ارتباط غفلت عاطفی دوران کودکی با عدم پذیرش خود: چگونه غفلت عاطفی دوران کودکی مانع از پذیرش خود می شود؟ ۴ مرحله برای یافتن آن که بایستی با توجه بخود شروع کنید.

ارتباط غفلت عاطفی دوران کودکی با عدم پذیرش خود: چگونه غفلت عاطفی دوران کودکی از پذیرش خود جلوگیری می کند؟ 4 مرحله برای یافتن آن، که بایستی با توجه به خود شروع کنید.

ارتباط غفلت عاطفی دوران کودکی با عدم پذیرش خود ارتباط غفلت عاطفی دوران کودکی با عدم پذیرش خود: شادی چیزی است که بیشتر مردم بیش از هر چیز دیگری می خواهند. تحقیقات نشان داده است که از بین عواملی که باعث خوشحالی افراد می شود، پذیرش خود کمترین موردی است که انجام می شود. با […]


ارتباط غفلت عاطفی دوران کودکی با عدم پذیرش خود

ارتباط غفلت عاطفی دوران کودکی با عدم پذیرش خود: شادی چیزی است که بیشتر مردم بیش از هر چیز دیگری می خواهند.

تحقیقات نشان داده است که از بین عواملی که باعث خوشحالی افراد می شود، پذیرش خود کمترین موردی است که انجام می شود.

با تضعیف میزان شناخت خود، غفلت عاطفی دوران کودکی، پذیرش خود را برای بسیاری گریزان می کند.

افراد بیشماری یک آرزو دارند: شاد بودن. در زیر عادات روزمره‌ای را آورده‌ایم که بر اساس تحقیقات در تحقق آن آرزو برای بسیاری مؤثر است

قدردانی: از دنیای اطرافتان قدردانی کنید.

هدف گذاری: اهدافی را ایجاد کنید که شما را هدایت کند.

احساس: تمام احساسات را احساس کنید تا شادی ممکن باشد.

ورزش: مراقب بدن خود باشید.

خدمت کردن: برای دیگران کار نیک انجام دهید.

تعلق: احساس می کنید که بخشی از چیزی بزرگتر هستید.

روابط: با مردم ارتباط برقرار کنید.

قدرت: راه هایی برای غلبه بر موانع پیدا کنید و به عقب برگردید.

پذیرش: با کسی که هستید راحت باشید.

ریسک پذیری: چیزهای جدید یاد بگیرید و به خارج از منطقه راحتی خود بروید.

یک نظرسنجی از ۵۰۰۰ نفر که توسط خیریه Action for Happiness به همراه سازمان Do Something Different انجام شد، نشان داد که چه تعداد از مردم این عادات روزمره را انجام می دهند.

آنها دریافتند که یک عادت، به ویژه، بیشترین ارتباط را با شادی دارد، اما مردم کمترین آن را انجام می دهند: خودپذیری.

پذیرش خود

پذیرش خود زمانی اتفاق می افتد که شما تک تک اجزای آنچه شما را می سازد در آغوش می گیرید. برای اینکه بتوانید خود را بپذیرید، باید نسبت به خودتان دلسوزی داشته باشید، مخصوصاً وقتی اشتباه می کنید. شما چیزهای مهمی در مورد خودتان می دانید: چه چیزی را دوست دارید، چه چیزی را دوست ندارید، چه چیزی را دوست دارید، چه استعدادها و کاستی هایی دارید، و احساس می کنید که به اندازه کافی کافی هستید.

من در طول ۲۰ سال کارم به عنوان یک روانشناس چیزهای مهمی در مورد پذیرش خود آموخته ام. بارها و بارها، افرادی که با آنها کار می کنم به طور معمول با پذیرش خود و عشق به خود مبارزه می کنند. آنها می خواهند شاد باشند، اما موانعی نیز بر سر راه خود دارند. و بارها و بارها، هنگامی که آنها به این موانع پرداخته و آن ها را از بین می برند، در نهایت به زندگی شادتر و رضایت بخشی می پردازند. پذیرش خود لازمه خوشبختی است.

همچنین آموخته ام که افرادی که برای پذیرش خود به کمک نیاز دارند، برای شناخت خود نیز به کمک نیاز دارند. بدون شناخت خود نمی توانید خودپذیری داشته باشید زیرا نمی توانید فردی را که واقعاً نمی شناسید بپذیرید.

چرا بسیاری از مردم در دانستن اینکه چه کسی هستند مشکل دارند؟ من این را، برای بسیاری، به بی توجهی عاطفی دوران کودکی نسبت می دهم.

چگونه غفلت عاطفی دوران کودکی می تواند مانع از پذیرش خود شود؟

شما خیلی زود در زندگی شروع به یادگیری اطلاعات در مورد خودتان می کنید. دوران کودکی زمانی است که خودشناسی شما به خصوص با کمک والدینتان شروع می شود. آنها کسانی هستند که به شخصیت، شخصیت و ماهیت شما به عنوان یک شخص توجه می کنند. وقتی آنها ترجیحات، احساسات، نیازها، نقاط قوت و ضعف شما را می بینند، شما نیز می توانید آنها را ببینید. بچه ها می بینند که چه کسانی در چشمان والدینشان منعکس می شوند. وقتی والدین شما بینش و آگاهی دقیق و عمیقی از شخصیت شما داشته باشند، به احتمال زیاد با دیدی واقع بینانه نسبت به خود بزرگ خواهید شد.

متأسفانه، همه والدین اینقدر هماهنگ نیستند. غفلت عاطفی دوران کودکی زمانی اتفاق می افتد که والدین احساسات و نیازهای عاطفی فرزندان خود را از دست بدهند. بسیاری از والدین مشغول، غرق، معتاد، مضطرب، افسرده، یا بیش از حد بر روی تصویر یا موفقیت متمرکز هستند که نمی توانند احساسات و شخصیت فرزندان خود را به شیوه ای عمیق و معنادار متوجه شوند.

بنابراین بسیاری از والدین والدین خود را نداشتند که بخش‌های جدایی‌ناپذیر خود را ببینند و متوجه شوند، و آنها را طوری تنظیم کردند که الگوی غفلت عاطفی دوران کودکی را در طول نسل‌ها تکرار کنند. این اغلب تقصیر کسی نیست. اگر والدین شما از خود آگاهی عاطفی نداشتند، چگونه می توانند آن را برای شما داشته باشند؟ آنها نمی توانند چیزی را که ندارند به شما بدهند.

فقط به این دلیل که توجه عاطفی مورد نیاز در دوران رشد را دریافت نکردید به این معنی نیست که امروز نمی توانید آن را به دست آورید. درست مانند بسیاری دیگر از بزرگسالانی که از نظر عاطفی نادیده گرفته شده اند، دیدگاهی که شما نسبت به خودتان دارید ممکن است تحریف شود. شما ممکن است تصویر کاملی که هستید را از دست بدهید. خیلی دیر نیست که خودت را ببینی… و شکاف ها را با چیزی که مدت هاست از دست داده ای پر کنی.

۳ سوال برای ارزیابی سطح خودپذیری شما

آیا احساس می کنید که واقعاً خودتان را می شناسید و درک می کنید؟

آیا کسی را که هستید دوست دارید؟

آیا شما کسی که هستید را دوست دارید؟

اگر پاسخ دادن به این سؤالات دشوار است، یا اگر پاسخ «نه» داده اید، تنها نیستید. و امیدی برای تغییر وجود دارد. ممکن است روزی با کمی تلاش به همه این سوالات پاسخ «بله» داد.

۴ گام برای رسیدن به پذیرش خود

۱٫ به خودتان توجه کنید.

برای چه چیزی ارزش قائل هستید؟

استعدادها و نقاط قوت شما چیست؟

در چه زمینه هایی مبارزه می کنید؟

چه چیزهایی را دوست داری و از چه چیزهایی بدت میاید؟

چه چیزی شما را آزار می دهد؟

چه چیزی شما را عصبانی می کند؟

چه چیزی شما را شاد می کند؟

چگونه شخصیت خود را توصیف می کنید؟

کسی را که دوستش دارید چگونه توصیف می کنید که هستید؟

۲٫ چیزهایی را که دوست ندارید کاوش کنید.

داشتن خودآگاهی پذیرش به این معنا نیست که نمی توانید پیشرفت کنید و برای تبدیل شدن به نسخه بهتری از خود گام بردارید. اهدافی را در زمینه هایی که می خواهید بهبود دهید تعیین کنید. روند تلاش برای ایجاد تغییرات مثبت کافی است.

۳٫ شفقت به خود را تمرین کنید.

هر انسانی دارای نقص هایی است. چقدر در مورد خودت سخت قضاوت می کنی؟ در مورد اشتباهاتی که مرتکب می شوید کنجکاو شوید، ببینید آیا می توانید از آنها درس بگیرید یا خیر، و وقتی آنها را مرتکب می شوید به خود لطف کنید.

۴٫ توجه خود را به احساسات خود معطوف کنید.

برای اینکه بتوانید خود را بپذیرید، باید به دنیای درونی و احساسی خود دسترسی داشته باشید. احساسات شما هسته اصلی شخصیت شما هستند. آنها پاسخ سوالات مرحله اول را نگه می دارند. مسئولیت احساسات خود را بپذیرید، آنها را تأیید کنید، آنها را به درستی مدیریت کنید و آنها را آشکارا ابراز کنید.

عدم شناخت خود شما را از دستیابی به پذیرش خود و شادی باز می دارد. آرزوی من برای شما این است: روی چهار مرحله بالا کار کنید. برای رشد خود، باید خود را بشناسید. با گذشت زمان، شفقت به خود و تمایل به تمرکز بر احساسات، آرزوی شما برای شاد بودن به زودی به واقعیت تبدیل می شود.