چرا نیاز به مراقبت و شفقت نسبت به خود داریم ؟

چرا نیاز به مراقبت و شفقت نسبت به خود داریم ؟ یکی از دستاوردهای روانشناسی و حوزهی سلامت روان در سالهای اخیر، برجسته کردن نقش بهزیستی، نوع دوستی، شفیق بودن نسبت به خود و دیگران و مراقبت در رشد روانی و جسمانی انسانهاست. به عبارت دیگر، استرسها و فشارهای روانی نقطهی مقابل سلامت و بهداشت […]


چرا نیاز به مراقبت و شفقت نسبت به خود داریم ؟ یکی از دستاوردهای روانشناسی و حوزهی سلامت روان در سالهای اخیر، برجسته کردن نقش بهزیستی، نوع دوستی، شفیق بودن نسبت به خود و دیگران و مراقبت در رشد روانی و جسمانی انسانهاست.

به عبارت دیگر، استرسها و فشارهای روانی نقطهی مقابل سلامت و بهداشت روان انسان است. اما آنچه لازم است بدان توجه داشت این مهم است که حذف استرسها و فشارهای روانی در دنیای امروز ممکن نیست. اما افزایش توانمندیهای روانی و ایجاد ظرفیتهای موثر در بهبود سلامت روان میتواند تسهیل کننده ی خوبی در تحمل استرسها و فشارهای روزمره باشد.

یکی از مشکلاتی که بسیاری از افراد خصوصا آن دسته از کسانیکه مراقبتهای بهداشتی و بهزیستی روانی پایینی داشتهاند، این است که در اثر عدم حفاظت از سلامت جسم و روان در طول زمان به علت داشتن مشکلات بغرنج و مزمن به میزان زیادی از شرم و خود انتقادگری و خودتنبیهی رنج میبرند که از پیامدهای آن تجربهی خشم زیاد و تنفر از خود است.

وقتی متخصصان بهداشت روان با چنین پیامدهایی مواجه شدند، جای چند فرایند را در زندگی انسان کم دیدند. یکی از این فرایندها، شفقت نسبت به خود و دیگران است.
شاید در معنای عام شنیدن این عبارت در وهلهی اول ساده به نظر برسد تا حدی که این جمله به طور خودکار از ذهن بگذرد اینکه کاری ندارد. اما پژوهشها نشان داده است چه بسیار انسانهایی که در اثر تحمل فشارهای روانی و مزمن شدن آن در طول زمان، تا چه اندازه از خود و دیگران خشمگین و متنفر هستند، و آنقدر میل به تخریب خود شدت گرفته گویی دیواری ضخیم و بتنی بین مهربانی با خود و فرد فاصله انداخته است.

اما شفقت به خود و دیگران و یا خود شفقت ورزی درتعریف امروزهی حوزهی سلامت روان چیست؟

واژهی «شفقت» ریشه در کلمهی لاتین Compati دارد که به معنای «رنج بردن با» است. پژوهشگران زیادی کوشیدهاند تعریف دقیقی از این واژه ارائه دهند، اما کریستین نف (۲۰۰۳)، یکی از پیشگامان پژوهش دربارهی «شفقت به خود» بهترین تعریف از این اصطلاح را ارائه کرده است. وی «شفقت به خود» را دارای سه مولفهی اصلی میداند که عبارتند از:

الف) گشوده و توجه آگاه بودن نسبت به درد و رنج شخصی خود
ب) مهربان بودن با خود و نه محکوم کردن خود
ج) آگاهی از در میان گذاشتن تجربههای درد و رنج با دیگران به جای احساس شرم و تنهایی (پذیرش و گشودگی نسبت به انسانیت مشترک ما)

در واقع این تعریف قصد دارد بگوید فرد در مواجهه با مسائل آزار دهنده به جای توجه به محرکهای بیرونی، توجه اصلی را به سمت خود برگرداند و فقط نظاره کند آنچه اکنون درون فرد در حال رخ دادن است، چیست.
از آنجاییکه واکنش اولیهی بسیاری از افراد در برابر تجارب آسیب زا ممکن است حمله به خود، سرزنش خود و تجربهی احساساتی از قبیل شرم، خشم و احساس گناه باشد، مولفهی دوم سعی دارد بگوید آن سوی طیف این احساسات رنج آور، مهربانی، عشق و به عبارتی شفقت به خود است.

و در آخر بپذیریم تجربهی درد و رنج بین ما و سایر انسانها مشترک است. انسان موجودی عاطفی است و از دل ارتباط است که زندگی معنا مییابد، پس هم میتوان افرادی را یافت که بتوان این تجارب را با آنها در میان گذاشت و هم همهی ما انسانها تجربهی مواجهه با رنج و آسیب را که یک تجربهی مشترک و جهان شمول است را داریم.
در زمینهی روابط و شفیق بودن نسبت به دیگران، پژوهشها نشان میدهد مراقبت از دیگران، قدرشناس بودن و ابراز همدلی، موجب افزایش روابط مثبت با دیگران میشود که به طور معناداری روی سلامت جسم و روان تاثیر بسزایی دارد.

اساسا انسان با دلبستگی به دنیا میآید. همانطور که در پژوهشهای بالبی و همکاران مشخصا اشاره شده است که دلبستگی ایمن و داشتن مراقب اولیه در ابتدای زندگی نقش مهمی در سلامت روان و رشد سالم فرد دارد. در تعمیم این منظور وقتی انسان احساس کند مورد پذیرش قرار گرفته یا احساس کند مورد طرد واقع شده است، هر کدام از این حالات اثرات قابل توجهی بر روان فرد دارد.

به این ترتیب، مورد محبت و شفقت قرار گرفتن و به تبع آن شفقت ورزیدن نسبت به خود و دیگران اثر مهمی بر حالات روانشناختی انسان دارد.
در واقع شفقت ورزی نسبت به خود و دیگری آدمی را از تهدیدها و آسیبهای بیرونی حفظ میکند و باعث فراهم شدن یک منبع امن برای زندگی است.
برای مطالعهی بیشتر به آثار نف از سال ۲۰۰۳ به بعد و آثار پائول گیلبرت رجوع کنید.

 

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.