آیا بین اندومتریوز با افسردگی و اضطراب در خانم ها ارتباطی وجود دارد؟

ارتباط بین اندومتریوز با افسردگی و اضطراب ارتباط بین اندومتریوز با افسردگی و اضطراب: مطالعات ارتباط قوی بین اندومتریوز و شرایط روانپزشکی را نشان می دهد. اندومتریوز یک بیماری پیچیده است که بر سلامت جسمی و روانی تأثیر می گذارد. زنان مبتلا به اندومتریوز بیشتر در معرض خطر افسردگی، اضطراب و اختلالات خوردن هستند. ارتباط […]


ارتباط بین اندومتریوز با افسردگی و اضطراب

ارتباط بین اندومتریوز با افسردگی و اضطراب: مطالعات ارتباط قوی بین اندومتریوز و شرایط روانپزشکی را نشان می دهد.

اندومتریوز یک بیماری پیچیده است که بر سلامت جسمی و روانی تأثیر می گذارد.

زنان مبتلا به اندومتریوز بیشتر در معرض خطر افسردگی، اضطراب و اختلالات خوردن هستند.

ارتباط بین اندومتریوز و افسردگی فقط به دلیل درد مزمن لگن نیست.

ترویج تشخیص زودهنگام و اولویت بندی جامع می تواند به طور قابل توجهی کیفیت زندگی را بهبود بخشد.

اندومتریوز یک وضعیت پزشکی است که برخی از زنان را تحت تاثیر قرار می دهد. زمانی اتفاق می افتد که بافتی که به طور معمول داخل رحم را می پوشاند (به نام آندومتر) شروع به رشد در خارج از رحم در مکان هایی می کند که نباید باشد.

در طول چرخه قاعدگی زنان، بافت آندومتر داخل رحم ضخیم شده و در صورت عدم بارداری ریزش می کند. اما با آندومتریوز، بافتی که خارج از رحم رشد می کند نیز رفتار مشابهی دارد. اما چون مانند خون قاعدگی راهی برای خروج از بدن ندارد گرفتار می شود و مشکلات مختلفی را ایجاد می کند.

متأسفانه، حتی در میان متخصصان مراقبت های بهداشتی، تصورات غلط زیادی در مورد آندومتریوز وجود دارد. تشخیص این عارضه اغلب یک دوره طولانی طول می کشد، به طور متوسط حدود ده سال در ایالات متحده، و روش های تشخیصی فعلی می توانند تهاجمی باشند.

اندومتریوز با طیف وسیعی از علائم، از جمله درد شدید لگن، پریودهای دردناک، درد در حین مقاربت، یبوست، ادرار دردناک، اسهال، نفخ، حالت تهوع، خستگی و در برخی موارد مشکل در باردار شدن ظاهر می شود. شدت علائم می تواند به طور قابل توجهی از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. نگران کننده است که تقریباً از هر ۱۰ زن در سنین باروری ۱ نفر در سراسر جهان از آندومتریوز رنج می برند.

تحقیقات اخیر نشان می دهد که آندومتریوز به طور سنتی یک مسئله زنان و زایمان در نظر گرفته می شود، تمام بدن، از جمله مغز را تحت تاثیر قرار می دهد. یک مطالعه جامع که توسط محققان دانشکده پزشکی ییل انجام شد، داده های بیش از ۸۲۰۰ زن مبتلا به اندومتریوز و ۱۹۴۰۰۰ فرد سالم را تجزیه و تحلیل کرد (۱). این مطالعه ارتباط معناداری بین اندومتریوز و شرایط روانپزشکی مانند افسردگی، اضطراب و اختلالات خوردن را نشان داد.

نکته مهم این است که این ارتباط حتی پس از در نظر گرفتن عواملی مانند درد مزمن، سن، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، شاخص توده بدنی، استفاده از داروهای مختلف – از جمله پیشگیری از بارداری – و سایر شرایط هم‌زمان ادامه داشت.

از نظر علت و معلولی، طبق یک مطالعه طولی بر اساس یک گروه زنان در سراسر کشور سوئد، ارتباط بین آندومتریوز و افسردگی و اضطراب دو طرفه است، در حالی که رابطه با اختلالات خوردن یک طرفه است.

متأسفانه، بسیاری از متخصصان زنان با تمرکز بر نواحی تولید مثل، این اختلال را نزدیک‌بینانه حل می‌کنند. سیستم پزشکی حتی ممکن است از زنان مبتلا به این بیماری زمانی که از علائم افسردگی و/یا اضطراب شکایت دارند حمایت کند.

برای مثال، برخی از پزشکان ممکن است به بیماران بگویند که این علائم روانپزشکی به دلیل درد مزمن مرتبط است. درست است که درد مزمن می تواند منجر به افسردگی شود. با این حال، در مطالعه ییل، این اختلال همچنان با افسردگی، اضطراب و اختلالات خوردن حتی پس از کنترل درد مزمن مرتبط بود. بنابراین، مکانیسمی غیر از درد مزمن وجود دارد که سلامت روانی این زنان را کاهش می دهد. درصد قابل توجهی از زنان آندومتریوز علائم اضطراب و افسردگی متوسط تا شدید را نشان می دهند (به ترتیب ۲۹ و ۱۴٫۵ درصد). مطالعات دیگر نیز نشان داده اند که این بیماری با کیفیت پایین زندگی مرتبط است.

گروه ییل همچنین برای شناسایی ژن های مشترک، تجزیه و تحلیلی در سطح ژنوم انجام دادند. آنها دریافتند که یک نوع ژنتیکی خاص با آندومتریوز و افسردگی مرتبط است. این ژن به طور غیرمستقیم با تولید استرادیول، هورمون اولیه مسئول پیشرفت بیماری مرتبط است.

یک رویکرد جامع برای ارائه مراقبت بهتر برای زنان مبتلا به اندومتریوز ضروری است. متخصصان زنان باید آموزش جامعی دریافت کنند تا تشخیص دهند که چگونه آسیب شناسی دستگاه تناسلی می تواند اثرات سیستمیک بر بدن داشته باشد. تشخیص زودهنگام و روش های تشخیصی کمتر تهاجمی باید مورد تأکید قرار گیرد تا از تأخیرهای غیرضروری در درمان جلوگیری شود. علاوه بر این، تحقیقات بیشتر باید در اولویت قرار گیرد تا روش‌های درمانی و پیشگیری جایگزین را که هدف آن بهبود کیفیت زندگی این زنان است، بررسی شود.

منابعی مانند گروه‌های حمایتی باید به‌راحتی در دسترس باشند تا تجربیات و چالش‌های پیش روی زنان مبتلا به آندومتریوز را تأیید کنند. صرف نظر از سن، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، یا شاخص توده بدنی، استعداد ژنتیکی آنها ممکن است آنها را در معرض خطر بیشتری برای شرایط روانپزشکی قرار دهد.

اگر شما زنی هستید که با آندومتریوز سر و کار دارید، بسیار مهم است که بدانید درد شما واقعی است و سزاوار توجه و توجه مناسب است. درک از ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی یک رویکرد دلسوزانه و جامع می تواند به طور قابل توجهی کیفیت زندگی را برای کسانی که با آندومتریوز زندگی می کنند بهبود بخشد.

در نتیجه، آندومتریوز یک بیماری پیچیده است که بر سلامت جسمی و روانی تأثیر می گذارد. شناخت پیامدهای گسترده تر آن و ارتباط آن با شرایط روانپزشکی بسیار مهم است. با افزایش آگاهی، ترویج تشخیص زودهنگام و اولویت دادن به مراقبت‌های جامع، می‌توانیم زنان مبتلا به اندومتریوز را برای داشتن زندگی سالم‌تر و شادتر حمایت و توانمند کنیم.