مبارزات نادرست اختلال کمبود توجه و بیش فعالی (ADHD)

مبارزات نادرست اختلال کمبود توجه و بیش فعالی (ADHD)

اختلال کمبود توجه و بیش فعالی اختلال کمبود توجه و بیش فعالی:  ADHD یک وضعیت عصبی رشدی است که به طور قابل توجهی بر نتایج زندگی تأثیر می گذارد. کودکان و بزرگسالان مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی ADHD معمولاً خطرات بیشتری را متحمل می شوند و تسلیم رضایت فوری می شوند. زندگی […]


اختلال کمبود توجه و بیش فعالی

اختلال کمبود توجه و بیش فعالی:  ADHD یک وضعیت عصبی رشدی است که به طور قابل توجهی بر نتایج زندگی تأثیر می گذارد.

کودکان و بزرگسالان مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی ADHD معمولاً خطرات بیشتری را متحمل می شوند و تسلیم رضایت فوری می شوند.

زندگی با اختلال کمبود توجه و بیش فعالی ADHD یک تجربه ناامید کننده است که اغلب توسط کسانی که این شرایط را ندارند درک می کنند.

تامی پشت میزش نشست و لپ تاپش را باز کرد. دستورالعمل های انشا روی صفحه نمایش بود و او با وظیفه شناسی شروع به خواندن کرد. با این حال، تنها پس از چند دقیقه، توجه او به سمت تار عنکبوت پیچیده ای که در ورودی را تزئین کرده بود، منحرف شد. تامی وقتی متوجه شد که حتی یک کلمه را که خوانده بود به خاطر نمی آورد، ناامید شد. او تلاش کرد تا دوباره تمرکز کند، اما ذهنش گریزان بود و یک بار دیگر پرت شد.

این سناریو برای تامی بسیار آشنا بود. هر بار که سعی می کرد تکالیفش را انجام دهد، به نظر می رسید که یک نبرد سخت است. دوستانش بدون زحمت تکالیف را انجام دادند، در حالی که تامی متوجه شد که با افکار سرگردانش دست و پنجه نرم می کند و دائماً از مسیر منحرف می شود.

تامی در سن ۱۳ سالگی تشخیصی تحت اختلال کمبود توجه و بیش فعالی عنوان دریافت کرد که مبارزات او را روشن کرد.(ADHD)  این مکاشفه ای بود که هم آرامش و هم غم را به همراه داشت. سرانجام، او فهمید که ناتوانی او در تمرکز یک نقص شخصیتی نیست، و او به سادگی “تنبل” نیست، همانطور که والدین و معلمانش گاهی اوقات او را به این کار متهم کرده بودند.

اما در حالی که تشخیص واضح بود، راه حل جادویی ارائه نکرد. ذهن تامی یک سرگردان ناآرام باقی ماند و مدام در حفره های خرگوش های حواس پرتی جست و جو می کرد. علیرغم دانستن علت اصلی مشکلاتش، چالش مدیریت تمرکز او همچنان ادامه داشت، و او را مجبور کرد تا با ذهن خود دست و پنجه نرم کند، یک مقاله در یک زمان.

تحقیقات در مورد مکانیسم های عصبی زمینه ساز ADHD چشم انداز جالبی را آشکار کرده است. این نشان می‌دهد که     ADHD   اساساً با ناهنجاری‌هایی در مناطق خاصی از مغز مشخص نمی‌شود، بلکه در عوض اختلالی است که ریشه در اختلالات اتصال عملکردی دارد.

یک بازیکن محوری در این معمای اتصال، شبکه حالت پیش فرض (DMN) است. این شبکه زمانی زنده می‌شود که افراد در حالت استراحت هستند و فعالانه درگیر کارهای شناختی نیستند، مثلاً انجام تکالیف. برعکس، وقتی توجه خود را به وظایف شناختی معطوف می‌کنیم، شبکه‌های تخصصی مرتبط با کار به ما کمک می‌کنند تا کار را تکمیل کنیم.

در کسانی که ADHD ندارند، تعادل ظریفی بین DMN و این شبکه‌های مرتبط با وظیفه وجود دارد. هنگامی که یک شبکه فعال تر می شود، شبکه دیگر به آرامی تمایل پیدا می کند و یک انتقال یکپارچه بین استراحت و تعامل شناختی ایجاد می کند.

اختلال عملکرد DMN در ADHD

با این حال، برای افراد مبتلا به ADHD ،DMN مطیعانه در طول وظایف شناختی عقب نشینی نمی کند. در عوض، همچنان پافشاری می کند و سرسختانه فعالیت خود را حفظ می کند. این رفتار غیرمعمول در DMN با نفوذ افکار یا رویاهای نامرتبط در طول این وظایف مرتبط است. گویی یک کشمکش مداوم در مغز بین DMN و نیازهای شناختی لحظه وجود دارد.

این نبرد عصبی توضیح روشنی برای این موضوع ارائه می دهد که چرا افراد مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی اغلب یک کشش ثابت و مغناطیسی را از کار فعلی خود دور می کنند و به راحتی تسلیم حواس پرتی می شوند. این فقط فقدان اراده نیست. این یک رقص عصبی بین دو شبکه رقیب است که تمرکز روی یک کار را تقریبا غیرممکن می کند. بر خلاف کودکان معمولی در حال رشد، که اغلب با بالغ شدن از این مشکلات بیشتر می شوند، افراد مبتلا به ADHD معمولاً در طول زندگی خود با این چالش ها دست و پنجه نرم می کنند. این مبارزه پایدار می تواند منجر به موانع یادگیری و مشکلات در تعامل اجتماعی شود.

در سال های اخیر، افزایش قابل توجهی در تشخیص ADHD در ایالات متحده وجود داشته است. تقریباً ۹٫۴ درصد از کودکان ۴ تا ۱۷ ساله به این بیماری مبتلا می شوند و پسران بیشتر از دختران تشخیص داده می شوند. علاوه بر این، حدود ۴٫۴ درصد از بزرگسالان در ایالات متحده به ADHD مبتلا هستند، اگرچه ممکن است این تعداد دست کم گرفته شود.

ADHD  و تصمیم گیری

یکی از زمینه هایی که تاثیر ADHD آشکار می شود، تصمیم گیری است. تصمیم‌گیری با توانایی‌های شناختی در هم تنیده است، زیرا شامل ارزیابی گزینه‌های مختلف و انتخاب مطلوب‌ترین آنها می‌شود. افراد مبتلا به ADHD اغلب تفاوت هایی را در سبک تصمیم گیری خود در مقایسه با افراد عصبی نشان می دهند، به ویژه در تصمیم گیری های مرتبط با خطر و در نظر گرفتن پیامدهای آتی. این تمایل به ریسک پذیری اغلب تا نوجوانی و بزرگسالی ادامه می یابد و منجر به رفتارهایی مانند بزهکاری و سوء مصرف مواد می شود.

تربیت کودک مبتلا به ADHD مانند تامی می تواند یک سفر دلهره آور برای والدین باشد. درک آنچه فرزندشان تجربه می کند، از جمله مشکلات در تمرکز، رویاپردازی، به تعویق انداختن، رعایت نکردن دستورالعمل ها، و بی قراری s، می تواند گیج کننده باشد. برای والدین ضروری است که بدانند این رفتارها عمدی نیستند. کودکان مبتلا به ADHD به صبر و درک والدین خود نیاز دارند.

زندگی با ADHD می تواند یک تجربه بسیار ناامید کننده باشد. افراد غالباً تشخیص می دهند که اعمالشان کمتر از حد مطلوب است، با این حال احساس ناتوانی و ناتوانی در تغییر آنها می کنند. علاوه بر این، آنها با چالش سوء تفاهم دست و پنجه نرم می کنند، زیرا انتقال تجربیات خود به کسانی که این شرایط را ندارند دشوار است. با نزدیک شدن به ADHD با همدلی و آگاهی، می‌توانیم تفاوت معناداری در زندگی افراد مبتلا به این بیماری ایجاد کنیم و به آنها کمک کنیم تا مسیرهای منحصر به فرد خود را به سمت موفقیت و رفاه طی کنند.

مدرسه روان شناسی. رون بنه