آنچه که تازه داغدیدگان بایستی در رابطه با ماهیت سوگ خود بدانند.

آنچه تازه داغدیدگان در رابطه با ماهیت سوگ باید بدانند.

تازه داغدیدگان تازه داغدیدگان: سلام به شما متاسفم که شما را اینجا ملاقات می کنم، در جایی که عزیزان شما را ترک می کنند – جایی که هیچ کس نمی خواهد باشد. اگر اولین بار است که اینجا می‌روید، ممکن است آن را تاریک‌تر، مه‌آلودتر و ترسناک‌تر از آنچه انتظار داشتید بیابید. اگر قبلاً اینجا […]


تازه داغدیدگان

تازه داغدیدگان: سلام به شما متاسفم که شما را اینجا ملاقات می کنم، در جایی که عزیزان شما را ترک می کنند – جایی که هیچ کس نمی خواهد باشد.

اگر اولین بار است که اینجا می‌روید، ممکن است آن را تاریک‌تر، مه‌آلودتر و ترسناک‌تر از آنچه انتظار داشتید بیابید. اگر قبلاً اینجا بوده اید، احتمالاً متوجه خواهید شد که همه چیز متفاوت از آنچه به یاد دارید به نظر می رسد. این طبیعت این مکان است. بسته به اینکه با چه کسی خداحافظی می کنید، همیشه در حال تغییر است.

ممکن است در حال حاضر به طرز باورنکردنی احساس تنهایی کنید، بنابراین اولین چیزی که می خواهم بدانید این است که افرادی هستند که می خواهند به شما کمک کنند تا راه خود را از این مکان پیدا کنید. اکثر مردم فقط می توانند برای بخش هایی از سفرتان به شما بپیوندند، و کسانی که در این مسیر می بینید و نمی بینید احتمالا شما را شگفت زده خواهند کرد. اما آنها آنجا هستند.

ممکن است مواقعی وجود داشته باشد که از سیستم پشتیبانی خود ناامید شوید، اما سعی کنید و به یاد داشته باشید، آنها برای این کار آموزش ندیده اند. به احتمال زیاد، دوستان و خانواده شما نیت خوب یکسانی دارند، اما سطوح مختلف درایت و اجرا دارند.

تازه داغدار شده

اگرچه ارائه بازخورد صادقانه گاهی اوقات احساس ناخوشایندی دارد، اما اگر بتوانید به مردم بگویید چه چیزی مفید است و چه چیزی مفید نیست، چیزهای بیشتری را دریافت خواهید کرد. همچنین، سعی کنید به نقاط قوت عزیزتان تکیه کنید و حداقل یک بار نقاط ضعف او را ببخشید. و هنگامی که همه چیز شکست خورد، به دنبال پناهگاه های امن غم و اندوه در جامعه خود باشید – مشاوران، گروه های حمایتی و مراکز غم و اندوه

نکته بعدی که باید بدانید این است که هیچ ردی وجود ندارد که شما را به زندگی قبلی خود بازگرداند. پس از مرگ کسی که دوستش دارید، زندگی تغییر می کند. جوآن دیدیون وقتی گفت: “زندگی به سرعت تغییر می کند. زندگی در لحظه تغییر می کند. شما به شام می نشینید و زندگی همانطور که می دانید به پایان می رسد.”

این بدان معنا نیست که همه چیز آشنا از بین رفته است. برخی چیزها در مورد زندگی قدیمی شما قبلاً از بین رفته اند، و برخی لزوماً تغییر خواهند کرد، اما برخی از بخش ها ثابت خواهند ماند – نیازی نیست که بدانید در حال حاضر کدام کدام است. عدم اطمینان ترسناک است، اما طبیعی است که همه چیز مبهم باشد. بسیاری از چیزها وجود دارد که در حال حاضر نمی توانید بدانید، اما آنها به مرور زمان آشکارتر می شوند.

همچنین، موارد زیادی وجود دارد که احتمالاً هنوز در آن غرق نشده اند. بسیاری از مردم می گویند روزهای پس از مرگ عزیزشان تار بود. شما همیشه این احساس را نخواهید داشت. در واقع، برای بسیاری از شما، چیزی که تجربه می کنید احتمالاً بیشتر شبیه یک واکنش استرس حاد موقتی است تا غم.

اشکالی ندارد که در شوک باشید.

اشکالی ندارد که احساس بی حسی کنید.

اشکالی ندارد که همه چیزهایی را که احساس می کنید احساس کنید.

غم و اندوه چیزهای طاقت فرسایی است، اما خطرناک نیست. غم و اندوه به خودی خود به شما آسیبی نمی رساند – اگرچه به معنای تجربه چیزهای بسیار دردناک است.

همانطور که با غم و اندوه بیشتر آشنا می شوید، پس از مجموعه ای از مراحل، هر گونه تصور قبلی در مورد آن را دور بریزید. یا در مورد غم داشتن یک جدول زمانی با شروع، میانه و پایان. بسیار وسوسه انگیز است که به چیزی باور داشته باشید که غم و اندوه را قابل کنترل به نظر برساند. اما چگونه ممکن است چیزی منحصر به فرد برای شما و رابطه شما با عزیزتان تا این حد یکنواخت باشد؟

متاسفم که می گویم؛ غم و اندوه می تواند سرکش و غیرقابل پیش بینی باشد. گاهی اوقات صدای رعد و برق را قبل از شروع طوفان غم می شنوید، و گاهی اوقات آنها از ناکجاآباد می جوشند، اما همیشه فروکش می کنند. و از طریق هوازدگی بارها و بارها این طوفان ها به تدریج قابل تحمل تر می شوند. تا اینکه در نهایت، یاد می‌گیرید که بیرون رفتن بی‌خطر است، اگرچه همیشه این احتمال وجود دارد که غم و اندوه روز شما را تیره کند.

بله همیشه”.

غم و اندوه شما برای همیشه بخشی از شما خواهد بود زیرا عزیز شما برای همیشه بخشی از شماست – و این آخرین چیزی است که می خواهم به شما بگویم (فعلا). عزیز شما واقعاً هرگز از این دنیا نرفته است. نه، آنها از نظر فیزیکی “اینجا” نیستند که به آنها نگاه کنند، صحبت کنند یا نگه دارند، و این مثل جهنم دردناک است. اما در ذهن، قلب و روح – به عنوان بخشی از گذشته، حال و آینده – آنها اینجا هستند.

آنها تا زمانی که آنها را به یاد داشته باشید اینجا هستند. این حقیقت را نگه دارید و اگر لازم است برای آن بجنگید. این چراغ راهنما است که به شما کمک می‌کند تا از این مکان خارج شوید، و به احتمال زیاد بخشی از پایه‌ای خواهد بود که هر آنچه را که در آینده می‌آید بر روی آن می‌سازید.