والدین خودشیفته از چه راهایی از فرزندان خود سو استفاده می کنند؟

والدین بیش از حد محافظ و کودکان مضطرب: نوجوانانی که والدین بیش از حد محافظت کننده را گزارش کردند، اختلالات عاطفی و اضطراب اجتماعی بیشتری را گزارش کردند. اجازه دادن به کودکان برای رویارویی با موقعیت های منفی به آنها کمک می کند تا مهارت های تنظیم عاطفی را ایجاد کنند. حمایت از خودمختاری کودکان با سلامت روان و رفاه بهتر در نوجوانان و بزرگسالان مرتبط است. آیا تا به حال نگران این بوده اید که به عنوان والدین بیش از حد محافظه کار باشید؟ مطالعه‌ای که اخیراً در مجله روابط اجتماعی و شخصی منتشر شده است، چگونگی ارتباط والدین بیش از حد محافظه‌کارانه با تنظیم هیجانی و اضطراب در کودکان را بررسی کرده است. تحقیقات قبلی نشان داده بود که والدین بیش از حد محافظتی با اضطراب در کودکان مرتبط است، اما محققان هنوز به طور کامل دلیل وجود این رابطه را درک نکرده بودند. در این مطالعه اخیر، محققان بررسی کردند که آیا مهارت های تنظیم هیجان ممکن است رابطه بین والدین بیش از حد محافظ و اضطراب دوران کودکی را توضیح دهد. برای این مطالعه، 278 نوجوان سوئیسی، 14 تا 17 ساله، پرسشنامه‌هایی را پر کردند که در مورد سطح محافظت بیش از حد والدین و همچنین علائم اضطراب اجتماعی و مهارت‌های تنظیم هیجانی آنها گزارش می‌شد.

والدین خودشیفته والدین خودشیفته ممکن است دوست داشتنی و جذاب به نظر برسند. والدین خودشیفته بزرگوار از فرزندان خود به عنوان منبع تامین خودشیفتگی استفاده می کنند. خودشیفته‌های آسیب‌پذیر عمیقاً ناامن هستند و از فرزندان خود به عنوان معتمد و درمانگر استفاده می‌کنند. آزار والدین خودشیفته شامل والدینی می شود که به بهای رشد و […]


والدین خودشیفته

والدین خودشیفته ممکن است دوست داشتنی و جذاب به نظر برسند.

والدین خودشیفته بزرگوار از فرزندان خود به عنوان منبع تامین خودشیفتگی استفاده می کنند.

خودشیفته‌های آسیب‌پذیر عمیقاً ناامن هستند و از فرزندان خود به عنوان معتمد و درمانگر استفاده می‌کنند.

آزار والدین خودشیفته شامل والدینی می شود که به بهای رشد و رفاه فرزندانشان نیاز به تحسین یا توجه بیش از حد دارند.

با اختلال شخصیت خودشیفته همراه است، اما نه در همه موارد. در عین حال، همه والدین مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته از فرزندان خود سوء استفاده نمی کنند.

تشخیص برخی از والدین خودشیفته آسان است. آنها اغلب احساس بزرگی از خود بزرگ بینی دارند و رفتاری خودخواهانه و مخرب از خود نشان می دهند. با این حال، تشخیص برخی از والدین خودشیفته پنهان بسیار دشوارتر است. در ظاهر، آنها اغلب بسیار دوست داشتنی و جذاب به نظر می رسند، اما ممکن است احساسات عمیقی از حسادت و رنجش نسبت به فرزندان خود داشته باشند.

۳ نوع آزار والدین خودشیفته

کودکان به مثابه امتداد خودشان.

والدین خودشیفته بزرگ معمولاً در آزار و اذیت خود آشکارتر هستند. آنها از فرزندان خود به عنوان منبع تامین خودشیفتگی استفاده می کنند. این والدین فرزندان خود را امتداد خودشان می دانند. آنها آنها را مجبور می کنند تا در دنیا به موفقیت برسند، از طریق فرزندشان به صورت نایب زندگی کنند، و از ستایش و قدردانی ناشی از دستاوردهای فرزندشان استفاده کنند. این می تواند مضر باشد، زیرا کودک فرصتی برای توسعه هویت خود را ندارد.

اگر والدینی خودشیفته دارید، والدینتان ممکن است فقط زمانی به شما محبت نشان دهند که آنها را راضی کنید. اگر شکست خوردید، در رقابتی شکست خوردید، یا آنطور که انتظار می رود عمل نکردید، ممکن است عشق و تایید خود را پس بگیرند. این باعث می شود شما احساس سردرگمی و تنهایی کنید. در این شکل از سوء استفاده از خودشیفتگی، با شما به عنوان یک شخص رفتار نمی شود، بلکه مانند یک جایزه با شما رفتار می شود.

ویژگی بارز والدین خودشیفته فقدان مرزها است. آن‌ها ممکن است از محدوده‌های مناسب فراتر روند، مانند اینکه بدون اجازه از وسایل شما عبور کنند، به تلفن شما نگاه کنند، یا بدون در زدن وارد اتاق شما شوند. آنها همچنین ممکن است بیش از حد درگیر زندگی شما باشند، از شما انتظار داشته باشند که همه چیز را با آنها در میان بگذارید، یا نیاز داشته باشند که همیشه بدانند کجا هستید.

در این نوع سوء استفاده از خودشیفتگی، رایج است که والدین یک فرزند را فرزند طلایی می کنند در حالی که فرزند دیگر را قربانی خانواده می کنند. کودک طلایی مورد توجه و هدایا قرار می گیرد، در حالی که بزغاله مورد غفلت قرار می گیرد و مورد انتقاد قرار می گیرد. این می تواند عواقب مخربی برای هر دو کودک داشته باشد. کودک طلایی ممکن است در مورد تبعید خواهر و برادرش احساس گناه کند، اما هیچ کاری نمی تواند برای تغییر پویایی ریشه دار خواهر و برادر انجام دهد.

اما حتی کودک طلایی نیز از چرخه «ایده‌آلی‌سازی و کاهش ارزش» که خودشیفته به راه می‌اندازد مصون نیست. یک لحظه آنها را دوست دارند و ستایش می کنند. بعد رها می شوند، مورد انتقاد قرار می گیرند و تحقیر می شوند.

فرزند طلایی مشروط به پیروی از فیلمنامه برتری و موفقیت شده است که توسط والدین خودشیفته ایجاد شده است. آنها در نقش یک کودک کامل قرار گرفته اند که به طور مداوم به موفقیت می رسد و هرگز تزلزل نمی کند. اگر شما به عنوان یک فرزند طلایی بزرگ شده اید، احتمالاً والدین شما نمی توانند هیچ نشانه ای از شکست یا نقص را در شما تحمل کنند.

وقتی به ناچار اشتباه می کنید، ممکن است والدین عصبانی شوند و به آزار کلامی و فیزیکی روی آورند. در پایان، ممکن است احساس کنید که دائماً درگیر احساس پوچی، ترس عمیق از شکست و پوچی عدم شناخت شما هستید. همچنین ممکن است احساس کنید که هرگز نمی توانید کاری را به درستی انجام دهید و ارزش شما صرفاً بر اساس دستاوردهای شما است.

احساس گناه و کنترل.

این نوع از آزار والدین خودشیفته با نوعی خودشیفته به نام «نارسیست آسیب پذیر» مرتبط است.

خودشیفته‌های آسیب‌پذیر عمیقاً ناامن و از نظر عاطفی ناپایدار هستند. تشخیص این شکل از آزار والدین خودشیفته سخت ترین است زیرا فرد آزارگر اغلب ضعیف به نظر می رسد و پرخاشگری را به روش های منفعلانه و نامرئی ابراز می کند. هدف پرخاشگری پنهان آنها ایجاد آسیب روانی است در حالی که والدین از درگیری یا رویارویی اجتناب می کنند.

این والدین اغلب اعتماد به نفس ندارند و در زندگی خود احساس پوچی می کنند. برای جبران این احساس حقارت، به کنترل خودشیفتگی شما و همچنین وابستگی عاطفی به شما متوسل می شوند. حتی در دوران کودکی، ممکن است مجبور شوید نقش مراقب، مشاور یا حتی والدین را به عهده بگیرید. ممکن است در قبال رفاه عاطفی والدین خود احساس مسئولیت کنید و نیازهای خود را برای ارضای آنها سرکوب کنید.

هنگامی که والدین در ازدواج خود احساس عدم تحقق می‌کنند و از فرزند خود به عنوان همسر جایگزین یا شریک صمیمی استفاده می‌کنند، به این امر، محارم عاطفی گفته می‌شود. در برخی موارد، والدین خودشیفته ممکن است حتی از کاری که انجام می دهند آگاه نباشند، اما آسیبی که به کودک وارد می شود می تواند طولانی مدت و ویرانگر باشد.

اگر پدر و مادری از نظر عاطفی نیازمند و خودشیفته دارید، ممکن است مشاهده کنید که چقدر از شما خواهان تایید و توجه هستند. خودشیفته ها سیسیست‌ها اغلب بسیار ناامن هستند، بنابراین برای ایجاد خودشیفتگی به دیگران تکیه می‌کنند تا آنها را بسازند و احساس خوبی در آنها ایجاد کنند. آنها اغلب فرزندان خود را درمانگر خود می کنند و دائماً به دنبال حمایت و مشاوره هستند. این می تواند برای شما خسته کننده و خسته کننده باشد.