نامزد خودشیفته را چه کنیم ؟

نامزد خودشیفته را چه کنیم ؟ چهار استراتژی برای مدیریت یک نامزد خودشیفته :نحوه کنار آمدن و زمان ترک کردن

مدیریت شریک خودشیفته شما یک فرآیند فعال است.شفاف بودن در مورد اینکه چه کسی هستید، حرف زدن، شناخت محدودیت های خود و تعیین حد و مرز می تواند به شما در مدیریت یک شریک خودشیفته کمک کند.اگر از نظر عاطفی مورد آزار و اذیت قرار می گیرید، وقت آن است که به ادامه دادن یا ادامه ندادن راه فکر کنید.DSM اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) را به عنوان یک وضعیت روانی توصیف می کند که در آن افراد احساس بزرگیزیاد ،   اهمیت بیمار گونه به خود، نیاز عمیق به توجه و تحسین بیش از حد، روابط آشفته، و عدم همدلی با دیگران دارند. همچنین به خاطر داشته باشید که بسیاری از افراد می توانند برخی از ویژگی های خودشیفتگی را بدون داشتن NPD کامل نشان دهند. اینها ممکن است شامل موارد زیر باشد:

داشتن احساس خود بزرگ بینی

نیاز به تمجید دائمی

استفاده کردن  دیگران

عدم شناخت یا اهمیت دادن به نیازهای دیگران

افراد مبتلا به خودشیفتگی اغلب نسبت به انتقاد بسیار حساس هستند. آنها «عزت نفس شکننده و بالایی» دارند. این بدان معنی است که آنها به شدت به اعتبار خارجی و خودفریبی یا خیالات موفقیت، قدرت و زیبایی وابسته هستند.

رزا،   با نامزد خودشیفته خود،   رابطه چالش برانگیزی دارد. در زیر نمونه ای از این است که اغلب برای روزا چقدر سخت می شود.

پیام متنی درام بین رزا و نامزد خودشیفته اش

رزا: فقط گفتی مشکل بزرگی وجود دارد. من سعی می کنم یک سفارش برای کار را ببندم اما نگران هستم. حالت خوبه؟ چه خبر است؟

نامزد رزا : هرچی باشه، خوبه، حدس میزنم. اما زود با من تماس بگیر  . فقط مطمئن شو  که زمانی است که من مجبور نیستم با شغل تو رقابت کنم.

رزا: من نمی فهمم. امروز صبح که رفتم به نظر می رسید در جای خوبی هستیم. نمی توانی فقط بگویی که نگران چه چیزی هستی؟

نامزد رزا: چطور می‌توانی به من پیام بدهی، اگر اینقدر سر کار باشی؟ تو آنقدر شلوغ نیستی تو فقط از من دوری میکنی! تو در مورد نیاز به اعتماد و این همه احساس امنیت صحبت می کنی اما خودت اهمیتی نمیدی. تو با من مثل زباله ای رفتار می کنی، انگار هیچ حرفی مهم نیست. تو اصلا حواست به من نیست!

رزا: من فقط ازت پرسیدم قضیه چیه ولی تو به من نمیگی! من باید چه کاری انجام بدم؟

نامزد رزا: مهم نیست! همیشه همه چیز در مورد تو و آنچه می خواهی است. تو نمی توانستی کمتر به آنچه من نیاز دارم اهمیت بدهی!!!

رزا: بیا! میدونی که این درست نیست با من حرف بزن عزیزم.

نامزد رزا: با این “با من حرف بزن عزیزم” بس کن! من نمی توانم با تو صحبت کنم! تو هرگز به هر چیزی که من می گویم گوش نمی دهی!

رزا [استفاده از ابزارهایی که با هم تمرین کردیم]: دارم تلاش می‌کنم، اما… نمی‌توانم با دیوونه بازی  امروز کنار بیایم. روز بزرگی در پیش دارم ؟ اگر بعداً هنوز ناراحت بودی، در باره اش حرف میزنیم.

چالش هایی که خودشیفته ها در روابط عاشقانه دارند

افراد خودشیفته می توانند بسیار جذاب باشند، مخصوصاً در ابتدای راه. آنها تمایل دارند با شخصیت های درخشان و متحرک خود بدرخشند. آنها می توانند با انتخاب شما احساس خوبی در شما ایجاد کنند. بنابراین، درک اینکه چگونه این قلاب‌های قانع‌کننده باعث می‌شود افراد جذب شرکای خودشیفته شوند، سخت نیست.

با این حال، به مرور زمان، افراد خودشیفته تمایل به کنترل کردن و خفقان ایجاد کردن در روابط دارند. آنها به راحتی تهدید می شوند، حسادت می کنند و به سرعت احساس بی اهمیتی و آسیب می کنند. این باعث می‌شود که آن‌ها سرزنش کنند. خودشیفته ها در دنیایی پر از درام و جلب توجه زندگی می کنند و می خواهند که شما آنجا باشید (و سعی می کنند شما را در آنجا نگه دارند) با آنها.

ضرب المثلی وجود دارد که می گوید: «تا خودت را دوست نداشته باشی نمی توانی دیگری را دوست داشته باشی». افراد خودشیفته با دوست داشتن شخص دیگری مبارزه می کنند، زیرا برای دوست داشتن خود تلاش می کنند. به طور غم انگیز، آنها اغلب توانایی همدلی با احساسات همسر خود را ندارند. روابط آنها معاملاتی است، جایی که اطرافیان آنها اغلب از نظر توانایی آنها در برآوردن نیازهایشان ارزش گذاری می شوند.

هنگامی که با یک خودشیفته در ارتباط هستید،   ممکن است احساس تنهایی کنید. وقتی یک فرد خودشیفته طوری رفتار می کند که انگار همیشه حق با اوست، ارتباط احساسی با او سخت است. روایت آنها این است که آنها بهتر می دانند و شریک زندگی آنها اشتباه میکند یا ناتوان است.

۴ باید برای مدیریت یک شریک خودشیفته

خودشیفتگی آن‌ها را ببینید و آن را همان طور که هست بپذیرید: اولین قدم در برخورد با فردی که محدودیت‌های عاطفی دارد، مانند یک خودشیفته، این است. صرفاً پذیرفتن این موضوع است که آنها همان چیزی هستند که شما نمی توانید برای تغییر آن انجام دهید.

ارزش خود را بدانید و صحبت کنید: شخصیت های خودشیفته از اینکه دیگران احساس ناراحتی کنند و حتی غوغا کنند لذت می برند. با یادگیری تمرین شفقت به خود، اعتماد به نفس و ارزش خود را توسعه دهید. مثل یک قربانی رفتار نکنید وگرنه بلعیده خواهید شد. خود را برابر ببینید و با شریک زندگی خود به عنوان یک انسان برابر رفتار کنید.

شما باید به آنها بگویید که کلمات و رفتار آنها چگونه بر زندگی شما تأثیر می گذارد. در مورد اینکه چه چیزی قابل قبول نیست و چگونه انتظار دارید با شما رفتار شود مشخص و ثابت باشید. به نتایج دلبسته نباشید، زیرا ممکن است آنها به سادگی متوجه نشوند – یا اهمیتی ندهند. با این وجود، داشتن صدای خود در رابطه همچنان مهم است.

آنچه را که مال شما نیست به عهده نگیرید: فردی که دارای اختلال شخصیت خودشیفته است از قبول مسئولیت آسیب رساندن به شما اجتناب می کند. در عوض، آنها تمایل دارند با توجیه اعمال پیچ خورده خود یا فرافکنی رفتارهای منفی خود به شما یا شخص دیگری جبران کنند. شما می دانید چه چیزی منطقی است. اجازه ندهید که آن را از شما بگیرند.

مرزهای مشخصی را تعیین کنید: فردی که شخصیت خودشیفتگی دارد اغلب کاملاً خودشیفته است. آنها ممکن است به شما بگویند که چه احساسی دارید یا به شما دستور بدهند. شاید آنها به شما توصیه های ناخواسته ای می دهند و برای کارهایی که انجام داده اید اعتبار می گیرند. آنها همچنین ممکن است آگاهی کمی از حریم شخصی داشته باشند، بنابراین تمایل دارند از مرزهای شما عبور کنند. به همین دلیل است که باید در مورد مرزهایی که برای شما مهم هستند  کاملاً شفاف باشید.

چه زمانی باید به ترک رابطه فکر کرد

اگر احساس می‌کنید که در نهایت مسئول زندگی خود هستید و می‌پرسید که آیا رابطه را ترک کنید یا نه، موارد زیر را در نظر بگیرید: آیا مورد آزار کلامی یا عاطفی قرار می گیرید؟آیا احساس می کنید که دستکاری شده و تحت کنترل هستید؟آیا مورد آزار فیزیکی قرار گرفته اید یا احساس خطر کرده اید؟آیا احساس انزوا می کنید؟آیا شریک زندگی شما علائم بیماری روانی یا سوء مصرف مواد را نشان می دهد، اما کمکی دریافت نمی کند؟آیا احساس می کنید که سلامت روحی یا جسمی شما تحت تأثیر قرار گرفته است؟

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.