داستان هیجانات یک نوجوان
داستان هیجانات یک نوجوان : کارن یک دانشآموز شانزدهساله سال دوم دبیرستان است. او دچار ناتوانایی یادگیری است که باعث شده است باوجود تلاشهای بسیار زیاد در کلاسهای درس، یادگیری در مدرسه و انجام تکالیفش برای او سخت شود. بهویژه کلاسهای انگلیسی که برایش بسیار سخت هستند و در انجام تکالیف درسی خود دچار مشکل […]
داستان هیجانات یک نوجوان : کارن یک دانشآموز شانزدهساله سال دوم دبیرستان است. او دچار ناتوانایی یادگیری است که باعث شده است باوجود تلاشهای بسیار زیاد در کلاسهای درس، یادگیری در مدرسه و انجام تکالیفش برای او سخت شود. بهویژه کلاسهای انگلیسی که برایش بسیار سخت هستند و در انجام تکالیف درسی خود دچار مشکل میشود. او شبها تا دیروقت بیدار میماند تا بتواند تکالیفش را انجام دهد و بهتدریج به خاطر ناتوانیهایش ناامید شده است.
تکالیف او برای والدینش بسیار مهم است و وقتی متوجه میشوند که او نتوانسته است تکالیفش را انجام دهد، عصبانی و مأیوس میشوند. آنها سعی میکنند وقتی کارن در حال انجام تکالیفش است با او صحبت کنند و این باعث میشود عصبانی شود و آنها را به خاطر مشکلاتش سرزنش کند.
کارن به آنها میگوید که خواستههایش را درک نمیکنند و بهتر است او را تنها بگذارند و در بقیهی روز نیز با آنها صحبت نمیکند. والدینش از دست او خشمگین میمانند. او به خاطر اینکه نتوانسته است تکالیفش را تمام کند، بهشدت سردرگم و آشفته است.
ممکن است داستان احساس کارن بهاینترتیب باشد:
فاکتورهای آسیبپذیری
کارن از قبل به این خاطر که انجام تکالیفش برای او سخت بوده، تحتفشار بوده است. همچنین ممکن است او به خاطر عدم توانایی در تکمیل تکالیفش احساس سرخوردگی و یأس بکند. همچنین او از شببیداریهایش خسته شده است.
رویداد محرک
والدین کارن به خاطر عدم انجام تکالیفش از او مأیوس هستند و سعی دارند در مورد این موضوع با او صحبت کنند. صحبت کردن با او در حین کار کردن برای کارن رویداد محرک محسوب میشود.
افکار و باورهایی در مورد این رویداد
کارن فکر میکند، چرا آنها من را درک نمیکنند؟ از اینکه من را به خاطر کاری که مقصر آن نیستم سرزنش میکنند، نفرت دارم. چرا آنها به من اطمینان ندارند و من را به حال خودم نمیگذارند؟ از آنها متنفرم.
نامگذاری هیجان
کارن خشمگین و ناامید است.
اقدامات / ابراز هیجانات
کارن شروع کرده است به فریاد زدن سر والدینش. سرزنش کردن آنها و امتناع از صحبت کردن با آنها. او تکالیفش را تکمیل نمیکند و این باعث شده که احساس بدتری پیدا کند.
اثرات بعدی
کارن ممکن است به خاطر عدم توانایی در انجام تکالیفش، احساس خجالت و گناه بکند. در شرایطی که ممکن است هیجانات درونی کارن از اطرافیانش پنهان بماند و آنها همچنان با رفتار خود روی هیجانات او تأثیر میگذارند. این میتواند فاکتور آسیبپذیری یا رویداد محرک داستان دیگری برای هیجانات او باشد.
تغییر نتیجه داستان
این داستان چگونه میتواند نتیجهای متفاوت داشته باشد؟ داستان احساس، برنامهای برای متحول کردن هیجانات و راهنمایی برای تغییر نتیجهی داستان و همچنین روشی برای بیان احساس شما یا نوجوانتان بعد از بیان هیجانات است. همچنین روشهایی را نشان میدهد که داستان والدین با داستان نوجوان در تعامل است (به این صورت که هر داستان بهصورت رفت و برگشتی روی داستان دیگر تأثیر میگذارد) و درنتیجه فرصتهایی برای پاسخی متفاوت فراهم میکند. شما بهعنوان والدین باید از داستان خودتان، آسیبپذیریها، رویدادهای محرک، افکار و تعابیر، هیجانات بدنی و اعمال و به همان اندازه از داستان نوجوانتان باخبر باشید. عمل شما رویداد محرک نوجوان شما است و برعکس. فاکتورهای آسیبپذیری نوجوان مانند ماشهی فاکتورهای آسیبپذیری و رویداد محرک شما عمل میکنند و برعکس. تغییر یکی از داستانها معمولاً دیگری را هم تغییر خواهد داد.
فاکتورهای آسیبپذیری
وقتی بدانید نوجوان شما آسیبپذیر است، تأثیر رفتارتان را در نظر بگیرید، نسبت به نظارت بر رفتارها، واکنشها یا انتظارات نوجوانتان حساستر باشید. این میتواند به شما کمک کند تا از مواجهه با خواستهها یا افزایش آنها جلوگیری کنید. دانستن آسیبپذیریهای خودتان و نوجوانتان به شما اجازه میدهد تا بهترین زمان برای صحبت کردن با او را پیدا کنید. دانستن فاکتورهای آسیبپذیری میتواند به شما کمک کند تا خشم و ناامیدیتان را در خانواده به حداقل برسانید.
وقتی والدین کارن بفهمند که کارن استرس دارد و خسته است، ممکن است به او اجازه بدهند تا به کارش ادامه بدهد و سعی کنند به دنبال وقتی باشند تا آرامش داشته باشد و بتوانند با او صحبت کنند.
یا وقتی آنها آسیبپذیریها و ناامیدیهای خود را بشناسند، ممکن است بفهمند خود کارن تلاشش را میکند. هرچند شاید هرگز به نتیجه نرسد. وقتی کارن از آسیبپذیری خود، آگاه باشد، میتواند به والدینش بگوید که این بحث باعث میشود تمرکز خود را از دست بدهد و در این لحظه آماده بحث کردن نیست. وقتی هم والدین و هم کودک از آسیبپذیریها آگاه باشند، باقی داستان کاملاً متفاوت خواهد شد.
افکار و هیجانات در مورد رویداد
داستان هیجانات یک نوجوان :شیوهی فکر کردن ما روی احساس کردن ما تأثیر خواهد گذاشت. افکار ما قابلتغییر هستند. این یعنی افکار میتوانند تغییر کنند و این هیجانات آنها را نیز تغییر خواهد داد.
داستان کارن زمانی فرق میکند که او بتواند فکر کند: والدین من سعی میکنند برای من مفید باشند، هرچند عصبانی و خشمگین هستند. شاید اگر من به آنها بگویم مشغول کار کردن روی تکالیفم هستم، مرا به حال خودم بگذارند و من میتوانم روی تکالیفم متمرکز بشوم. وقتی والدین کارن به یاد داشته باشند که رفتار کارن ممکن است ناشی از عدم توانایی او در یادگیری باشد، نه نبود محرک یا تمایل، راحتتر هیجاناتشان را کنترل میکنند.
لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.