرزند پروری مربی هیجان است.

 

حال چهار نمره خود را با هم مقایسه کنید. در هر یک از آنها که نمره بیشتری به دست آورده باشید، سبک فرزندپروری شما بدان سو گرایش دارد.

توضیحات بیشتری درباره ی هر یک از این سبک های فرزند پروری ارائه می شود. بیشتر آنها مبتنی بر مصاحبه هایی هستند که در جریان پژوهش های خود با والدین بچه های چهار یا پنج ساله انجام داده ایم، و براساس گفته های والدینی هستند که بر اساس نتایج این پژوهش ها در هر یک از این چهارگونه قرار داشته اند. حین خواندن مطالب مذکور به تعاملات خود با فرزندانتان فکر کنید و ببینید با توضیحات ذکر شده چه شباهت ها و تفاوت هایی دارند. می توانید به روابطی که در دوران کودکی با والدینتان داشته اید نیز فکر کنید. به طرز برخورد خانواده تا با هیجانات فکر کنید؛ چه دیدگاهی نسبت به هیجانات داشتند؟ آیا ناراحتی و عصبانیت را طبیعی تلقی می کردند؟ آیا وقتی عضوی از خانواده احساس ناراحتی، ترس، یا خشم می کرد به حرف های او گوش می دادند؟ آیا در چنین اوقاتی یکدیگر را حمایت و راهنمایی می کردند و در حل مشکلات به هم کمک می کردند؟ یا همیشه خشم را عامل بالقوه ی خرابکاری، ترس را نشانه ی بُزدلی، و غم و ناراحتی را ناشی از دلسوزی برای خود القی می کردند؟ آیا در خانواده ی شما احساسات و عواطف اموری بی فایده، بی ارزش، خطرناک، لوس، یا بی بندوبار تلقی می شدند؟

به یاد داشته باشید که بسیاری از خانواده ها دیدگاه ثابتی در مورد هیجانات ندارند؛ یعنی نگرش آنها در مورد ابراز هیجانات، بسته به نوع هیجان ابراز شده فرق می کند. برای مثال، ممکن است والدین ناراحت شدن را بد ندانند، اما عصبانیت را بد و خطرناک تلقی کنند. یا ممکن است عصبانی شدن بچه ها را خوب و نشانه ای از جسارت آنها تلقی کنند، ولی ترس و ناراحتی را بچگانه و ناشی از بزدلی بدانند. افزون بر این، ممکن است برای هر یک از اعضای خود معیارهای متفاوتی داشته باشند. مثلاً، بعضی از خانواده ها عصبانیت را برای پسر و ناراحتی و افسردگی را برای دختر بد نمی دانند، اما عکس این حالت را نمی پذیرند.

اگر بعد از مطالعه ی شرح سبک های مختلف فرزند پروری احساس کردید که می خواهید برخی جنبه های ارتباط خود با فرزندان تان را تغییر دهید، احتمالاً توصیه های ارائه شده در شما را در این کار یاری خواهند داد.

برگرفته شده از کتاب: پرورش هوش هیجانی در کودکان 

نویسنده: دکتر جان گاتمن 

ترجمه: حمید رضا بلوچ

 

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.