کابوس شدید در خواب

سلام زنی هستم ۵۰ ساله بسیار استرسی و زود رنج با روحیه ای بسیار شکننده مدت زیادی است که در خواب کابوس میبینم کابوس هایی وحشتناک که مدام فکر میکنم یکی قصد کشتن مرا دارد و یا یکی دنبال من است بعضی اوقات حتی بلند میشوم از خواب و بلند بلند حرف های بی معنی میزنم و اطرافیانم را میترسانم و اینکه در خواب مدام ناله و فریاد میکنم اطفا راهنماییم کنید

بهترین روس درمانی برای اختلال شخصیت مرزی

با سلام بیمار با تشخیص اختلال شخصیت مرزی در حال حاضر هیچ دارویی به حز کلونازپام یک مصرف نمیکند خلق. بسیار تحریک پذیر دارد و سایکوسوماتیک هم به مشکلش اضافه شده که بیشارین ناراحتی اش را در بر میگیرد با تشکر

برادرشدیدابیمارمو چه کارکنم؟

باسلام
برادر۳۶ساله ای دارم که ازده سال پیش عجیب شدنه دوستی نه همراهی کوه رفتنای تنها ورزشای طولانی.نمازای طولانی تفسیرقرآن بعدتفسیر اشعارسپهری وبعدشروع به اذیت کردن خانواده کردمدام حرف میزد میگفت بااجنه دراطباتم این حرفا وتهمتایی که بهمون میزد وانابهم میگن کاراتونوبهم میگن حرفای عجیب اینطوری میزدچندباربارفتن به طبقات دیگه خونه محدودش کردیم ولی مشکلی حل نشدبرادرمون بردش شهردیگه ای کارامااونجام مشکل درست کردوبرادرمون بیشتربه خاطرخانمش دوباره قبولش نکردومشکلاتش باخانواده بیشترشددرطی این چندسال بیشتروسایل خونه روبیرون ریخت ومجبورشدیم نصف خلنواده که باهامون مشکل داشت ازخونه پدری بریم.رفتن ما یه مدت بعدآرومش کرد اماخوب نشد.سال پیش درراه برگشت ازکوه به گفته خودش عده ای شایدبسیجی بهش حمله میکنن وکتکش میزنن پاهاش وکمرش زخمی شده بودومیگفت چیزی بهم تزریق کردن فشارش بالامیرفت ضعف میکردولی دکترامیگفتن مشکلی نداره داروهاشو نمیخوردسردردای میگرنی وبی قراری داشت میترسیددیگه ازخونه بیرون نمیره .مدام ازپله ها بالا پایین میرفت .غذانمیخورد.حموم نمیرفت ازگوشی تلفن میترسی ازدروپنجره بازمیترسه.الان چندماهی ازش گذشته.زیادغذانمیخوره.ترساش کمترشده امابازم ازخونه بیرون نمیره

چرا زن باید حرف مرد را گوش دهد؟

چرا در اسلام و در دنیا مرد حرف اول را میزند چرا زن باید مطیح مرد باشد؟
چرا در هنگام ورود و خروج از کشور یا در مسائل دیگر شوهر یا پدر باید اجازه بدهند
من اعتقاد دارم که ازدواج مانع پیشرفت زن میشود و آرزوهای زن پایمال میشود
من به غیر از خودم کسی دیگر را نمیتوانم ببینم من فکر میکنم پدر مادرم باعث به وجود آمدن این مشکل هستند چون مرا از جنس مخالف دور کرده اند لطفا مشکل مرا حل کنید

چگونه مشکل اسکیزوئیدم رو درمان کنن

با سلام و خسته نباشید
من چندین ساله با یکسری از علائم اسکیزوئید که برای خودم مشهود و ازار دهنده بود دست و پنجه نرم میکنم. مدام خودم رو سرزنش میکنم که باید بتونم خودم رو تعییر بدم و نمیدونستم که این شرایطم بخاطر این بیماری هست تا اینکه تو نت متوجه شدم مشکل کم حرفیم دوستی نداشتنم و منزوی بودن و..ام بخاطر اینه. واقعا میخوام مثل همه عادی باشم همیشه تو جمع ها ناراحتم اذیت میشم ..برای درمان لطفا کمکم کنین ممنونم