چگونه از غفلت هیجانی در کودکان آگاه شویم؟

وقتی کودک را ندیده می‌گیریم… چگونه از غفلت هیجانی در کودک آگاه شویم؟ مژگان عطار- کارشناس ارشد روانشناسی، بازی درمانگر یکی از پدیده‌هایی که در روانشناسی نادیده گرفته‌شده، موضوع غفلت هیجانی در کودکی است چراکه این مسئله نادیدنی و خاموش است. برخلاف غفلت فیزیکی و یا سوءاستفاده‌های دوران کودکی که نشانه‌های مشهودی مثل زخم‌ها و […]


وقتی کودک را ندیده می‌گیریم…

چگونه از غفلت هیجانی در کودک آگاه شویم؟

مژگان عطار- کارشناس ارشد روانشناسی، بازی درمانگر

یکی از پدیده‌هایی که در روانشناسی نادیده گرفته‌شده، موضوع غفلت هیجانی در کودکی است چراکه این مسئله نادیدنی و خاموش است. برخلاف غفلت فیزیکی و یا سوءاستفاده‌های دوران کودکی که نشانه‌های مشهودی مثل زخم‌ها و سوختگی و غیبت از مدرسه دارند، غفلت هیجانی به دلیل اینکه نشانه بیرونی ندارد به‌راحتی تشخیص داده نمی‌شود.

علاوه بر این غفلت هیجانی تا بزرگ‌سالی حتی توسط خود کودک ناشناخته باقی می‌ماند و تنها زمانی شناخته می‌شود که در بزرگ‌سالی نشانه‌های آن را مشاهده کند.

غفلت هیجانی شکل‌های مختلفی دارد، از والدینی که از فرزندشان انتظار بالایی دارند و به آن‌ها با توجه گوش نمی‌دهند گرفته تا آن‌هایی که احساسات کودک را تائید نمی‌کنند و باعث می‌شوند او نسبت به خود نامطمئن شود.

زمانی که والدین ازنظر هیجانی با کودکشان هماهنگ نباشند هیچ حس مثبتی را به او منتقل نمی‌کنند. بعدازاین موضوع، ایجاد حس خود ارزشمندی برای کودک بسیار سخت می‌شود.

فرزندان چه والدینی بیشتر از بقیه درگیر غفلت هیجانی می‌شوند؟

اول‌ازهمه باید گفت بیشتر والدین تلاش می‌کنند تا بهترین موقعیت را برای فرزندانشان فراهم کنند. برخی از آن‌ها ممکن است در کودکی تجربه غفلت داشته باشند و بنابراین نتوانند به فرزندانشان حس توجه را منتقل کنند. هرچند برخی از سبک‌های فرزندپروری به‌خودی‌خود می‌توانند منجر به غفلت هیجانی شوند.

والدین مستبد: والدینی که قوانین سختی داشته و در کنار آن به فرزندانشان توجه نمی‌کنند بارزترین سبک فرزندپروری ای را دارند که منجر به غفلت هیجانی می‌شود. بچه‌هایی که با این نوع فرزندپروری بزرگ می‌شوند در بزرگ‌سالی یا نسبت به قوانین شورش می‌کنند و یا با سرخوردگی بیش‌ازحد نسبت به آن‌ها عکس‌العمل نشان می‌دهند.

والدین سهل گیر: این والدین برای فرزندانشان حدومرز مشخص نمی‌کنند و به آن‌ها در کنترل هیجاناتشان کمک نمی‌کنند. بچه‌هایی که در این خانواده‌ها بزرگ می‌شوند در بزرگ‌سالی با تعیین مرز و حدود برای خود مشکل دارند.

والدینی که ویژگی‌های خودشیفتگی دارند: این افراد دنیا را با محوریت خود می‌بینند. بین تأمین نیازهای والد و فرزند، اولویت نیازهای والد است. بچه‌هایی که با این ویژگی بزرگ می‌شوند در بزرگ‌سالی برای شناخت نیازهای خود دچار مشکل می‌شوند و در حالت بدتر خود را مستحق برآورده شدن خواسته‌هایشان نمی‌بینند.

والدین کمال‌گرا: این افراد باور دارند بچه‌هایشان همواره می‌توانند بهتر از چیزی باشند که هستند. اگر فرزند آن‌ها در یک آزمون همه موارد را به‌جز یکی نمره کامل بگیرد همان یک نمره پایین باعث می‌شود والدین او را تشویق نکنند. این بچه‌ها در بزرگ‌سالی انتظارات زیادی از خود دارند که موجب اضطراب می‌شود و علاوه بر این باور می‌کنند که هیچ‌گاه به‌اندازه کافی خوب عمل نمی‌کنند.

والدین غایب: والدین به دلایل زیادی مثل مرگ، بیماری، طلاق، ساعات کاری طولانی و… می‌توانند از زندگی فرزندشان غایب باشند. بچه‌های این والدین عموماً وابسته به خود بزرگ می‌شوند و اگر فرزند ارشد باشند با مسئولیت‌پذیری بیش از سن خود رشد می‌کنند. بسیار نگران خانواده هستند و مانند بزرگ‌سالان رفتار می‌کنند. در بزرگ‌سالی هم این افراد بیش از ظرفیت خود مسئولیت‌پذیر خواهند بود.

 

نشانه‌های غفلت هیجانی

به گفته دکتر جونیس وب، نشانه‌های غفلت هیجانی که در سنین بالاتر خود را نشان می‌دهند عبارت‌اند از:

  • بی‌حس بودن و یا جدا بودن از احساسات
  • احساس اینکه چیزی گم‌شده بدون اینکه بدانند چه چیزی ست
  • احساس تهی بودن از درون
  • به‌سادگی ناامید و یا خسته شدن
  • اعتمادبه‌نفس پایین
  • کمال‌گرایی
  • حساسیت به طرد
  • شفاف نبودن نسبت به انتظارات از دیگران و یا از خود

 

باید توجه داشت نشانه‌های غفلت می‌تواند بیشتر از این‌ها نیز باشد ولی مهم‌ترین آن‌ها در لیست بالا ذکرشده‌اند. علاوه بر این وجود یکی از این نشانه‌ها به‌تنهایی نمی‌تواند به معنای مورد غفلت قرار گرفتن باشد ولی بیشتر از یک مورد می‌تواند علامت خوبی برای این وضعیت باشد.

به‌عنوان یک درمانگر کودک و نوجوان باید نسبت به نشانه‌های غفلت هیجانی در مراجع و یا والدینش حساس باشید. والدینی که مورد غفلت قرارگرفته باشند، عموماً در فرزندپروری به مشکل خواهند خورد.

 

چند توصیه

اگر با والدینی برخورد کردید که به نظر شما مورد غفلت قرارگرفته‌اند و به هر دلیلی در آن لحظه قادر به مراجعه به درمانگر برای مشکلات شخصی خود نیستند می‌توانید پیشنهاد‌های زیر را با آن‌ها مطرح کنید:

  1. شناسایی هیجانات مثبت و منفی تجربه‌شده: این افراد با هیجانات خود آشنا نیستند. حتی گاهی برای آن‌ها اسم ندارند که با توجه به شرایطی که در آن بزرگ‌شده‌اند طبیعی ست. باید به آن‌ها آموزش دهید در هرلحظه هر هیجانی احساس کردند نام‌گذاری کنند و آن را کاملاً درک کنند.
  2. شناسایی نیازها و برنامه‌ریزی برای رسیدن به آن‌ها: بسیاری از بزرگ‌سالانی که در کودکی مورد غفلت قرارگرفته‌اند از نیازهای خود بی‌خبرند و حتی درصورتی‌که بدانند، خود را لایق به دست آوردن آن نمی‌بینند. به آن‌ها آموزش دهید دایره لغات هیجانی خود را بالا ببرند و نیازهای خود را شناسایی کنند. پس از شناسایی برای رسیدن به آن‌ها برنامه‌ریزی کنند.
  3. بررسی باورهای زیربنایی: به آن‌ها بیاموزید اگر فکر می‌کنند لیاقت دریافت توجه و رسیدن به خواسته‌هایشان را ندارند تنها با یک باور زیربنایی روبرو هستند و نه یک حقیقت. هر انسانی نیازهایی دارد و حق طبیعی رسیدن به آن‌ها را نیز دارد. اگر شخصی به دلیل مشکلات کودکی خود را مستحق برآورده شدن نیازهایش نمی‌داند و حتی با دلایل ناخودآگاه از این موضوع دفاع می‌کند باید با باور غلط و زیربنایی خود آشنا شود.
  4. حمایت کردن از خود: این افراد عموماً با مراقبت از خود مشکل دارند. به آن‌ها توصیه کنید نیازهای خود را شناخته و از خود حمایت کنند. به خواسته‌های خود اهمیت بدهند و کمتر سخت‌گیر باشند.

 

فراموش نکنید شما به‌عنوان درمانگر کودک، تنها با کودک طرف نبوده و باید قادر به رویارویی با مشکلات خانواده نیز باشید. درست‌ترین رویکرد نسبت به مشکلات خانواده ارجاع آن‌ها به متخصص مربوطه است اما گاهی این فرآیند زمان‌بر بوده و یا حتی به دلایلی در آن لحظه امکان شروع درمان جداگانه برای والدین موجود نیست؛ بنابراین بهتر است شما به‌عنوان درمانگر کودک و نوجوان، با مشکلات بزرگ‌سالی و خط اولیه برای تسکین موقت آن‌ها آشنایی داشته باشید.

لطفا جهت دریافت خدمات روان شناسی و مشاوره با شماره های ۰۹۰۱۰۱۳۴۶۸۴ و ۰۲۱۸۶۰۱۵۵۹۱ تماس حاصل فرمایید.