آیا رابطه ای بین ویژگی شخصیتی بسیار حساس و اختلال شخصیت خودشیفتگی وجود دارد؟

آیا رابطه ای بین حساسیت بالا و خودشیفتگی وجود دارد؟ یافته‌های مربوط به خودشیفتگی “آسیب‌پذیر” و معنای آنها برای HSPها. شخصیت بسیار حساس می تواند هم نعمت و هم لعنت باشد. یک مطالعه جدید به بررسی رابطه بین شخصیت بسیار حساس و خودشیفتگی بیش از حد حساس پرداخت. سهولت برانگیختگی به طور قابل ملاحظه ای […]


آیا رابطه ای بین حساسیت بالا و خودشیفتگی وجود دارد؟

یافته‌های مربوط به خودشیفتگی “آسیب‌پذیر” و معنای آنها برای HSPها.

شخصیت بسیار حساس می تواند هم نعمت و هم لعنت باشد.

یک مطالعه جدید به بررسی رابطه بین شخصیت بسیار حساس و خودشیفتگی بیش از حد حساس پرداخت.

سهولت برانگیختگی به طور قابل ملاحظه ای با خودشیفتگی بیش از حد حساس، استحقاق آسیب پذیر و خشم استحقاق مرتبط بود.

رشد شخصی مستلزم ارزیابی دقیق و متعادل نقاط قوت و ضعف فرد است.

الین آرون، روان‌شناس، در کتاب پیشگامانه‌اش «شخص بسیار حساس: چگونه رشد کنیم وقتی دنیا بر شما غلبه می‌کند» استدلال می‌کند که یک فرد بسیار حساس (HSP) بودن می‌تواند هم یک نعمت و هم یک نفرین باشد.

او با تخمین اینکه تنها ۱۵ تا ۲۰ درصد از مردم HSP هستند، دریافت که چنین افرادی گزارش می دهند که به راحتی تحت تأثیر محیط خود قرار می گیرند (آنها از صدای بلند اذیت می شوند، به راحتی از خود می پرند و وقتی مجبور هستند کارهای زیادی را در مدت کوتاهی انجام دهند، سر و صدا می کنند. از زمان)، آنها اغلب عمیقاً تحت تأثیر هنر و موسیقی قرار می گیرند، بیشتر از ظرافت های محیط خود آگاه هستند و گزارش می دهند که “زندگی درونی غنی و پیچیده ای” دارند.

اگرچه بسیار خوب است که پذیرش فرهنگی بیشتری برای HSP ها وجود داشته است، در طول سال ها متوجه شده ام که در انجمن ها، مقالات و کتاب های آنلاین، نحوه صحبت درباره HSP ها به ندرت به جنبه های منفی بالقوه بسیار حساس بودن اشاره می کند. که HSP ها توصیف می شوند، بیشتر و بیشتر غم انگیزتر شده است.

به عنوان مثال، در کتاب راهنمای افراد بسیار حساس برای برخورد با افراد سمی: چگونه قدرت خود را از خودشیفتگان و دیگر دستکاری‌کنندگان بازیابی کنید، نویسندگان به خوانندگان می‌گویند:

“ما قادریم الگوها را تشخیص دهیم و شناسایی کنیم، اطلاعات را به طور کامل تر دریافت کنیم، تجربیات گذشته و حال را به هم متصل کنیم، و در مورد تصمیمات به شیوه ای جامع تر و شهودی تر از غیر HSP فکر کنیم… جامعه ممکن است به شما یاد داده باشد که حساسیت شما یک مشکل است. ضعف، اما می تواند بزرگترین نقطه قوت شما باشد… به عنوان یک انسان همدل، حساسیت شما یک قدرت فوق العاده است.”

اول از همه، هیچ موردی در مقیاس HSP وجود ندارد که شامل همدلی یا مهربانی باشد. کاملاً ممکن است نسبت به همه محرک‌های محیط خود و انتقاد بیش از حد واکنش نشان دهید و حتی عمیقاً تحت تأثیر خلق و خوی دیگران باشید و همچنان یک احمق بزرگ باشید. یاد این فهرست افتادم: “۷ نشانه که کانیه وست مخفیانه یک درونگرا است.” این مقاله سعی می کند خواننده را متقاعد کند که کانیه واقعاً یک احمق نیست. او فقط یک درونگرا بسیار حساس است. خوب، در واقع، شما می توانید هر دو باشید!

علاوه بر این، این طرز تفکر در مورد ویژگی‌های شخصیتی که نه تنها با دیگران متفاوت است، بلکه ایده‌آل‌شده و بهتر از دیگران است، طعم خودشیفتگی را دارد – که با توجه به اینکه کتاب راهنمای افراد بسیار حساس برای برخورد با افراد سمی همه چیز در مورد بازپس گیری است. ابرقدرت شما از دیگر خودشیفته های دنیا!*

این کنایه برای روانشناسان امانوئل جاوک و همکارانش که شباهت هایی را بین نحوه صحبت برخی از افراد بسیار حساس در مورد خود و دو ویژگی اصلی خودشیفتگی مشاهده کردند، از بین نرفته بود: خود اهمیتی و استحقاق.

به طور خاص، محققان متوجه شباهت هایی به خودشیفتگی بیش از حد حساس شدند. همه خودشیفتگی‌ها خودشیفتگی بزرگ و بزرگ نیست. روانشناسان همچنین یک شکل آرام تر، منفعل-تهاجمی تر از خودشیفتگی به نام خودشیفتگی «آسیب پذیر» یا «بیش از حد حساس» را کشف کرده اند که با اضطراب و شرم به دلیل تمایل به قرار گرفتن در کانون توجه همراه است. در اینجا برخی از موارد در مقیاس خودشیفتگی بیش از حد حساس آورده شده است:

من می توانم به طور کامل در فکر امور شخصی، سلامتی، مراقبت هایم یا روابطم با دیگران باشم.

احساسات من به راحتی با تمسخر یا اظهارات جزئی دیگران جریحه دار می شود.

وقتی وارد اتاقی می‌شوم اغلب خودآگاه می‌شوم و احساس می‌کنم که چشم دیگران به من است.

من احساس می کنم که از نظر خلق و خوی با اکثر مردم تفاوت دارم.

وقتی مورد انتقاد قرار می‌گیرم احساس تحقیر می‌کنم.

من مشکلاتی دارم که به نظر می رسد هیچ کس دیگری آنها را درک نمی کند.

من سعی می کنم به هر قیمتی از طرد شدن خودداری کنم.

شکست یا ناامیدی معمولا مرا شرمنده یا عصبانی می کند، اما سعی می کنم آن را نشان ندهم.

پیوند شگفت انگیز بین افراد بسیار حساس و خودشیفتگی بیش از حد حساس

امانوئل جاوک و همکارانش که در مورد ارتباط بین این دو مفهوم کنجکاو بودند، شروع به آزمایش تجربی ارتباط بین مقیاس HSP و خودشیفتگی بیش از حد حساس کردند. چه چیزی پیدا کردند؟

ابتدا، محققان دریافتند که حساسیت بالا و خودشیفتگی بیش از حد حساس به طور قابل توجهی با یکدیگر مرتبط هستند. جنبه “سهولت برانگیختگی” مقیاس HSP به شدت با خودشیفتگی بیش از حد حساس مرتبط بود. به گفته محققان، “این نشان می دهد که تحریک پذیری از طریق محرک های بیرونی، همراه با نگرش شکنندگی خود… نه تنها تئوری، بلکه همچنین تداخل تجربی قابل توجهی با خودشیفتگی بیش از حد حساس/آسیب پذیر دارد.”

به ویژه، سهولت جنبه تحریک مقیاس HSP شدیداً با جنبه‌های زیر از خودشیفتگی بیش‌حساس مرتبط بود: عزت‌نفس اقتضایی (بر اساس عزت‌نفس شخصی که دیگران در مورد شما چه فکر می‌کنند)، پنهان کردن خود، و بی‌ارزش کردن خود.

در حالی که محققان یک همبستگی کلی بین مقیاس HSP و استحقاق پیدا نکردند، آنها توانستند یک همبستگی خاص بین مقیاس HSP و “استحقاق مبتنی بر آسیب پذیری” پیدا کنند.

در سال های اخیر، روانشناسان دریافته اند که استحقاق مبتنی بر آسیب پذیری با استحقاق مبتنی بر بزرگ متفاوت است. در حالی که آنهایی که از استحقاق مبتنی بر بزرگ برخوردار هستند فکر می‌کنند که از امتیازات ویژه برخوردارند زیرا فکر می‌کنند ذاتاً برتر از دیگران هستند، کسانی که از استحقاق مبتنی بر آسیب‌پذیری برخوردارند معتقدند صرفاً به این دلیل که در گذشته رنج کشیده‌اند و از آنها برخوردارند، مستحق امتیازات ویژه هستند. شکننده

سهولت برانگیختگی نیز به طور قابل ملاحظه ای با معیار «خشم استحقاقی» مرتبط بود. در مجموع این نشان می دهد که کسانی که خود را افراد بسیار حساس می دانند تا حدی این نگرش را دارند: “من شکننده هستم، بنابراین سزاوار آن هستم که از هر گونه ناراحتی اجتناب کنم و زمانی که نیازهایم برآورده نمی شود با خشم واکنش نشان می دهم.”

هر دو مقیاس HSP و مقیاس خودشیفتگی بیش از حد حساس با ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی و درون گرایی همبستگی داشتند، که برخی از ویژگی های شخصیتی مشترک را نشان می دهد که از هر دو سازه عبور می کند. جالب توجه است، اگرچه مقیاس HSP با معیاری از استحقاق مبتنی بر آسیب‌پذیری همبستگی داشت، این مقیاس به معیارهای آشکار ناسازگاری و تضاد مرتبط نبود که نشان می‌دهد طعم استحقاق مرتبط با مقیاس HSP دارای طعم منفعل-تهاجمی‌تر است (فقط همانطور که در خودشیفتگی بیش از حد حساس می بینید).

لازم به ذکر است که موارد موجود در مقیاس HSP که با قدردانی بیشتر از زیبایی و زیبایی شناسی و احساس عمیق تر هنر و موسیقی مرتبط است با خودشیفتگی بیش از حد حساس ارتباطی ندارد. در عوض، آن آیتم‌ها به شدت با ویژگی شخصیتی گشودگی به تجربه مرتبط بودند.

این یافته‌ها با تحقیقات قبلی که نشان می‌دهد همه جنبه‌های مقیاس شخصیتی بسیار حساس به یک اندازه با بهزیستی و نتایج زندگی مرتبط نیستند، مطابقت دارد. در حالی که آنهایی که در سهولت هیجان امتیاز بالاتری می گیرند (“وقتی مردم سعی می کنند من را مجبور به انجام کارهای زیادی به طور همزمان کنند”) و آستانه حسی پایین (“وقتی چیزهای زیادی در اطرافم می گذرد به طرز ناخوشایندی برانگیخته می شوم”) اذیت می شوم. احساسات منفی قوی‌تر و روان رنجورخویی را در زندگی روزمره‌شان گزارش می‌کنند، و سطوح پایین‌تری از شادی را گزارش می‌کنند، کسانی که در جنبه حساسیت زیبایی‌شناختی مقیاس شخصیتی بسیار حساس امتیاز بیشتری کسب می‌کنند، تمایل دارند احساسات مثبت بیشتری را در زندگی روزمره خود گزارش کنند و همچنین سطوح بالاتری از گشودگی به تجربه را گزارش می‌کنند. .

آیا این بدان معناست که افراد بسیار حساس، خودشیفته های بیش از حد حساس هستند؟

نه نه نه! محققان تاکید می کنند که هدف از مطالعه آنها آسیب شناسی حساسیت بالا نبوده است. در عوض، محققان می‌خواستند HSP‌ها را “همان‌طور که هستند، شامل جنبه‌های تطبیقی‌تر در کنار جنبه‌های بالقوه مشکل‌سازتر مطالعه کنند. ما معتقدیم که تنها دیدگاهی که هم با کیفیت‌های مطلوب و هم نامطلوب شخصیت فرد روبرو است، امکان رشد فردی را فراهم می‌کند.”

بخشی از رشد شخصی، مواجهه با ساختار شخصیتی با واقعیت نافذ، درک مزایا و همچنین راه های بالقوه ای است که فرد می تواند مانع از خودشکوفایی خود شود. حساس بودن به دنیا لزوماً نشان دهنده خودشیفتگی نیست، اما کسانی که خود را به دلیل شخصیتی که همراه با این نگرشی که همیشه باید از ناراحتی اجتناب شود، شکننده می دانند، می توانند جنبه هایی از خودشیفتگی بیش از حد حساس و احساس حق بودن را نشان دهند. فقط به این دلیل که آنها نسبت به دیگران حساس تر هستند، به درمان ویژه ای می پردازند.

این طرز فکر شکنندگی و این تصور که آنها موجوداتی بسیار حساس هستند (یعنی در ذات آنهاست) ممکن است آنها را از تلاش برای تغییر یا رشد محدود کند. این می تواند مانع از تجربه یک زندگی کامل تر، خارج شدن از مناطق آسایش آنها و ارتباط با دیگران به گونه ای شود که به جای اجتناب و حتی شرم بیشتر منجر به رشد و ارتباطات عمیق تر شود. (چرخه اجتناب و شرم واقعی است و می تواند حلقه های بازخورد منفی را با خود و دیگران ایجاد کند.)

همچنین، پنهان کردن خود از دیگران و تمایل به اشتراک گذاری هویت بسیار حساس خود با سایر HSP ها در انجمن های گفتگوی آنلاین نیز ممکن است مانع از خودشکوفایی شود. از یک طرف، آنها ممکن است احساس شرمندگی کنند که چه کسی هستند، اما از طرف دیگر، آنها با سایر HSP ها در مورد اینکه چقدر “ابر قدرت” است صحبت می کنند. این یک سطح سالم از یکپارچگی با بقیه ساختار شخصیتی نیست.

در پایان، من از صمیم قلب با احساس اصلی الین آرون موافقم که خلق و خوی بسیار حساس می تواند هم نعمت و هم یک نفرین باشد. با این حال، من معتقدم که این تحقیق بر افراد بالقوه حساس دوهلی تأکید می‌کند، گویی که ذاتاً بخشی از طبیعت شماست که باید همچنان تحت تأثیر جهان و افراد دیگر قرار بگیرید.

درک یکنواخت تر از شخصیت بسیار حساس تشخیص می دهد که بله، پتانسیل بسیار زیادی برای توجه به زیبایی بیشتر در جهان، برای افزایش تجربه خلاقانه، و برای عمق احساس وجود دارد. اما پتانسیل گیر ماندن در منطقه اجتناب و ترس از دنیا نیز وجود دارد که می تواند بزرگترین پتانسیل فرد را در زندگی مهار کند.

*یک روز می خواهم کتابی با عنوان شاید خودشیفته تو هستی بنویسم.