تاناتوفوبیا یا ترس مرگ

تاناتوفوبیا یا ترس مرگ چیست؟

تاناتوفوبیا یا «ترس از مرگ» میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار می‌دهد. تاناتوفوبیا برای برخی افراد، می‌تواند باعث ایجاد اضطراب و/یا افکار وسواسی شود. باید دقت کرد که تاناتوفوبیا با ترس از اجساد یا چیزهای مرده که به عنوان “نکروفوبیا” شناخته می شود، متفاوت است. با این حال، هر دوی این ترس ها می توانند به طور مشابه با ترس از جنبه های ناشناخته مربوط به مرگ، به نام “بیگانه هراسی” مرتبط باشند. به معنای دیگر، امکان مواجهه با چیزی قریب الوقوع فراتر از آن چیزی است که قبلاً شناخته شده است. برای اینکه با پایان نامعلوم زندگی راحت تر کنار بیایید، باید فوبیای خود را درک کنید و به منظور غلبه بر آن تلاش کنید.

درک فوبیای خود

زمانی که فکرتان درگیر مرگ می شود شروع به یادداشت کنید. اولین چیزی که باید در هنگام مواجهه با ترس از مرگ تعیین کرد این است که چگونه – و چقدر – ترس شما بر زندگی‌تان تأثیر می گذارد. ما اغلب بلافاصله از محرک های محیطی یا علل ترس و اضطراب خود آگاه نیستیم. نوشتن در مورد موقعیت هایی که در آن ایجاد ترس از مرگ را در شما به وجود می آورند، می تواند ابزار مفیدی برای حل این مسائل باشد. به سادگی از خود بپرسید: “وقتی در آن لحظه احساس ترس یا اضطراب کردم، در اطراف من چه می گذشت؟” به چند دلیل، پاسخ به این سوال در ابتدا می تواند بسیار دشوار باشد. با اصول اولیه شروع کنید. به چند روز گذشته فکر کنید و تا جایی که می توانید جزئیات مربوط به زمان هایی که به مرگ فکر می کردید را یادداشت کنید. دقیقاً کاری را که در زمان بروز این افکار انجام می‌دادید را درج کنید. ترس از مرگ بسیار رایج است. در طول تاریخ بشر، مردم نگران مرگ و مردن بوده اند. این قضیه ممکن است به دلایل مختلفی از جمله سن، مذهب، سطح اضطراب، تجربه از دست دادن عزیزان و غیره رخ دهد. به عنوان مثال، در طول برخی از مراحل انتقالی در زندگی خود، ممکن است بیشتر مستعد ترس از مرگ باشید. فرد ممکن است در سنین ۴-۶، ۱۰-۱۲، ۱۷-۲۴، و ۳۵-۵۵، مشغولیت عمیق تری با مرگ داشته باشند. محققان از دیرباز در مورد مرگ، چشم اندازی فلسفی داشته اند. به گفته ژان پل سارتر، فیلسوف اگزیستانسیالیست، مرگ دقیقاً به این دلیل است که “از بیرون به سراغ ما می آید و ما را به بیرون تبدیل می کند” می تواند منبع ترس برای مردم باشد. بنابراین، فرایند مرگ، رادیکال‌ترین بعد ناشناخته قابل تصور (یا به تعبیری غیرقابل تصور) را برای ما نشان می‌دهد. همانطور که سارتر اشاره می کند، مرگ این پتانسیل را دارد که بدن های زنده ما را به قلمروی غیرانسانی که در ابتدا از آن بیرون آمده اند، تبدیل کند.

زمانی که احساس اضطراب یا ترس می کنید شروع به یادداشت کنید.

در مرحله بعد، هر یک از مواقعی را که می توانید به خاطر داشته باشید که به دلیل ترس یا اضطراب تصمیم به انجام کاری گرفته اید، یادداشت کنید. همه موارد را یادداشت کنید، حتی اگر مطمئن نیستید که آیا این احساسات لزوماً به مرگ مرتبط هستند یا خیر.

اضطراب خود را با افکار مرگ مقایسه کنید.

بعد از اینکه یک لیست از افکار مرگ و یک لیست از لحظات اضطراب خود تهیه کردید، به دنبال نقاط مشترک بین این دو باشید. به عنوان مثال، ممکن است متوجه شوید که هر بار که برند خاصی از آب نبات را می بینید، درجاتی از اضطراب در شما پدیدار می شود، اما نمی دانید که علت آن چیست. سپس متوجه می شوید که در همین موقعیت ها به مرگ فکر می کنید. شاید به یاد داشته باشید که برند آب نبات مورد نظر در مراسم خاکسپاری پدربزرگ و مادربزرگ شما سرو شده است. سپس شما نیز به طور کلی درجاتی از ترس را در رابطه با تفکر در مورد مرگ احساس کردید. چنین ارتباطاتی، بین اشیا، احساسات و موقعیت‌ها، می‌تواند کاملاً ظریف باشد، گاهی اوقات حتی بیشتر از سناریویی که در بالا توضیح داده شد. اما نوشتن آنها می تواند راهی عالی برای آگاهی بیشتر از آنها باشد. در این صورت می‌توانید در چنین لحظاتی بر نحوه مدیریت خود تأثیر بگذارید.تاناتوفوبیا یا ترس مرگ

ارتباط بین اضطراب و انتظار را بشناسید.

ترس یک نیروی قوی است که به طور بالقوه می تواند تقریباً بر هر کاری که انجام می دهید تأثیر بگذارد. اگر بتوانید فراتر از ترس خود قرار گیرید، ممکن است متوجه شوید که رویداد واقعی که از آن می ترسید آنقدرها که فکر می کنید وحشتناک نیست. اضطراب معمولاً با انتظار در مورد اینکه همه چیز چگونه پیش خواهد رفت یا خیر، پیچیده می شود. این احساسی است که به آینده مرتبط می شود. مدام به خود یادآوری کنید که ترس از مرگ گاهی بدتر از خود مرگ است. چه کسی می داند، ممکن است مرگ شما به آن اندازه که تصور می کنید ناخوشایند نباشد.

با خودتان صادق باشید.

کاملاً روراست باشید و کاملاً با واقعیت فانی خود روبرو شوید. تا زمانی که این کار را نکنید، ترس از مرگ، شما را احاطه خواهد کرد. زندگی زمانی بسیار ارزشمندتر می شود که به طور موقت تحقق یابد. شما می دانید که زمانی با مرگ روبرو خواهید شد، اما لازم نیست زندگی را در ترس از دست دادن زندگی سپری کیند. هنگامی که با خود صادق باشید و با ترس خود روبرو شوید، قادر خواهید بود این فوبیا را تخریب کنید.

رها کردن چیزی که نمی توانید کنترل کنید

روی چیزی که می توانید کنترل کنید تمرکز کنید. مرگ می تواند یکی از ترسناکترین افکاری باشد که ذهن شما را اشغال کند، در درجه اول به این دلیل که محدودیت های زندگی و آنچه ما قادر به تصور آن هستیم را آشکار می کند. یاد بگیرید که روی چیزهایی تمرکز کنید که واقعاً می توانید کنترل کنید، در حالی که هنوز درگیر چیزهایی هستید که قدرت کنترل آنها را ندارید و مرگ یکی از آنهاست. برای مثال، ممکن است نگران مرگ در اثر حمله قلبی باشید. عوامل خاصی وجود دارد که نمی توانید در مورد بیماری قلبی آنها را کنترل کنید، مانند سابقه خانوادگی، ژنتیک و قومیت، و سن. با تمرکز بر این موارد، خود را بیشتر مضطرب خواهید کرد. در عوض، بسیار بهتر است که روی چیزهایی که می‌توانید کنترل کنید، مانند ترک سیگار، ورزش منظم و خوب غذا خوردن تمرکز داشته باشید. در واقع، زمانی که یک سبک زندگی ناسالم دارید، بیشتر از عوامل غیرقابل کنترل در معرض خطر ابتلا به بیماری قلبی هستید.

زندگی خود را هدایت کنید.

هنگامی که می خواهیم مسیر زندگی خود را کنترل کنیم، اغلب با ناامیدی، یأس و اضطراب در مورد چیزهایی که طبق برنامه پیش نمی روند مواجه می شویم. بیاموزید که چنگال خود را در مورد اینکه چگونه نتایج زندگی خود را به شدت کنترل می کنید، شل کنید. البته هنوز هم می توانید برنامه ریزی کنید و مسیر زندگی خود را هدایت کنید. اما برای چیزهای غیرمنتظره کمی جا بگذارید. یک قیاس مناسب ایده جاری شدن آب در رودخانه است. گاهی اوقات حاشیه رودخانه تغییر می کند، رودخانه منحنی می شود و سرعت آب کاهش می یابد یا سریعتر می شود. رودخانه هنوز در جریان است، اما باید آن را رها کنید تا به جایی شما را رهنمون کند.

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.