ازدواج در گستره ی پیوند های خویشاوندی – بخش اول

ازدواج در گستره ی پیوند های خویشاوندی به طور کلی مطالعات انجام شده در چندین مناطق شهری و روستایی کشور در سالهای اخیر بیانگر این حقیقت است که به طور متوسط حدود ۱۵ درصد از والدین دانش آموزان مدارس عادی در تعداد قابل توجهی از مناطق شهری و روستایی استان های کشور با خویشاوندان خود […]


ازدواج در گستره ی پیوند های خویشاوندی

به طور کلی مطالعات انجام شده در چندین مناطق شهری و روستایی کشور در سالهای اخیر بیانگر این حقیقت است که به طور متوسط حدود ۱۵ درصد از والدین دانش آموزان مدارس عادی در تعداد قابل توجهی از مناطق شهری و روستایی استان های کشور با خویشاوندان خود ازدواج نموده اند. منظور از پیوند های خویشاوندی، ازدواج های خویشاوندی شش گانه است یعنی:

۱_ دختر عمو با پسر عمو

۲_ پسر خاله با دختر خاله

۳_ دختر دایی با پسر عمه

۴_ دختر عمه به با پسر دایی

۵_ دختر خاله _ دختر عمو با پسرخاله _ پسر عمو

۶_ پسر دایی _ پسر عمه با دختر عمه _ دختر دایی

گاه مشاهده می شود که در بعضی از شهرهای کوچک و روستاها درصد قابل توجهی از اهالی آن با هم رابطه فامیلی از نوع پیوند های شش گانه مذکور دارند. خلاصه سخن آن که در بسیاری از کشورهای جهان، به ویژه در منطقه آسیا و بالاخص در کشورهای اسلامی درصد قابل ملاحظه ای از ازدواج های رایج از نوع خویشاوندی است و بالطبع منع مطلق آن نمی تواند یک امر منطقی و عقلانی باشد، اما می توان به روش های علمی به محدود نمودن آن اندیشه نمود و روش های پیشگیری از برخی پیامدهای ناخوشایند احتمالی آن را بر اساس یافته های عملی و پژوهشی تبیین کرد.

باید توجه داشت که در این بحث، منظور اصلی از ازدواج های خویشاوندی، امکان ازدواج نوه های پسری و دختری پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها با یکدیگر است. به عبارت دیگر محور سخن، مقدور بودن ازدواج شش گانه خویشاوندی، به گونه ای که بدان اشاره گردید می باشد.

در نگاه بسیاری از مسیحیان و پیروان قوانین کلیسایی، ازدواج خویشاوندان شش گانه یا در جه اول مجاز نیست و در برخی از کشورها و بسیار از ایالت های آمریکا بدین موضوع توجه می شود و عموما عموزاده ها، خاله زاده ها، عمه زاده ها و دایی زاده ها بدون مجوز کلیسا نمی توانند با هم ازدواج کنند. در دهه اخیر بسیاری از محققان برجسته، پژوهشگران مشهور و استادان دانشگاه های معروف امریکا، در مقالات متعدد بر اساس بررسی های تاریخی و علمی خود با عنایت به متون کتاب مقدس انجیل، انتساب ممنوعیت ازدواج با خویشاوندان درجه اول را به آیین مسیحیت و کتاب مقس انجیل، امری غیرواقع و نادرست تشخیص داده، این ممنوعیت را صرفا در محدوده قوانین وضع شده به وسیله کلیسا و فرمان های کشیشان در شرایط و موقعیت های خاص دانسته اند. به عبارت روشنن تر نه تنها در هیچ یک از خاله زاده ها به چشم نمی خورد، بلکه در بخش شماره ۳۶ کتاب مقدس انجیل به فرمان خدا مبنی بر پیوند ازدواج دختر عموها با پسر عمو ها اشاره شده است.

انجیل مقدس نیز محارم( یعنی کسانی که ازدواج با آنها ممنوع است) را مشابه قرآن کریم اعلام می دارد و هرگز ذکری از ممنوعیت ازدواج عموزاده ها به میان نمی آید، این درحالی است که انجیل مقدس به صراحت روابط جنسی مردها و زن ها را خارج از دایره ازدواج و  پیوند زناشویی حرام می شمارد و از این بابت نیز هماهنگ با آیات سوره نور در قرآن کریم است.

بررسی سوابق تاریخی ممنوعیت کلیسایی ازدواج عموزاده ها و خاله زاده ها با یکدیگر، بیانگر این حقیقت است که در سال ۱۰۵۹ میلادی، پاپ نیکلاس دوم، رهبر وقت کاتولیک ها، با صدور فرمان ازدواج عموزاده ها و خاله زاده ها را تا شش نسل ( یعنی علاوه بر فرزندان، نوه ها، نبیره ها و نتیجه های عموها)، ممنوع اعلام می کند. محققان، انگیزه یا انگیزه های  چنین تصمیمی را عمدتا در دو زمینه می دانند: یکی تمایل فراوان برخی از خانواده ها برای حفظ ثروت در درون روابط خانوادگی و در محدوده خویشاوندان نسبی( تمرکز ثروت و قدرت اقتصادی)  و دیگری گرایش خانواده ها به نمایش قدرت و تبدیل شدن به منبع قدرت و نیروی انسانی از همین رو برای مقابله با تمرکز ثروت و تبدیل شدن به منبع قدرت و نیروی انسانی. از همین رو برای مقابله با تمرکز ثروت و تبدیل شدن خانواده ها به منبع قدرت و نیروی متحد در گستره ی روابط خویشاوندی و در نتیجه به وجود آمدن قدرت و تهدیدی بالقوه علیه کلیسا، ازدواج بین خویشاوندان، عمو زاده ها، خاله زاده ها، دایی زاده ها و عمه زاده ها ممنوع اعلام می شود. البته در این شرایط نیز عموزاده های داوطلب ازدواج می توانستند با مراجعه به کلیسا و پرداخت مبلغی به عنوان اعانه یا کمک به کلیسا به راحتی مجوز ازدواج را به دست آورند و این شرایط سبب تقویت بنیه مالی کلیسا می شد( کماکان در بعضی کلیساها وضعیت به همین گونه است.) سوابق این امر در کلیساهای قدیمی کاتولیک ها موجود است.

پس از جنبش اصلاح طلبانه پروتستان در سال ۱۵۰۰ میلادی، بسیاری از کلیساها ازدواج عموزاده ها را بلامانع اعلام کردند. از سال ۱۸۰۰ میلادی به تدریج تقریبا در همه کشورهای اروپایی ازدواج فامیلی بلامانع اعلام شد و ازدواج ملکه ویکتوریا با پسر عموی خود و ازدواج چارلز داروین با دختر عمویش از شاخص ترین ازدواج های فامیلی است که در اروپا صورت می گیرد. در ایالات متحده امریکا نیز از سال ۱۸۵۰ به بعد به تدریج مخالفت گروه های مختلف مردم و اندیشمندان و محققان با ممنوعیت ازدواج های کلیسایی صورت پذیرفت و بسیاری از دختر عموها و پسر عموهای داوطلب ازدواج توانستند بدون دریافت مجوز از کلیسا ازدواج کنند تا سال ۱۹۹۷ میلادی در ۲۶ ایالت امریکا از جمله هاوایی و کالیفرنیا ازدواج خویشاوندی مجاز بوده، داوطلبان ازدواج از میان عموزاده ها و خاله زاده ها می توانستند بدون منع قانونی به عقد یکدیگر درآیند. با توجه به ایالت هایی که ازدواج خویشاوندی در آنها مجاز است می توان به صراحت گفت که در حال حاضر اکثر جمعیت امریکا عندالاقتضا مجاز به ازدواج فامیلی در برخی از ایالت های امریکا، مسئله چندان قابل توجهی برای مردم نبوده و مشکل یا محدودیت خاصی را به وجود نیاورده است.

همان گونه که می دانیم در حال حاضر نظام خانواده و روابط خویشاوندی در کشورهای غربی از استحکام و پایداری چندانی برخوردار نیست و غالبا فرزندان جوان خانواده قبل از ازدواج به دلایل گوناگون از خانواده پدری جدا شده، سعی می کنند به اتفاق دوستان یا به تنهایی زندگی مجزا و مستقلی داشته باشند. گاهی فرزندان جوان یک خانواده پس از هجرت از خانواده پدری و داشتن زندگی مستقل، ممکن است ماه ها، بلکه سال ها خواهر یا برادر خود را نبینند و بالطبع فرزندانشان ( عمو زاده ها و خاله ها و دایی زاده ها و عمه زاده ها) نیز فرصت چندانی برای آشنایی و با خبر شدن از حال و احوال همدیگر پیدا نمی کنند، هر چند که پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها دوست می دارند لااقل سالی یک بار همه فرزندان، نوه ها و نتیجه های خود را کنار هم ببینند، ولی این امر بسیار کم رخ می دهد و این گونه روابط روز به روز کم رنگ تر می شود. یکی از دلایل این وضعیت ناخوشایند را می توان در بالا بودن فراوانی طلاق و جدایی در بین خانواده های غربی جست و جو کرد. از این رو درصد پدربزرگ هایی که توفیق یافته اند با داشتن چند فرزند و نوه کماکان با همسر اولشان زندگی کنند و خانواده هایشان از آسیب پذیری های اجتماعی مصون مانده است، بسیار اندک می باشد.

درواقع مسئله ازدواجج های خویشاوندی، زمانی می تواند به صورت جدی مطرح باشد که پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها از بیشترین اقتدار عاطفی و روانی برخوردار بوده، برادرها و خواهرها صمیمی ترین رابطه ها را داشته باشند. در سایه چنین روابط خوشایند و دوست داشتنی است که عموزاده ها و خاله زاده ها و دایی زاده ها و عمه زاده ها فرصت شناخت متقابل و ابراز علاقه اجتماعی نسبت به یکدیگر را می یابند. بنابراین می توان گفت که مسئله ازدواج های خویشاوندی در خانواده های غربی به لحاظ کم رنگ بودن قوام و دوام و انسجام خانواده ها و عدم قوت و غنای روابط خویشاوندی نمی تواند همانند جوامع شرقی مورد توجه خاص باشد، اما این مسئله کماکان در جوامع علمی مغرب زمین از دیدگاه های فرهنگی – اجتماعی، پزشکی و ژنتیکی مورد بحث است.

از سوی دیگر مسئله ازدواج های خویشاوندی در میان برخی از اقوام و اقلیت های دینی، مثل یهودیان به گونه ای بسته تر مورد توجه است، به صورتی که از دیدگاه یهودیان نه تنها ازدواج عموزاده ها و خاله زاده ها و دایی زاده ها و عمه زاده ها مجاز می باشد، بلکه به دلایل عدیده از جمله تعصبات شدید و قوی خویشاوندی و ازدواج جهود با نزدیک ترین جهود، اصرار ورزیدن بر تقویت دایره روابط خویشاوندی و تلاش برای پیشگیری از وارد شدن دیگران به درون حلقه های خانوادگی و فامیلی و حفظ قدرت اقتصادی و نظامی در قلمرو روابط بسته خانوادگی و خوشاوندی های خونی، ازدواج بعضی از محارم با یکدیگر، نظیر ازدواج دایی و عمو با خواهر زاده ها و برادرزاده ها مباح شمرده می شود، از همین رو شروع فوق العاده بعضی از بیماری ها و فرمانی  نوزادان و کودکان معلول در میان آن دسته از خانواده های اقلیت یهودی که ازدواجش بر همین اساس بوده، فوق العاده معنی دار است.

اما در فرهنگ و ارزش های اسلامی، ازدواج های شش گانه خویشاوندی( ازدواج عموزاده ها و خاله زاده ها و عمه زاده ها و …) با یکدیگر، در صورت احراز شرایط کفویت و معیارهای زوجیت و قابلیت های بایسته همسری بلامانع اعلام شده است. باید توجه داشت که بلامانع بودن این قبیل ازدواج ها لزوما به معنای توصیه و تشویق آن نیست. به عبارت دیگر آنچه در تعلیمات اسلامی بیشتر مورد توجه و تاکید قرار گرفته است اصل اعتقاد به ازدواج بهنگام و تسهیل در زوجیت های بایسته و شایسته و ازدواج با افراد واجد شرایط، حتی الامکان خارج از محدوده خویشاوندان نزدیک است. به عنوان مثال پیامبر خدا – صلی الله علیه و آله – فرمودند: لا تنکحوا القرابه القربیه فان الولد یخلق ضاویا. با اقوام نزدیک ازدواج نکنید، زیرا فرزندان این گونه ازدواج ها ممکن است لاغر و نحیف و آسیب پذیر باشند. حال قبل از پرداختن به برخی از تحقیقات علمی و پژوهش های تجربی درباره ازدواج های فامیلی، لازم است در همین ارتباط چند نکته مورد توجه خاص قرار گیرد.

همان طوری که اشاره شد، نگرش برخی از مسیحیان هوادار قوانین کلیسا، پرهیز از ازدواج خویشاوندی است و به رغم تغییرات اساسی در این نگرش، کماکان بعضی از ایشان ازدواج برادرزاده ها و خواهر زاده ها را با یکدیگر مطلوب نمی دانند و باور غالب در بین گرویدگان به آیین یهود نه تنها بر بلامانع بودن ازدواج بین برادرزاده ها و خواهر زاده نیز مباح می باشد. اما در فرهنگ اسلامی ازدواج برادر با برادر زاده ها یا خواهر زاده ها و خواهر با خواهر زاده و برادر زاده حرام، ولی ازدواج بین برادرزاده ها و خواهرزاده ها بلامانع اعلام شده است. در حقیقت در فرهنگ و ارزش های اسلامی آنچه بیش از هر چیز مهم است، مسئله زوجیت مطلوب و شایسته بین داوطلبان ازدواج است. به عبارت دیگر فراهم بودن امکان ازدواج موفق برای داوطلب ازدواج اعم از مرد و زن، امری بسیار مهم و قابل توجه است.

عدم ممنوعیت ازدواج بین برادرزاده ها و خواهر زاده ها از دیدگاه مکتب حیات بخش اسلام، نشانه جامع نگری، مال اندیشی، استواری و منطقی بودن نظام ارزشی و جهان شمولی و جاودانگی احکام و باید ها و نباید ها ی آن بر فراز عصر ها و نسل هاست.

درواقع به رغم بالا بودن نسبی آسیب پذیرفتگی احتمالی نوزادان در نتیجه ازدواج های فامیلی در مقایسه با ازدواج های غیر فامیلی که در این مبحث به اختصار به چگونگی آن اشاره خواهد شد، باید توجه داشت که اصولا ممنوعیت ازدواج بین خواهرزاده ها و  برادر زاده ها به دلایل گوناگون نمی تواند امری مطلوب و منطقی و قابل تعمیم در مناطق مختلف شهری و روستایی در جوامع و کشورهای گوناگون کره زمین باشد. با توجه به این که اصل زوجیت به عنوان امری لازم و حیاتی برای همه جوانان و داوطلبان واجد شرایط مطرح است، بنابراین باید همواره امکان ازدواج میان واجدان شرایط فراهم گردد.

در گستره ی گیتی با مناطق و سرزمین هایی آشنا می شویم که همه ساکنان آن به گونه ای با هم خویشاوندند و اغلب برادرزاده و خواهر زاده می باشند. بنابراین اگر در چنین جمعیت محدودی فرصت ازدواج برای عموزاده ها وخاله زاده ها مقدور نباشد، به یقین شاهد بروز مشکلات جدی و قابل ملاحظه در آن مناطق خواهیم بود. فی المثل همان طور که اشاره شد در کشور پهناور ایران بیش از هفتاد هزار روستای کوچک، متوسط و بزرگ وجود دارد که در برخی از این روستاها تقریبا همه ساکنان با هم خویشاوندند و درصد قابل توجهی از اهالی این روستاها پسر عمو و دختر عموهای جوان نو خاله  زاده ها، دایی زاده ها و عمه زاده های داوطلب ازدواج هستند و امکان ازدواج با دخترها و پسرهای سایر روستاها و شهرها نیز به آسانی برای ایشان مقدور نیست. از این رو چنانچه این جوانان نتوانند با عموزاده ها و خاله زاده های واجد شرایط خود ازدواج کنند، عمدتا به مشکلات جدی و بعضا آسیب های شخصیتی، فرهنگی و اجتماعی مواجه خواهند شد.

گاه نیز شرایطی فراهم می آید که دو یا سه برادر به اتفاق همسران خود از سرزمین اجدادی و موطن همیشگی شان هجرت کرده، تصمیم می گیرند در یک جزیره آرام و یا منطقه ای بسیار دور در داخل یا خارج کشور سکنی گزیده، زندگی پر تلاش و پویایی را آغاز کنند. بدیهی است که پس ازسال ها ملاحضه می کنند فرزندانشان، یعنی پسر عموها و دختر عموها نسبت به هم نگرش و احساس خاصی پیدا کرده، تمایل خود را برای ازدواج اعلام می دارند و این ازدواج قطعا برایشان ضروری و حیاتی است. بالطبع چنانچه ممنوعیت ازدواج خویشاوندی در چنین شرایطی وجود داشته باشد، مشکلات جدی پدید می آید.

به طور کلی با این که ممنوعیت ازدواج عموزاده ها و خاله زاده ها نمی توانند امری منطقی و قابل دفاع در هر فرهنگ و شرایط  تاریخی و جغرافیایی باشد، ولی باید توجه داشت که ازدواج بین خویشاوندان با بررسی و مطالعه بیشتر، رایزنی و مشاوره صورت پذیرد.

در هر حال شایسته است با نگاهی جامع تر و منطقی تر به امر مهم زوجیت عموزاده ها و خاله زاده ها بنگریم و از هرگونه قضاوت های نادرست و نگرش های ناپخته و موضع گیری های شخصی اجتناب کنیم.

بنابراین با قبول این حقیقت که ازدواج خویشاوندی یعنی پیمان زوجیت برادرزاده ها و خواهرزاده ها با یکدیگر به عنوان پدیده ای شرعی، فطری، منطقی و اجتناب ناپذیر در گستره ی گیتی مطرح است، شایسته آن است که با آگاهی نسبتا کامل به نکات مورد توجه در این قبیل ازدواج ها، حسب مورد، با رعایت تمامی اصول و معیارهای کفویت و زوجیت، اقدامات بایسته انجام شود.

ادامه دارد

بریده ای از کتاب: روانشناسی ازدواج و شکوه همسری

نویسنده: دکتر غلامعلی افروز استاد دانشگاه تهران 

انتشارات: دانشگاه تهران 

چاپ: پنجم

برای مطالعه ادامه ی این مطلب و سفارش کتاب می توانید با شماره ی ۰۲۱۸۸۳۰۵۰۲۸ یا

۰۹۰۳۲۰۲۹۲۳۵ تماس حاصل فرمایید.